بررسی موضوعات مهم و شبهات پرتکرار جوانان

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر» ثبت شده است

مسیح علی نژاد

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

جنگ روانی چیست؟

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

مسخره کردن دیگران

-----

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

تیپ و مد

ادامه مطلب>>>  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

سنگسار ثریا

وقتی فیلم سنگسار ثریا رو میدیدم توی هر سکانسش احساس کردم که به دین اسلام حمله میشه. تک تک سکانس های فیلم تکه سنگی بود که بر پیکر اسلام وارد می آمد. خواهش میکنم شما که ساعت ها پای شبکه های ماهواره ای میشینید و نقد و بررسی این فیلم کذایی رو تماشا میکنید چند دقیقه هم وقت بذارید و گوشه ای از حقایق رو بشنوید. کمی هم فکر کنید شاید آن شبکه ها دروغ بگن. چطوره که هر کی آخوند باشه دزده و دروغ میگه اما اگه فردی کراوات بزنه و خیلی شیک حلو دوربین بشینه و به دین شما توهین کنه یه روشنفکره؟ بدون اینکه ذره ای هم به او بدبین بشید. لااقل توی قضاوت ها کمی عادلانه برخورد کنیم. حقایق حکم سنگسار رو بیان میکنم. هر کس میخواد قبول کنه هر کسی هم نمیخواد سرشو بکنه زیر برف!

بسیاری از احکام دینی از سنت پیامبر (ص) استنباط می‌شود نه از قرآن کریم. مثلاً اینکه سگ نجس است حکمی است که همه فقهاء اسلامی قبول دارند ولی در قرآن به آن اشاره‌ای نشده است. حکم رجم هم از همین قبیل است و از سنت پیامبر (ص) استنباط و نقل شده است.

حکم سنگسار مخصوص کسانی است که  در حالی زنا کنند که: اولاً متأهل و دارای همسر باشد و ثانیاً به همسر خود دسترسی داشته باشد و می‌تواند با او آمیزش جنسی داشته باشد. مثلاً در سفر نباشد و یا دارای عذر دیگر که منافات با مسائل زناشویی باشد نداشته باشد. مانند عادت ماهیانه و یا ناشزه بودن همسر یا عنین بودن مرد و...

بعد از حصول این شرایط اگر این مرد یا زن متأهل برخوردار از همسر حلال و بی مانع، به گناه زنا آلوده شوند و در فضایی کاملاً آزاد چهار بار به این عمل خود اقرار کنند یا چهار شاهد عادل عیناً این عمل زنا را با خصوصیاتش ملاحظه و مشاهده کرده باشند و در محضر حاکم شرع گواهی دادند.

می‌بینیم که این حکم بگونه‌ای طراحی شده است که جز در موارد نادر قابل عمل و اجرا نیست و بسیار نادر اتفاق می‌افتد که چهار شاهد عادل عملی که معمولاً در خفا واقع می‌شود و کمتر اتفاق می‌افتد که یک انسان گنه‌کار در فضایی کاملاً آزاد و بدون درخواست کسی، خود چهار بار اقرار کند و عواقب عمل را هم بداند و حاکم هر بار او را سفارش کند که اقرار تو ممکن است اشتباه باشد و اگر دیگر اقرار نکنی و به چهار مرحله نرسد از تو دست خواهم کشید ولی در عین حال او خود چهار بار اقرار کرده و خود را برای عقوبت مهیا کند.

شاید در همه تاریخ اسلام هنوز چهار شاهد عادل عمل جنسی نامشروع دو نفر را به عینه مشاهده نکرده اند. با توجه به این که اسلام می فرماید: اگر یکی از این چهار شاهد عادل از شهادت خود برگردد سه نفر دیگر باید حد قذف (80 تازیانه) بخورند چرا که نسبت ناروا به مسلمان داده اند. و یا این که خود آنان چهار بار بدون اعمال فشار یا اجبار و در کمال آزادی و اختیار به آن اقرار کنند. در حالی که کسی جز با انگیزه دینی حاضر نیست که با زبان خود چهار بار اقرار آزاد داشته باشد که به این عمل غیر قانونی دست یازیده است تا این مجازات سنگین را تحمل نماید.

چرا اسلام چنین حکمی را وضع کرده است؟

برای فهم بعضی از مسائل دین اسلام چاره‌ای جز تصویر مجموعه این دین نیست اگر یک چشم زیبا را از بدن جدا کنیم نفرت‌آور است و اگر یک چشم را در مجموعه بدن ببینم بسیار زیبا و به جا خواهد بود مجموعه تعالیم اسلام مانند یک معما است اگر تأکید اسلام بر عرض و ناموس و حفظ عفت عمومی و امنیت خانوادگی و مسائلی از این قبیل را لحاظ کنیم آنوقت شرائط و مواقف سنگسار را هم ملاحظه کنیم، خواهیم دید که این حکم بسیار حکیمانه و عادلانه است. این قتلی است که به طرز مخصوصی صورت می‌گیرد تا احدی جرأت تعدی به نوامیس مسلمین را نداشته باشد.

البته اگر این مرد و زن مجرد باشند و با این شرایط رابطه نامشروع آنان ثابت شود باید هر کدام 100 ضربه شلاق را تحمل کنند.

پس فکر نکنید به محض اینکه کسی مورد اتهام زنا قرار گرفت بلافاصله او را سنگسار کرده یا شلاق می زنند این چیزی جز اوهام و بی خبری از حقایق احکام قضائی اسلام نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند

پس از موفقیت خیره کننده آلبوم "دهاتی "ممنوعیت هایی برای شادمهر عقیلی وضع شد ،که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محاق قرار داد و پس از دو سال آلبوم به صورت غیر رسمی منتشر شد پس از این اتفاقات شادمهر عقیلی به کانادا م ...
صراط: ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم وقوع اتفاقاتی چون جنگ و انقلاب و قطب بندی های سیاسی پر رنگ در فضای اجتماعی از دلایل عمده ی مهاجرت است، البته از دلایل شخصی هم نمی توان غافل شد وجود مشکلات شخصی دلیل کافی برای خیلی از مهاجرت ها بوده است مهاجرت وقتی که برای یک هنرمند اتفاق می افتد به سبب آنکه آن شخص دارای شهرت است ،ابعاد گسترده تری دارد این به کنار ،بعد مهمتر داستان سرمایه گذاری است که نهاد های مختلف بر روی شخص انجام داده اند تا به جایگاه قابل توجهی رسیده است و حالا به هر دلیل سرمایه هدر می رود. 
 
شاید کمی "مدیریت فرهنگی "بتواند از فرار سرمایه ها جلوگیری کند و بالطبع روند مخالف سازی را کند و کندتر کند در یا دداشت پیش رو چند چهره ی شاخص هجرت کرده را زیر ذره بین برده ایم در بازی دو سر باخت "مهاجران فرهنگی "آنهایی که می روند نه تنها جایگاه ممتاز داخلی را از دست می دهند بلکه برای حفظ موقعیت خود مجبور به تن سپردن به هر رسانه ای می شوند ،در زیر دو مجری ،دو خواننده و دو بازیگر به عنوان مشتی نمونه ی خروار بررسی کرده ایم.قابل ذکر است این یادداشت فقط از جنبه ی فرهنگی به موضوع پرداخته است و واضح است که مواضع سیاسی نامبردگان به هیچ وجه مورد قبول نیست. 
 
فرشید منافی 
قبل از مهاجرت: ستاره ی سابق رادیو جوان فرزند :پدری اردبیلی و مادری رشتی است ،او که به پشتوانه ی پدر گوینده اش ،در رادیو جوان ترکتازی می کرد در سال ۱۳۸۹ به پراگ در جمهوری چک مهاجرت کرد ،منافی در رادیوی ایران و با برنامه ی "روی خط جوانی "به شدت محبوب شده بود، آنقدر که اپراتور مخابراتی ایرانسل کل تیزر هایش را به حنجره ی آشنای او سپرده بود ،منافی درست در زمانی که در آستانه ی جهش شغلی قرار داشت رفتن را به ماندن ترجیح داد. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
 بعد از مهاجرت : منافی در شبکه ی "رادیو فردا "وابسته به ارگان  ضد انقلاب صدای آمریکا ،پنج شب در هفته اجرای برنامه ی رادیو پس فردا را بر عهده دارد و گهگاهی هم تیزر های تبلیغاتی برخی از شبکه های لندن نشین را برعهده می گیرد ،واضح است که کار در رسانه ای چون رادیو فردا نمی تواند کاملا مستقل و خارج از خواسته های گردانندگان آنها باشد ،منافی هم در همان چهارچوب ها فعالیت می کند ،بماند که دایره ی مخاطبین رادیو فردا با رادیوی ایران قابل مقایسه نیست.هر چقدر که منافی در اجراهایش پخته و حرفه ای عمل کند موفقیت داخلی برای او قابل تکرار نیست. 
 
محمد حسینی 
قبل از مهاجرت: با وجود "سید محمد حسینی "تلویزیون کم کم یک شومن تراز اول پیدا کرده بود ،وجود او در هر مسابقه ای برند آن مسابقه شناخته میشد ،همچنین زوج هنری که او در کنار احمد زاده ساخته بود ،محبوبیت زیادی داشت :حسینی پس از اتفاقات سال ۸۸ و موضع گیری هایی رادیکال به دبی مهاجرت می کرد .اجراهای پر انرژی و ادبیات شوخ و شنگ او در کنار اکت فعالانه اش مقابل دوربین از او چهره ای محبوب ساخته بود. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
بعد از مهاجرت: حضور در دبی و تلاش برای اجرا در شبکه ای خصوصی آغاز سقوط او بود پس از ناکامی در دبی حسینی برای ماندن در عرصه ی اجرا دست به هر کاری زد: حضور او در رادیکال ترین شبکه های ایرانی و فارسی زبان نظیر: کانال یک و اجرا در شبکه ی ورشکسته ای همچون :پارس رفته رفته خاطرات خوب مردم از او را محو کرد اگر منافی فقط مواضع سیاسی داشته است ،حسینی با هجوم به اعتقادات راه برگشتی نگذاشته است و در این میان افسوس بزرگی می ماند هم برای سیمای ایران و هم برای خود او که جایگاه ممتازش را با بعضا لودگی در شبکه های دست دوم عوض کرده است. 
 
شادمهر عقیلی 
قبل از مهاجرت : پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در ایران "شادمهر "به نوعی تین ایج ترین گزینه بود :هم نوازنده بود و هم خواننده ،بازیگری هم می کرد برخی فیلمها فقط به صرف حضور او ساخته میشدند ،اما قرار نبود اوضاع به همبن منوال باقی بماند .روزهای سختی در راه بودند پس از موفقیت خیره کننده آلبوم "دهاتی "ممنوعیت هایی برای شادمهر عقیلی وضع شد ،که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محاق قرار داد و پس از دو سال آلبوم به صورت غیر رسمی منتشر شد پس از این اتفاقات شادمهر عقیلی به کانادا مهاجرت کرد. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
 بعد از مهاجرت : عقیلی با انتشار آلبوم "آدم فروش "به نوعی  شتابزده و احساسی پاسخ نامهربانی ها را داد ،او در چند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبوم های داخلی اش را تکرار کند به رغم اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپ سازی و بهره گرفتن از المان های موسیقی تجاری باید موفق تر میشد اما مطابق انتظار پیش نرفت ،شادمهر عقیلی هر چند که امروز جایگاه بالاتری نسبت به روزهای ابتدایی مهاجرت دارد اما باز هم به جایگاه روز های (پر پرواز) نرسیده است. 
 
محسن نامجو 
قبل از مهاجرت: از عجایب روزگار است خواننده ای که روزگاری از حوزه ی هنری مجوز آلبوم "ترنج "را گرفته بود حالا میهمان تندروترین شبکه های لس آنجلسی باشد، نامجو که با خلق موسیقی تلفیقی متفاوت و با تسلطش بر موسیقی ردیف و دستگاهی و آشنایی کامل با موسیقی غربی موفق شده بود نوع خاصی از موسیقی را در ایران ارائه کند پس از اجرای اهانت آمیزی که از یکی از آیات شریفه ی قرآن داشت در محدودیت قرار گرفت و مهاجرت کرد او که تا چند سال پیش صدایش از تیتراژ سریال های تلویزیونی شنیده میشد حالا بازگشتش نیاز به یک معجزه دارد. 
 

هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر
 
 بعد از مهاجرت : به هر حال داستا ن مهاجران موزیسین با مهاجران مجری کمی متفاوت است مجری  گری  در ذات خود وابسته تر از خوانندگی است، از همین رو نامجو در کانادا و آمریکا متوقف شد و به فعالیت هایش ادامه دهد ،هر چند که ورود او به دنیای سیاست و موضع گیری های نسنجیده جایگاه هنری اش را هر از چند گاهی به مخاطره انداخته است اما او هر گاه فقط به موسیقی پرداخته است ،مخاطب خاصی را همراه خودش کرده است ،افسوس که همکاری با چهره های معلوم الحال و استفاده از اشعاری سخیف هنر او را دچار افت کرده است. 
 
مینا لاکانی 
قبل از مهاجرت: بازیگری که در ایران موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره ی فجر شده بود و در تلویزیون حضوری مستمر داشت در سال ۱۳۹۰ از ایران خارج شدو به امریکا مهاجرت کرد ،لاکانی در تلویزیون جایگاه مناسبی داشت حضور او در سریال هایی همچون :تاوان ،ترانه ی مادری و روز های اعتراض و همچنین حضورش در عرصه ی تئاتر نشان از موقعیت مناسب او در عرصه ی هنر داخلی داشت. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر
بعد از مهاجرت: لاکانی با حضور در شبکه ای که شناسنامه اش برای همگان روشن است و با بیان حرف هایی که راه بازگشتش را مسدود کرد به نوعی به حیات هنری اش در داخل کشور پایان داد ،حضور در عرصه ی بازیگری در سینمای غرب برای یک بازیگر ایرانی بسیار دشوار است و تا امروز لاکانی موفق به عرض اندام در دنیای هنری خارج از کشور نشده است . 
 
شبنم طلوعی 
قبل از مهاجرت : بازیگر تئاتر ،نویسنده ،بازیگر سینما و تلویزیون و همسر سابق کوروش تهامی ،در تلویزیون با کارهایی همچون:کارگاه شمسی و مادام و همسفر و بدون شرح ،شناخته شده بود .حضور سینمایی او قابل توجه بود با کارهایی مثل :بودن یا نبودن و یا خانه ای روی آب،طلوعی که فارغ التحصیل مدرسه فیلمسازی باغ فردوس است در نمایش های متعددی به مانند :شب هزار و یکم از بیضایی و یا شازده احتجاب از علی رفیعی ایفای نقش کرده است او همچنین با نگارش چند داستان کوتاه و انتشار یک کتاب در عرصه ی نویسندگی هم فعال بوده است. 
 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر

بعد از مهاجرت : اینکه چرا طلوعی رفتن را به ماندن ترجیح داده است بر ما نیز پوشیده است اما فعالیت های او در خارج از کشور و در کشور فرانسه به جز بازی در چند اثر سینمایی که عمدتا ساخته ی کارگردانان ایرانی مقیم فرانسه بوده است و ساخت یک یا دو مستند نکته ی قابل ذکر دیگری نداشته است. 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

چرا مدافعان حرم در سوریه می‌جنگند"؟

 


  محمد جواد بنی اسد

  چرا مدافعان حرم در سوریه هستند؟ و اصلا چرا کمک به کشورهای مظلوم منطقه و رزمایش اقتدار در خلیج‌فارس؟ عده بیشماری از جوانان کشور سؤالاتی از این دست در ذهن دارند، و البته به حق هم این سؤالات به ذهنشان خطور می‌کند اما خوب است در این مجال پاسخی روشن و مبین به این پرسشها داده شود و اصلا نه فقط به جوانان بلکه به آحاد مردم کشور.
 ام العلل حضور و کمک ما در کشورهای مظلوم منطقه همچون سوریه همان مباحث دینی و عقیدتی بیشماری بر می‌گردد که وجود ما را توجیه می‌کند، ما بسیار داریم در احادیث‌مان که دفاع از مظلوم بر هر مسلمانی واجب است. به طور مثال نقل است از حضرت رسول (ص) که ایشان می‌فرمایند هر کس صدای مظلومی را بشنود و او را یاری نرساند مسلمان نیست . ایشان فرمودند مظلوم نفرمودند خویشاوند ، دوست، هموطن و یا هم کیش و آئین .
پس معلوم می‌شود تعریف واژه مظلوم در نظر پیامبر بسیار مفصل است و بحثش فراتر از این محدودیت‌هاست، فرمودند مظلوم، یعنی هر انسانی که مورد ستم واقع می‌شود حالا شاید آن انسان زنی یهودی مسلک باشد که در سرحدات اسلامی و در بازار مسلمانان خلخال از پای او در آورده باشند . ببینید امیر مومنان علی علیه‌السلام دقیقا خطاب به تماشاگران آن تجاوز چه می‌فرمایند:
در اینجا امیرالمؤمنین علی(ع) نمی‌فرماید که «چرا چنین ظلم بزرگی رخ داده است؟! و انسان اگر در این غصه بمیرد، حق دارد!» بلکه حضرت بعد از اینکه از غارت آنان سخن می‌گوید، می‌فرماید: در مقابل این غارتگری آنها، مردم منطقه چه کرده‌اند؟ جز اینکه طلب ترحم کرده‌اند و ملتمسانه از آنها خواسته‌اند: «خواهش می‌کنم به ما لطف کنید، خواهش می‌کنم گردنبندها را نبرید، خواهش می‌کنم ما را نزنید!» اما کسی در دفاع از این مردم و این زنانی که غارت‌ شده‌اند، شمشیر نکشیده است و آن غارتگران بدون اینکه زخم بردارند، بدون اینکه خونشان ریخته شود و احدی از آنها کشته شود، سالماً و غانماً برگشته‌اند(مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُ دَمٌ؛ همان)
 بعد از این است که حضرت می‌فرماید: «آدم اگر به خاطر این خبر از غصه بمیرد حق دارد»
ما باید قبول کنیم که نمی‌شود گزینشی مسلمان بود و مسلمانی کرد نمی‌شود، هر روایت و آیتی که مورد پسندمان بود را از اسلام بگیریم و مو به مو اجرا کنیم و هر کدام مورد پسندمان واقع نشد دور بریزیم.
ما یا پیرو محمد(ص) و مسلمان هستیم یا نه، که اگر هستیم همین یک حدیث ما را وادار به حضور در سوریه، عراق و سایر کشورهای مظلوم و مورد ستم منطقه می‌کند.
مسئله عقیدتی دوم اینکه در کشوری مانند سوریه تکه‌هایی از شجره تشیع و تکه‌هایی از تن و روح ما شیعیان جا مانده است.
شیعه در این سرزمین قلبش و تمام موجودیتش و آن راوی کربلا را جا گذاشته است، مگر می‌شود، غیرت جوان شیعه ایرانی قبول کند که حرمین شریفه‌ام‌المصائب حضرت زینب و سه ساله اباعبدالله‌الحسین حضرت رقیه سلام‌الله علیهما مورد تهدید باشد و ما اینجا آسوده خاطر به هیئت و منبرمان بپردازیم و فقط روضه‌خوانی کرده و اشک بریزیم.
مگر می‌شود ما که عمری در هیئات مذهبی سرسفره اباعبدالله بزرگ شده ایم الان برای مصلحت و صلح اندیشی با کدخدا از داروخانه عربی، عبری، غربی یک دیازپام ده بخریم و بخوریم و رفع غیرت کنیم و آسوده و بی‌خیال نسبت به این خطوط قرمز آرام بخوابیم.
خوب شدنی نیست ، اصلاً غیرت به ما اجازه نمی‌دهد.
مگر نبود اینکه قبر حضرت حجر بن عدی را شکافته و بی‌حرمتی کردند بر پیکر پاک ایشان .
اتفاقات دیگر از این دست مگر بعید است از این مواجب بگیران وحشی صفت و درنده خو .
ما و پدرانمان قرون متعددی در مکتب و هیئات می‌گفتیم‌ای کاش در کربلا می‌بودیم و چه‌ها می‌کردیم خوب امروز این کربلا اتفاق افتاده مرد است و میدان عمل.
 فرض محال بی‌تفاوت هم باشیم خوب بعدش چه می‌شود؟ زشت نیست که آیندگان بیایند و سال‌ها بر سر و پیکرشان بکوبند که‌ای کاش در قرن ۱۵ هجری پدران بی‌غیرت و تعصب ما حرکتی می‌کردند که این ننگ روی پیشانی تشیع ممهور نمی‌شد.
چاره اندیشی قبل از وقوع یعنی همین حضور پررنگ یعنی همین کاری که الان مدافعان حرم دارند انجام می‌دهند.
همیشه گفته می‌شود که سؤال را با سؤال نباید جواب داد ولی به نظرم اینجا طرح چند سؤال برای جواب به این دست پرسش‌ها کمک‌کننده است.
اصلاً من جوان ، تا به حال از خودم پرسیده‌ام که آمریکا به چه علت از آن سوی دنیا هزاران هزار کیلومتر را می‌پیماید و نظامیانش را وارد کشورهای عراق، سوریه، پاکستان، عربستان و دیگر کشورهای منطقه می‌کند؟
 چرا آنها در اکثر کشورهای غرب آسیا پایگاه‌های فعال نظامی دارند؟
چرا به قول حضرت آقا نمی‌روند در منطقه خودشان ؟ وقتی ایشان فرمودند: «اگر مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو می‌شود، می‌گویند ایران در خلیج‌فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط‌ها!»
از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب بروید همان خلیج‌ خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید!؟
 سؤال دیگر اینکه چرا مدام افتضاح نظامیشان درخلیج خوکها فراموششان می‌شود؟
مگر چه اهمیتی دارد این منطقه که ابرقدرت‌ها طی قرون متوالی دست از سر این منطقه برنمی‌دارند؟
و چرا آنها این منطقه را با نام هارت لند یعنی قلب زمین می‌شناسند؟
اگر کسی بتواند این سؤالات را به درستی در ذهنش پاسخ دهد تا حدود زیادی به جواب سؤالات ابتدایی و چرایی حضور مستشاران نظامی ایران در منطقه پی خواهد برد.
چطور می‌شود که آمریکا از آن سوی دنیا بلند می‌شود و می‌آید این طرف دنیا در منطقه ما و در خانه ما و در آب‌های آزاد ما ناو می‌آورد، ناوشکن می‌آورد ، هواپیما و زیر دریایی و موشک می‌آورد و دخالت می‌کند و شیطان معابانه نقش‌آفرینی می‌کند و به قول خودش قدرتش را به تمام دنیا نشان می‌دهد آن وقت ما حق نداریم در حیاط خانه خود زورمان را نشان متجاوزبدهیم، حضورمان را نشان متجاوز بدهیم؟
حریم، حریم ماست و خانه، خانه ماست اینجا منطقه ماست ما که نرفتیم خلیج مکزیک، آنها آمده‌اند خلیج‌فارس ما را آلوده به حضورنحسشان کرده‌اند و تازه به اسم این حریم هم بی‌حرمتی می‌کنند و به اسم آن هم رحم نمی‌کنند.
این چه استدلالی است که می‌گویند ما برویم درون اتاق خواب خود پنهان شویم و آن متجاوز درون حیاط خانه ما عربده‌کشی کند.
ما در خاک سوریه که هم پیمان نظامی و استراتژیکی سال‌های دورمان است نباشیم آن وقت آمریکا از آن سوی دنیا بیاید درون این منطقه و قداره‌کشی کند؟
 پس کی قرار است ما قدرتمند شویم؟ کی قرار است حرف حق‌مان را صادر کنیم؟
 تا کی قرار بر این باشد که ما بنشینیم و آن بدمستان زر و زور بر سر ملت‌های مظلوم منطقه و مسلمانان منطقه بکوبند؟
 ما می‌رویم تا آنها نیایند ، و اگرآمده‌اند فرار کنند و بروند.
اگر فکر کرده‌اند که ما روزگاری از خانه خود عقب‌نشینی می‌کنیم این را کور خوانده‌اند.
ما متجاوز نیستیم ما مدافعان حرم هستیم، ما مدافعان زائران حرم هستیم ، ما مدافعان مظلومان مسلمان منطقه هستیم این مظلومان منطقه‌این مسلمانان منطقه چشم امیدشان به کشور قدرتمندی مثل ایران است.
 این مردم مظلوم منطقه سالهاست که چشم مالیده‌اند تا کشوری قدرتمند مانند ایران ، در جهان اسلام بروز و ظهور کند و دادخواهی کند از آنان در برابر ظالمان و مستکبران.
گذشته از اینکه اگر بخواهیم دقیق به این مسائل نگاه کنیم امروز در دنیا و در میان کشورهای دنیا کشوری موفق است و کشوری قدرتمند است وکشوری حرفش برو دارد که در مسائل مهم مداخله داشته باشد و در مسائل مهم نقش‌آفرین باشد. ایران امروز در دنیا نقش‌آفرین است ایران ما امروز در منطقه خودش و در خانه خودش و در خلیج‌فارس خودش نقش‌آفرین است و حرف اول و آخر را می‌زند و صد البته در راستای هویت و آرمان‌های اسلامی و انقلابی و در حمایت از مردم مظلوم منطقه و نه مانند آمریکا و عمالش برای چپاول ملت‌ها.
البته که تفاوت ما با مستکبران ، زالو صفتی آنهاست ، فرق اینجاست که ما به درخواست کمک کشورهای منطقه لبیک می‌گوئیم و آنها متجاوزانه روی منابع و سرمایه‌های آن کشورها چنبره میزنند.
 اما در این بین عقل چه می‌گوید ؟
یک سؤال از عقل بپرسیم و آن اینکه اگر یک شب ببینیم خانه همسایه‌مان آتش گرفته و دارد در شعله‌های حریق می‌سوزد ، آیا به کمک همسایه می‌رویم یا نه آسوده بالش را بغل می‌گیریم و راحت تا صبح می‌خوابیم؟
آیا می‌گوئیم به من ربطی ندارد، من فردا صبح زود باید بروم سر کار خودش می‌دانند و خانه‌اش یا اینکه من خودم هزار تا مشکل دارم و ...
حالا هر چند که اصلاً سلام و علیکی هم با آن همسایه نداشته باشیم، به کمک می‌رویم یا نه؟ مسلم است که می‌رویم به کمک همسایه، چون ما می‌دانید اگر آتش و شعله‌های بی‌رحم حریق در خانه همسایه خاموش نشود آن شعله‌ها اندک زمانی بعد به خانه خودمان نیز سرایت می‌کند، و منزل ما هم در تهدید است.
 پس ظاهراً آن تلاش و سعی ما ، در خاموش کردن خانه همسایه است ولی در واقع ما داریم خانه خودمان را قبل از سوختن خاموش می‌کنیم.
سند این ادعا هم حادثه تروریستی ۱۷ خرداد در تهران است . جایی که یک ترقه کوچک از آن آتش بازی و آتشباری داعش در سوریه به بهارستان کشید حالا ببینید هر کوچه و هر خیابان و هر محله‌ای از تهران، همدان، کرمانشاه، ایلام یا خوزستان اگر قرار بود هر شب و هر ساعت این داستان برایش تکرار شود چه زیان بزرگ و جبران ناپذیری بود برایمان .
حالا الان این همسایه که خانه‌اش آتش گرفته که دشمن نیست این همان همسایه ۳۷ سال پیش ماست ؛ همان همسایه‌ای که آن‌روزها وقتی صدام آتش زد خانه ما را کمک کرد تا این خانه خاموش شود.
این بشار پسر آن حافظ اسدی است که مستشار می‌فرستاد و موشک و سلاح کمک می‌کرد تا ما آتش را خاموش کنیم.
 ما باید متوجه باشیم که داعش را چه کسی به جان سوریه و عراق انداخت.
ما باید متوجه باشیم که محور مقاومت علیه صهیونیسم‌ها و خاکریز اول الان سوریه است . متوجه باشیم که اگر نرویم و خاکریز اول را پر نکنیم و نجنگیم آنها پله ، پله جلو می‌آیند و قانع نمی‌شوند چون اصلا هدف نهائیشان سوریه نیست.
آنها دارند جلو می‌آیند تا ما را پس بزنند و عقب برانند جلو می‌آیند چون ما نیابتی در مرزشان تهدیدشان می‌کنیم چون رکب خورده‌اند از تیزهوشی ایرانی جماعت.
ساده‌تر بگویم، فی الحال ایران، عراق، سوریه و لبنان در استکبار ستیزی و در قطع ید مستکبران جهانخوار که دست روی منطقه گذاشته‌اند همفکر و هم سیاستند و اتفاقا هم مرز نیزهستند و جالب اینکه لبنان مرزآبی و خاکی با اسرائیل دارد .
پس واضح شد که لبنان در مرز مشترک با اسرائیل شده بود خط مقدم نبرد ، سوریه و عراق هم شده بودند شاهراه مواصلاتی بسیار هموار این جبهه و ایران هم عقبه جبهه را مستحکم پر کرده بود وبه خط مقدم تدارکات می‌رساند ، حالا در همه جنبه‌ها که می‌شد تدارکات رساند.
خدعه کثیف
الان اسرائیل از این اتحاد به خود لرزیده است می‌خواهد با خدعه‌ای کثیف سوریه و بعد عراق را از این پازل بیرون بکشد و بعد حزب الله لبنان را هم در محاصره، خلع سلاح کند.  آن وقت است که صهیونیست‌ها مرزشان را می‌آورد بیخ گوش ما.
خدعه کثیف که می‌گویم از این بابت است که مسلمان را با مسلمان می‌کشند و البته در سرزمین مسلمان و با هزینه مسلمان و خودشان فقط آن بیرون گود تماشا‌گرند و کف می‌زنند و سوت می‌کشند. این را مستند عرض می‌کنم و سند آن هم سخنان سخیف آقای دینا رور اواکارنماینده ایالت کالیفرنیا در کنگره آمریکاست ایشان چندی پیش با حمایت از حملات گروه تروریستی داعش در تهران گفته بود «ترجیح می‌دهم شیعیان و اهل تسنن یکدیگر را بکشند» هر چند که از نظر ما داعش صهیون است با پوشش اسلام برای فریب افکارعمومی جهان، داعش یک موج‌شکن بود که غربی‌ها در برابر موج عظیم بیداری اسلامی در دنیا بنا نهادند. یک موج‌شکن وحشتناک برای ترساندن دلهای در حال بیدار شدن از اسلام و مسلمان جماعت .این است سیاست کثیف یک مستکبر حالا ما نرویم که این افکار کثیف بیایند پشت درب خانه‌مان با عقل جور در می‌آید؟
ما نباید بگذاریم آنها به اهدافشان و نقشه‌هایشان که برای امنیت این خاک دارند برسند ، ما نباید اجازه دهیم که ابتکار و قدرت عمل را از دستان ما خارج کنند اینجاست که انسان یاد نصایح ناب امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌افتد که فرمودند «برای جهاد با دشمنان کوچ کنید.خداوند شما را رحمت کند.در خانه‌های خود نمانید که به ستم گرفتار و به خواری دچار خواهید شد، و بهره زندگی شما از همه پست‌تر خواهد بود، و همانا برادرِ جنگ بیداری و هوشیاری است، هر آنکس که به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابید. نهج البلاغه نامه 62»
چقدر این جمله درست است و چقدر به دل آدم می‌نشیند
خاکریز برود در حلب خیلی بهتر است تا در کرمانشاه .
میدان جنگ با دشمن بیابانهای تفتیده سوریه باشد که خیلی بهتر است تا خانه و زندگی مردم سردشت و پیرانشهر .
بیاییم اینطور به قضیه نگاه کنیم و بیاییم پس از قرنها یک بار هم که شده امتحان کنیم دوراندیشی راهبردی را .
اشتریان امروز رسیده‌اند به خیمه معاویه زمان و عمرو عاص دستور داده قرآن‌ها بر سر نیزه شود بیاییم این‌بار اشتریان را تشویق به مبارزه با تزویر کنیم .
آنها دیدند حریف مدافعان حرم ما نمی‌شوند شروع به شبه افکنی در دل کشور کرده‌اند و ما هم بیاییم کار بزرگی کنیم و در راستای حمایت از تفکرات راهبردی انقلاب گام برداریم. بیاییم روشن شویم و روشنگری کنیم.

 

منبع: کیهان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی