بررسی موضوعات مهم و شبهات پرتکرار جوانان

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین» ثبت شده است

پاسخ به 13 شبهه کرونایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین عبداللهی

تبریک گفتن حلول ماه ربیع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین عبداللهی

آیا نماز و روزۀ استیجاری نامعقول است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین عبداللهی

خلاصه عدل

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

خلاصه توحید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

معرفی کتاب شبهات قرآنی

سوال:
سلام علیکم
اگه میشه برای بحث شبهات کتاب معرفی کنید
باتشکر

................................................................

سلام علیکم
برای بحث شبهات قرآنی باید دو محور مدنظر قرار بگیرد
1.بحث روشی و مهارتی
2.محتوا

اما
1.روش و مهارت
برای این قسمت باز دو بازو نیاز هست
الف.علم به مناظره و شناخت مغالطه
این قسمت را می توانید در صناعات خمس مخصوصا جدل و مغالطه ببینید.

ب.مهارت اجرا
که با تجربه و تکرار بدست می آید.

پیشنهاد مختصر و مفید برای این قسمت: مغالطات علی اصغر خندان و 150 هشتگ سید بشیر حسینی هست.
البته با تمرین و تجربه و تکرار

2.محتوا
در این زمینه هم آثار زیادی بصورت خاص و عام وجود دارد
اما عام که تفاسیر و کتب مختلف از علمای بزرگوار مخصوصا آثار شهید مطهری و علامه مصباح و تفسیر المیزان
و اما خاص التمهید و شبهات و ردود آیت الله معرفت و آثار آقای رضایی اصفهانی و ...

اما خواسته باشیم یک کتاب مختصر و مفید را بخوانیم به عنوان شروع
کتاب پرسش و پاسخ های دانشجویی ج 36 و 37 که علیرضا مستشاری شبهات 30 جزء قرآن را مطرح کرده و جوابهای خوبی داده اند.

موفق باشید.

#معرفی_کتاب #شبهات #پاسخ_به_شبهات #سیر_مطالعه
 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

چطور به خدا نزدیک شویم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

از اسلام چه می دانیم؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

از کجا معلوم این ولی فقیه همان است که باید به آن رجوع کنیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

حجاب اجباری

▪️10 برداشت غلط و رایج درباره حجاب اجباری

🔻یکم. ما #حجاب_اجباری نداریم، حجاب الزامی داریم. تفاوتش چیست؟ برای احکام فردی اجبار نداریم، الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه و خیابان. انشالله روشن است.

🔻دوم. الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، بلکه برای صیانت از دموکراسی و دفاع از حق اکثریت است که اسلام را می خواهند. پس مدام ژست نگیرید که مگر چند درصد با اجبار حجاب، باحجاب شدند.

🔻سوم. یک جامعه در انتخاب دین آزادست، اما در انتخاب از دین آزاد نیست. مردم ما اکثریت اسلام را می خواهند و حجاب جزئی از اسلام است. پس تکلیف رفراندوم هم روشن است. رفراندوم برای انتخاب اصل دین است نه جزئیاتش.

🔻چهارم. اینکه الزام حجاب در صدر اسلام بوده یا نه، سوال غلطی است. با فرض اینکه نبوده است باز هم مهم نیست. الزام اجتماعی حجاب از احکام تعزیری است که متناسب با زمان و مکان و شرایط اتخاذ می شود. مثل بسیاری دیگر از قوانین که زمان پیامبر نبوده و امروز هست و شرعی است.

🔻پنجم. بدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، ناشی از سبک زندگی غربی است. نشانه اش نیز حیا و عفت زنان ماست و نه ظاهرشان. پس از روی ظاهر نگوئید مردم حجاب نمی خواهند. انشالله روشن است؛ این بند بسیار مهم است.

🔻ششم. متولی حجاب در ایران تنها گشت ارشاد نیست؛ 26 نهاد متولی حجاب اند که متاسفانه در خواب عمیق اند و به کسی هم پاسخگو نیستند. کاش عدلیه به عنوان حقوق عامه به کم کاری این 26 نهاد هم ورود کند.

🔻هفتم. حجاب ملاک دینداری نیست؛ یک نشانه است در کنار دیگر نشانه ها. چه بسا زنان بدحجابی که دیندارتر ند و بالعکس. خیلی ها این خطای اجتماعی را ندارند و صدها خطای فردی و اجتماعی دیگر دارند.

🔻هشتم.حجاب تنها چادر نیست. با این حال چادر طی سالهای اخیر فراتر از حجاب رفته است و به یک هویت فرهنگی-سیاسی و حتا مبارزاتی ارتقا یافته است.

🔻نهم. #چهارشنبه_سفید و موارد شبیه آن، پروژه فرهنگی علیه حجاب نیست؛ پروژه امنیتی علیه نظام است. لذا برخورد امنیتی می خواهد نه فرهنگی.

🔻دهم.مردها با دیدن زن بی حجاب الزاما به وسوسه گناه نمی افتند، بلکه دیدن زن بی حجاب خودش فی نفسه بدون ریبه و لذت معصیت است. لذا بی حجابی تعرض به حقوق دیگران است. انشالله روشن است.

 

 

💬 محسن مهدیان

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

چرا وقتی پدر فرزندش را می کشد قصاص نمی شود؟ (2)

بخاطر سوالات زیادی که درباره مطلب قبلی تو خصوصی پرسیده شد. این پست برای تکمیل مطلب قبلی اضافه شد.

#رومینا_اشرفی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

صد کتاب داستان و رمان

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

روش های پاسخگویی-7

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

کرونا و انتشار خوانش های آلوده از متون دینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

اینهایی که زیاد استخاره می گیرند عقلشان ضعیف می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۴
حسین عبداللهی

چرا باید نماز بخوانیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

اعجاز علمی قرآن

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

فرق حوری با ف ا ح ش ه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

چرا مذهب ما را جعفری و امام صادق(ع) را رئیس مذهب جعفری نام نهادند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

علاقه به تحصیل دروس حوزوی

علاقه به تحصیل دروس حوزوی داشتم ولی چون برایم روشن نبود که برای چه می خواهم به حوزه بروم و هدفم چیست به حوزه نرفتم حالا من چه کار کنم؟ آیا تصمیم بنده در مورد نرفتن به حوزه درست بود؟
هر چند ورود به حوزه با انگیزه هایی که بیان نمودید، بسیار ارزشمند است، اما اگر با سنجیدن شرایط، در مسیر دیگری که مورد نیاز جامعه است قدم گذاشتید، نه تنها مرتکب گناهی نشدید، بلکه می توانید به ترقیات معنوی نیز دست یابید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

هدف یک فرد از ورود به حوزه چیست؟

هدف یک فرد از ورود به حوزه چیست؟

باید گفت که هر کسی ممکن است هدفی داشته باشد و حتی این هدف می‌تواند پس از ورود به حوزه علمیه تعدیل تغییر و یا ترقی پیدا کند. اما ا گر از اهداف ایده ال این مسئله می‌پرسید پاسخ این است که طلبه شدن دو هدف اساسی دارد اصلاح خود و اصلاح جامعه
برای توضیح باید به این مسئله توجه کرد انسان برای زندگی ابدی آفریده شده است و دنیا جز پلی برای عبور و مسافرخانه ا ی نیست که چند روزی انسان میهمان این مسافر خانه است اما سعادتمند شدن در جهان ا بد نیازمند علم و عمل است زیرا انسان برای سعادت به دو چیز نیازمند است اول علم به راهی که به سعادت منتهی شود دوم عمل طبق آن دانسته ها. 
طلبه یعنی وارث انبیا و باید همان راهی را برود که انبیا رفتند. پیامبران الهی آمده اند تا به بشر بیاموزند چگونه باید از هویت بشری خود مهاجرت نمایند و در راه انسان شدن و به رنگ خدا در آمدن گام نهند. کار انبیای الهی هدایت انسان در این مسیر بود. آنها به او راه و رسم کوچ و مهاجرت الی الله را می آموختند، طلبه وارث این بعد از وجود انبیا است و باید اولا، خود اهل کوچ و سفر باشد و ثانیا، بندگان خدای را به سوی خدا فراخوان نماید و راه و رسم این سفر را به ایشان بیاموزد
هدف فرد از تحصیل در حوزه علمیه باید کسب آگاهی به راه سعادت باشد که توسط انبیا و ائمه معصومین تبیین شده است و نیز خودسازی و پرورش انگیزه خود برای عمل و وقتی که چنین شد او سپس علم آموخته را همراه با سیره عملی خود به مردم عرضه می‌کند و مردم را با زبان و رفتار به سعادت فرا می‌خواند که وراثت انبیا را تکمیل کرده باشد.
از جهت جنبه علمی و کسب علم و تحقیق در حوزه علمیه باید گفت جهان اکنون دنیای تخصصهاست شناخت مسائل دین و خواست شریعت با تغییراتی که هر روزه در دنیا به وجود می‌آید و مخصوصا پاسخ به سوالات جدید و مسائل مستحدثه و استنباط آنها از منابع فقهی تازه جنبه ای باسته های حوزه را تشکیل می‌دهد. عمده کار حوزه علمیه در قرون متأخر منحصر به علومی مانند فقه و اصول و تفسیر و کلام و فلسفه بوده است اما در دنیایی که علوم ترقی کرده است و سوالهایی را در برابر دین قرار می‌دهند و دین ه م که از یک سو ادعای مطلق بود یعنی هم برای همه زمانه و مکانها و برای همه مردم را دارد لازم است عده ای پاسخ دین به سوالات درباره نظریات مختلف اقتصادی اجتماعی فرهنگی سیاسی حقوقی و ... سخن دین را در این باره بیابند و پاسخ آنها بر اساس قانون کلی که ائمه ترسیم فرمودند «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» ما اصول رابه شما می‌دهیم و تفریع آنها را شما انجام می‌دهید صورت می‌گیرد که نیازمند تحقیق است. 
بنابراین اهداف زیر می‌تواند در نظر کسی که به حوزه علمیه وارد می‌شود بوده یا پس از ورود در نظر گیرد:
1. تحصیل علم برای سعادت خود
2. خودسازی و کسب رضای خداوند در عمل فردی
3. تلاش در راه اصلاح جامعه خود با برطرف کردن نیازهای علمی و ایجاد انگیزه با رفتار خود
4. تحقیق و استنباط احکام شرعی مسائل مورد ابتلای مردم
5. تحقیق در رشته های مختلف علوم انسانی برای آگاهی از نظر ا سلام در قلمرو مختلف علوم
6. تبلیغ دین در عرصه خانوادگی شهری و کشوری و در نهایت بین ا لمللی و دفاع در برابر تهاجم فرهنگی
7. دفاع فکری از دین خداوند و عقاید دینی و ...
برای کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به کتابهای
1. هویت صنفی روحانی محمد رضا حکیمی 
2. حوزه و روحانیت رهنمودهای مقام معظم رهبری جلد اول و دوم
3. منشور روحانیت پیام امام به روحانیون 
4. روحانیت در اسلام
5. حوزه و روحانیت از دید شهید مطهری

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

اسم خوب

سلام حاج اقا راستش ما نیتمون این بود اگر بچه دار شدیم اسمش وبذاریم عباس الان این اتفاق افتاده ولی همه میگن اسم عباس قدیمی شده بچه بزرگ بشه اعتراض میکنه لطفا راهنماییم کنید با یه جواب قانع کننده
ممنون

 

سلام

1.اگه خواسته باشی دنبال حرف دیگران باشی هیچ وقت نمی تونی زندگی کنی

2.خیلی اسما قدیمیه اما همیشه قشنگه و طرفدار داره

3.عباس یه پهلوانه یکی از بزرگای مذهب ماست درباره اش می تونی مطالعه کنی تا بیشتر بشناسیش

4.همین الان خیلیا اسمایی انتخاب می کنن که متعلق به قرنها گذشته است اما خودشون دوست دارن و اشتباه هم نمی کنن

اسم مریم و ابراهیم و عیسی هم تو مسلمونا و هم مسیحیا هست و مربوط به چند هزار سال پیش میشه ربطی نداره

5.اسم خوب خیلی مهمه یکی از وظایف پدر و مادر انتخاب اسم خوب برا بچه است

6.اسم یک شخصیت خوب و بزرگ کمک می کنه تا بچه همون اول یک الگو برای زندگی خودش داشته باشه و چه کسی بهتر از اباالفضل که مسیحیا و زرتشتیا هم بهش اعتقاد دارن و قبولش دارن

شجاعت ، علم ، وفاداری ، خانواده داری ، پیروی از امام زمان ، جنگاوری و ... از صفات حضرت اباالفضل است.

7.حق فرزند بر پدرش سه چیز است : ۱- نام نیکو برای او انتخاب شود ۲- به او نوشتن بیاموزد ۳- هنگامی که بالغ شد او را همسر دهد.  مکارم اخلاق صفحه ۲۲۰

 به امام صادق (ع) گفته شد : ما نام شما و نام پدران شما را برای خودمان انتخاب میکنیم ، آیا این کار به حال ما مفید خواهد بود ؟ امام (ع) فرمود : آری به خدا قسم مگر دین جز دوستی و محبت چیز دیگری است ؟ ( یعنی این عمل ، اظهار دوستی و محبت نسبت به اهل بیت (ع) است ).  ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۳۰۰

امام باقر (ع) از پدرانش نقل میکند که فرمودند : رسول خدا (ص) نامهای زشت مردان و شهرها را تغییر میداد.  وسائل الشیعه جلد ۱۵ صفحه۱۲۴

8.امام علی (ع)فرمودند:«من نام این کودک را با نام عمویم عباس نامیدم »

عباس از لحاظ لغوی به چه معنایی است؟ عباس صفتی عربی از صیغه مبالغه است که دارای چند معناست که مهمترین آن «بسیار ترش روی » است . از دیگر معانی کلمه عباس «شیر بیشه و شیری که دیگر شیران از او بگریزند »می باشد این معانی مصداق بارز شهامت و شجاعت حضرت عباس (ع) استچرا که آن حضرت (ع) شجاعت علوی را از پدرو عامری را از ماد ربا ارث برده بود ،و وجودش در جهان ملکوت برای پرچم داری روز عاشورا بوده است تا ذخیره با کفایت ان روز باشد .

حضرت عباس دارای القاب و کنیه های بسیار است .

 

 

موفق باشید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

چرا حضرت علی(ع) دخترش (ام کلثوم) را به عقد عمر در آورد؟

ادامه مطلب ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

16 نکته کوتاه و خواندنی از احکام دین

>>>ادامه مطلب<<<

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

مدعیان روشنفکری دینی(نئولیبرال) در قهقرای ابتذال

 

ماجرای به دام افتادن "حسن یوسفی اشکوری" از مدعیان روشنفکری دینی توسط گروهک یا به معنای صحیحتر "فرقه تروریستی مسعود رجوی" با استفاده از یکی از کثیفترین روشهای سازمانهای جاسوسی غربی و کمونیستی، یعنی استفاده از "مامور جنس مونث" و تحت فشار قرار دادن طعمه بیچاره با اسناد و عکسهای تهیه شده از این ارتباطات بوده است.

به دام افتادن اشکوری توسط منافقین

داستان بدام افتادن اشکوری بدین گونه بوده که گویا "فرقه رجوی" چند سال پیش همسر "علی احسانی" از سران تشکیلات (به نام مونا_م) را به عنوان طعمه به سراغ اشکوری نگونبخت فرستاده و پس از به دام افتادن اشکوری، با عکسها و فیلمهای بسیار خصوصی که از ارتباطات این دو تهیه کرده بود، به سراغ اشکوری رفته و وی را وادار به تمکین در مقابل خواستههای سازمان می‌کند. از قرار معلوم در این روند اشکوری بخت برگشته از سال 88 تا امروز عامل "سازمان منافقین" در تشکلهایی مانند گروههای موسوم به "ملی_مذهبی"، "فتنه‌گران"، جریان روشنفکری دینی، "سایت جرس" و ... بوده و طی این سال‌ها فرقه رجوی تلاش می‌کرده اطلاعات مربوط به آنها را دریافت و نقطه نظرات خود را از طریق اشکوری به این تشکل‌ها القاء کند.

با وجود اینکه ممکن است ارتباط نامشروع با یک زن شوهردار توسط یک متفکر به اصطلاح دینی در وهله اول باعث شکل‌گیری علامت سوال در ذهن خواننده شود، ولی عملکرد و استحاله فکری عناصر این جریان به راحتی علامت سوال را از اذهان پاک کرده و صرفا احساسی از تاسف ناشی از مشاهده سقوط این مدعیان به قهقهرای ابتذال در ذهن‌ آدمی بر جای می‌گذارد.

ظهور "حسین دباغ" روشنفکر

جریانات "سکولار" و "لیبرال" که در پوشش "روشنفکری دینی" در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور حضور داشته و همواره در راستای "دین زدایی" در کشور فعالیت می‌کردند، در نهضت "امام خمینی" (ره) ضربه سهمگینی را متحمل شده و بسیاری از ظرفیت‌های خود در عرصه‌های مختلف را از دست دادند. با این حال این جریان از پا ننشسته و این بار با فروکش نمودن شور انقلابی و با استفاده از درگیر بودن ارکان مختلف کشور در "جنگ تحمیلی"، از اوایل دهه 60 به صورت خزنده، ظرفیت‌های جدید و ناشناخته خود را فعال کرد که بارزترین این افراد "حسین حاج فرج دباغ" با نام مستعار "عبدالکریم سروش" بود. این جریان که ابتدا با رویکردی منافقانه خود را روشنفکری دینی می‌نامید در واقع پیش‌برنده اصلی و بسترساز تفکرات "نئولیبرالیستی" در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و همچنین رویکردهای "نئوپوزیتویسیتی" در قلمرو مباحث معرفت شناختی بود. جوهره فکری این جریان به سردمداری سروش را می‌توان در یک کلام دانست که آن "عدم قطعیت حقیقت در تمامی حوزه‌ها و حاکمیت نسبیت بود" به نحوی که در جولانگاه نسبی بودن امور و سلاخی حقیقت، آن چه بر جای می‌ماند تسلط کامل نفسانیات بر حوزه‌های مختلف، بدون هیچ گونه قید و بند دینی، اخلاقی، اجتماعی و ... بود.

 

با شکل‌گیری این جریان به سردمداری سروش در اندک زمانی، بسیاری از همپالگی‌های فکری وی همچون حسن یوسفی اشکوری، "محسن کدیور"، "عطاءالله مهاجرانی"، "محسن مخملباف"، "محسن سازگارا" و ... پرده از چهره منافقانه خود برانداخته و مبلغ این دیدگاه در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، حاکمیتی و ... شدند. جالب اینکه این جریان پرهیاهو با بدست گرفتن ظرفیت‌های رسانه‌ای و تبلیغی، به احدی نیز اجازه نقد این تفکرات را نداده و آن را مصداق حیثیت زدایی از مومن و دافعه غیرمنطقی می‌دانستند!

اما از آنجا که سنت الهی بر رسوایی منافقین قرار داشته، این جریان دین ستیز برای مدت طولانی نتوانست در پشت نقاب روشنفکری دینی پنهان بوده و به تدریج ابعاد "ضد دینی و الحاد" آن بروز کرد. این اتفاق زمانی صورت گرفت که این جریان احساس کرد خروج بیش از این از پیله منافقانه خود، در واقع ورود به عرصه ارتداد است که برای این منظور می‌بایست از حوزه اقتدار حاکمیت اسلامی خارج شده و در دامان دشمنان اسلام، کنه اعتقادات خود را علنی کند.

در این روند، عناصر اصلی این جریان با فرار به خارج از کشور نقاب منافقانه را کنار زده و علنا شمشیر دین‌ستیزی به دست گرفتند.

اسلام ستیزی عیان مسلک سروش

از جمله اقدامات این جریان در این روند، نفی غیر مستقیم نبوت پیامبر از طریق نفی وحی الهی به ایشان بود. در این راستا سروش در بهمن ماه سال 1386 در مصاحبه با "میشل هوبینگ"، روزنامه نگار هلندی "رادیو زمانه" به انکار عصمت قرآن پرداخته و وحی را تجربه شخصی پیامبر و ساخته ذهن بشری او دانست. تجربه‌ای شبیه شعر شاعران که البته می‌تواند خطاپذیر هم باشد! عبدالکریم سروش که ید طولایی در ثبت آراء و نظریات دیگران به نام خود دارد، در این زمینه نیز با دزدی آرای افرادی چون "نصر حامد ابوزید" عنوان داشت "من فکر نمی‌کنم دانش پیامبر از دانش مردم هم عصرش درباره زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی را که امروز ما در اختیار داریم، نداشته است!"

این روند دین ستیزانه را "اکبر گنجی" با نفی "مهدویت" ادامه داد. اکبر گنجی که پس از فرار از ایران به طور کامل در اختیار "سرویس امنیتی آمریکا" و "پنتاگون" قرار گرفته، در ادامه نظریه پردازی‌های استادش، وجود "حضرت ولیعصر" (عج) را انکار و آن را ساخته و پرداخته شیعیان دانست.

همچنین، اباحه‌گری این جماعت که از استخفاف حجاب شروع شد، در نهایت پستی و پلیدی به لجام گسیختگی در "روابط جنسی زن و مرد" کشیده و در نهایت سر از توجیه "همجنس‌گرایی" درآورد.

در پروژه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه، عبدالکریم سروش تلاش کرده با شکستن تابوهای دینی و فرهنگی نامی ویژه از خود به یادگار بگذارد که کمتر در این عرصه وجود داشته باشد. در این خصوص سروش در فروردین ماه 1391 در جلسه پرسش و پاسخ "دانشگاه تورنتو" اظهارنظرهایی داشت که تاسف بلکه تعجب همگان را نیز برانگیخت. سروش با وقاحت کامل در پاسخ به سوالاتی راجع به همجنس‌گرایی و "زنای با محارم" عنوان داشت "در داخل حوزه دین که تکلیف روشن است، اما بیرون از فضای دینی کمی اوضاع فرق می‌کند... ممنوعیت‌های شرعی برای سن تکلیف است. انسان‌های امروزی مایلند یک انسان حق مدار باشند تا یک حیوان تکلیف گرا؟!"

سروش با نام بردن از حقوق انسان‌ها، همجنس‌گرایی را نیز یک حق می‌داند و به خود اجازه اظهارنظر در رابطه با چنین حقی نمی‌دهد!

سروش مهمترین چالش در ایران را چالش میان اخلاق و حقوق می‌داند. او می‌گوید "بسیاری از مسائلی که در گذشته غیراخلاقی بوده امروز تحت عنوان حق، اخلاقی محسوب می‌شوند". مثال‌هایی که وی برای تائید حرف‌های خود می‌زند بسی شگفت انگیزتر از تئوری پردازی‌های اوست.

وی می‌گوید "در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقا ممنوع بوده، ولی امروز به عنوان یک حق شناخته می‌شود و چنانچه رضایت طرفین باشد، مشکلی ندارد. در گذشته ارتباط یک زن شوهردار اخلاقا مذموم بوده، ولی امروز یک حق محسوب می‌شود. یعنی اگر زنی چنین کاری کند هیچ قانونی حق ندارد گریبانش را بگیرد. حتی اجازه ندارد به اندازه یک جای پارک نامناسب او را جریمه کند. بی اخلاقی در گذشته، امروز به عنوان حق مجاز است!"

از دیگر کسانی که در چارچوب‌های دین ستیزانه اقدام به نظریه پردازی نموده، حسن یوسفی اشکوری است.

 

اشکوری پس از فرار از ایران با توجه به سابقه روحانی بودن به نوعی به عامل مشروعیت بخش در به چالش‌کشیدن و نقض ارزش‌ها و مبانی اعتقادی اسلامی تبدیل شده است. وی همواره یکی از عوامل ثابت در نشست‌های خبری شبکه‌های ضد اسلامی همچون "بی بی سی فارسی" و ... بوده و در فضای مجازی از عناصر بسیار فعال در نفی احکام دینی است.

اشکوری، گرگی در لباس میش

نکته جالب در خصوص حسن یوسفی اشکوری، انطباق کامل افکار و نظریات وی در نفی احکام دینی با عملکرد شخصی او در ابعاد مختلف است.

به عنوان نمونه، اشکوری در هشتم اردیبهشت ماه سال 90، با انتشار مقاله‌ای در سایت "کمیته گزارشگران حقوق بشر"، تقریبا تمامی احکام اسلامی در موضوع خانواده و زنان را به چالش کشیده و آن را متعلق به شرایط اجتماعی و خانوادگی زمان بعثت و موقعیت حجاز می‌داند.

وی در این مقاله آورده است "اگر قبول کنیم در قلمرو زندگی آدمی یعنی امور روزمره، اصل بر تصمیم‌گیری آزاد و مختارانه و مصلحت اندیشانه هر انسانی ولو مومن در هر زمان و مکانی است و دین و شرع مسئولیتی در این زمینه ندارد، حداقل آن است که به تعبیر فقهی میدان مباحات بسیار فراخ خواهد شد و شمار قابل توجهی از احکام شرعی کنونی در این حوزه (حوزه خانواده) بلاموضوع خواهند بود!"

وی اضافه می‌کند "برای تنظیم خانواده سالم و انسانی نیز رعایت عدالت شرط اساسی و گریزناپذیر است. رعایت عدالت نیز برابری زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده در استفاده برابر از تمامی امکانات و امتیازات و حقوق انسانی است... نظام خانواده کهن موضوعیت خود را از دست داده و در حال از دست دادن است و مسلمانان نیز دیر یا زود به این امر تن خواهند داد و بدان اعتراف خواهند کرد".

نکته جالب آنکه پس از چنین مقدمه چینی، اشکوری شروع به انتقاد از احکام اسلامی در تبعیض علیه زنان کرده و با ذکر چند مقدمه همچون؛ نصف بودن "ارث خواهر" نسبت به برادر، "وجوب تمکین زن در مقابل مرد" و ... به این نکته اصلی مورد نظرش یعنی "عدم عدالت در حق چند همسری مرد و عدم وجود این حق برای زنان" اشاره می‌کند.

رفتار اشکوری در ارتباط با خانم (مونا م) همسر آقای علی احسانی نشان دهنده آن است که اشکوری به شدت عامل به باورهای خود بوده و در ارتباط غیر اخلاقی با یک زن شوهردار قبحی نمی‌بیند. فقط بداقبالی اشکوری این بوده که این زن مامور به دام انداختن اشکوری بوده و احتمالا ارتباط وی با او چندان در چارچوب‌های تئوریک اشکوری قابل تعریف نیست، وگرنه این متفکر فاسدالاخلاق احساس بهتری نسبت به توسعه تفکراتش در بستر جامعه می‌یافته است.

 

در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که امروزه ارزش اقداماتی چون خلع لباس افرادی همچون اشکوری عیان می‌شود، چرا که در صورت استمرار رفتار افرادی از این دست در لباس روحانیت، این موضوع می‌توانست فاجعه‌ای عظیم برای جامعه دینی محسوب شود.

همچنین، امیدواریم این آخرین نمونه از انحرافات عملکرد این آقایان به اصطلاح روشنفکر دینی بوده و نام دین بیش از این‌‌ آلوده به اعمال این دین ستیزان نگردد، چرا که مجوزهایی که سروش در اعمال غیر اخلاقی صادر کرده، بسی پست‌تر و رذیلانه‌تر از تئوری‌های اشکوری بوده است.

سلطه استکبار بر تفکرات سروش و پیروانش

نکته دیگری که در بررسی چرایی رویکرد نظری و عملی افرادی همچون سروش و اشکوری و ... می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، همراهی و همگرایی این جریان با نظام سلطه بین‌المللی در قداست زدایی از ارزش‌های دینی و انسانی و کمک به سیطره امیال شهوانی و خواسته‌هایی شیطانی است.

ریشه این موضوع را نیز نه تنها در اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیک که در نزاع قدرت در عرصه بین‌المللی می‌بایست جستجو کرد، به نحوی که سیطره فرهنگی غرب بستری برای گستره سلطه این تفکر بر تمامی ابعاد حیات انسانی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... است.

در نگاه کلان‌تر، بهره گیری از ظرفیت‌های غیراخلاقی و مقابله با ارزش‌های دینی و الهی توسط جهان غرب، بخشی از نزاع بین خیر و شر در جهان است که در یک سمت آن دین‌مداران و خداجویان و در طرف دیگر آن نظام ظالمانه بین‌الملل با سردمداری آمریکا و صهیونیسم بین الملی قرار دارند.

 

نزاعی که پس از قرن‌ها کشاکش می‌رفت تا در قرن بیستم میلادی با پیروزی تاریکی بر نور و غلبه شیطان بر انسان پایان یابد، ولی از آنجا که سنت و مشیت الهی در نهایت غلبه نور بر تاریکی و حقیقت بر ظلمت است، خداوند مردی از نسل خوبان را برانگیخت تا با احیای شعارهای انبیای الهی پیروزی حق بر باطل را رقم زند.

در این روند امروزه استکبار جهانی به سردمداری شیطان بزرگ تمامی ظرفیت‌های تکنولوژیکی، فکری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را بسیج کرده تا حرکت خمینی کبیر به پیروزی نهایی نرسد.

در این میان جریان روشنفکری به اصطلاح دینی که زاییده تفکرات لیبرالیستی و نئولیبرالیستی غربی است، پیاده‌ کننده نظام فکری دشمن و توجیه کننده تفکرات و رفتارهای دین ستیزانه در پوشش تفکر و عمل دینی گردیده است.

در واقع می‌توان گفت عملکرد روشنفکری دینی بخشی از هجمه ناتوی فرهنگی دشمن علیه جهان اسلامی و ارزش‌های انسانی است که می‌کوشد با همراهی امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب هویت دینی جوامع اسلامی را به مسلخ بکشاند.

در این زمینه جالب توجه خواهد بود اگر بدانیم که امروزه 4000 کانال ماهواره‌ای هرزه نگاری به صورت مجانی و شبانه روزی در فضای ماهواره‌ای کشور ایران فعالند، در حالیکه تقریبا در تمامی کشورهای غربی این شبکه‌ها از نیمه شب به بعد دارای برنامه بوده و تماما به صورت کابلی و در ازاء دریافت هزینه اقدام به پخش برنامه می‌کنند.

همچنین، نگاهی به برنامه‌های مختلف شبکه‌های ماهواره‌ای از شبکه‌های خبری همچون بی بی سی فارسی گرفته تا شبکه‌های به اصطلاح اجتماعی و خانوادگی همچون "من و تو"، "فارسی وان"، "جم تری وی" و ... نشان می‌دهد که همگی این شبکه‌ها در راستای تخریب کیان خانواده، دین زدایی و القاء تفکرات "سکولار" و "پلورالیستی" به شدت در حال فعالیتند.

در این روند آنچه قابل مشاهده است، تلاش مزدوران فکری و فرهنگی همچون سروش، اشکوری، کدیور، گنجی، مهاجرانی و ... در تئوریزه کردن فساد و مشروعیت بخشی به لجام گسیختگی اخلاقی است.

متاسفانه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه که از اوائل دهه 60 تاکنون ادامه داشته، نتیجه‌ای بسیار تلخ در فضای سیاسی و اجتماعی کشور رقم زده و آن فروغلتیدن بخشی از عناصر و جریانات سیاسی کشور در منجلاب بی‌دینی و تقابل علنی آنها با نظام دینی حاکم بر کشور بود، که بارزترین مصداق آنها را می‌توان تلاش‌های میدانی و بی پرده این جریانات برای براندازی حکومت دینی در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دانست.

آنچه در وقایع سال 88 رخ داد، کنار زدن پرده تزویر و نفاق از چهره بخش عمده‌ای از جریان سیاسی موسوم به اصلاح طلبان و قرار گرفتن آن‌ها در مقابل نظام دینی برخاسته از خون صدها هزار شهید بود، فتنه‌ای که طی آن محصول استحاله فکری روشنفکری نئولیبرال، تحت عناوینی همچون تفکر اصلاح طلبی، گروهک‌های التقاطی موسوم به ملی_ مذهبی، جریانات به اصطلاح دمکراسی‌خواه، جریانات و عناصر وابسته و مزدور به اصطلاح حقوق بشری و ... همگی ضمن اینکه با شمشیر عریان در مقابل حکومت دینی قرار گرفتند، بلکه توانستند از حمایت‌های تمامی دشمنان اسلام اعم از نظام سلطه بین المللی، گروهک‌های ضد انقلاب خارج نشین، امپراطوری رسانه‌ای دشمن و ... بهره مند گردند.

البته آنچه در نهایت تعیین‌کننده بین نزاع حق و باطل در این عرصه شد، دست خداوند قهار بود که از آستین ملت بیرون آمده و طومار دشمنان دین خدا را در هم پیچید.

در پایان امیدواریم که خداوند متعال همواره ما را در پناه رحمت خود حفظ نموده و از فروافتادن در ورطه شیطان حفظ نماید، چرا که مجازات رویگردانان از رحمت الهی، تسلط شیطان بر تمام ابعاد فکری و رفتاری آنان (به اذن الله) خواهد بود.

و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطنا فهو له قرین. (و هر که از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او می‌گماریم که همدم او گردد.( (زخرف آیه 36)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

من مسیحی بودم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

استجابت دعا

چرا دعایم مستجاب نمی شود. این باعث شده که گاهی نسبت به خدا خشمگین شوم و احساس کنم که دوستم ندارد. چه کنم تا دعایم مستجاب شود؟

 
  • به انسانها التماس نکن
که عین شرمندگی است
اگر حاجتت برآورده شد
منت است
و اگر برآورده نشد،ذلت
به
 

به انسانها التماس نکن که عین شرمندگی است
اگر حاجتت برآورده شد  منت است
و اگر برآورده نشد، ذلت
به خدا التماس کن که عین شجاعت است
اگر حاجتت برآورده شد رحمت است
و اگر برآورده نشد، حکمت

به ادامه مطلب بروید ...

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

دینداری یعنی چی ؟ ...

✅دینداری یعنی خانم محترم

لازم نیست از مغازه دار دو سطر تشکر کنی، یک تشکر و خداحافظی کوتاه کافیه...

 ✅دینداری یعنی آقـا!

مشتری شما با شما محرم نیست که بهش رنگ لباس پیشنهاد میدی و میگی این رنگ بهت میاد!

✅دینداری یعنی خانـم!

لازم نیست با فروشنده نیم ساعت چونه بزنی، یا اگه جنس گرونه .. شروع کنی به نالیدن از گرونی !

نه خدا راضی هست که شما به خاطر ارزونتر خریدن با مرد نامحرم چونه بزنی که گاهی به شوخی کردن هم می کشه! نه همسرت راضی هست با این کار تخفیف بگیری ...

✅دینداری یعنی آقـای فروشن‍ـده !

شما هم جنس رو به هر قیمتی میخوای بدی ... زود قیمت نهایی رو بگو و منتظر نباش بهت التماس کنن و قربون صدقه ت برن.

✅دینداری یعنی خانـم!

کسی که شما باید همه طنازی هات رو براش نگه داری، شوهرته ... حواست باشه.

✅دینداری یعنی آقـای فروشنـده !

تو مغازه ت که هستی، حواست پیش زن و بچه ی خودت باشه.

✅خانمها ... آقایون ... آرامش خونوده هاتون در گرو رفتارهای شماست ...

شوخی و بگو و بخند با نامحرم روی روح شما اثر می گذاره و این اثر به خونه هاتون منتقل میشه، در رفتارتون با همسرتون نمود پیدا می کنه و باعث سرد شدن محیط خونه تون میشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی