پیشرفتها و دستاوردهای ایران اسلامی در چهاردهه گذشته بنابر آمارهای بین المللی نشانگر موفقیتهای جمهوری اسلامی علیرغم همه مشکلات و کمبودهاست. جهت آشنایی بیشتر با دستاوردهای غرور آفرین ملت مسلمان ایران، کتابی تحت عنوان «صعود چهل ساله»، کـه ثمـره تـلاش نزدیـک بـه ۷۰ نفـر از نخبـگان حـوزوی و دانشــگاهی و مطالعــه بیــش از ۱۷ هــزار ســاعت اســت، از سوی انتشارات آستان قدس رضوی منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
میزان دستیابی جمهوری اسلامی ایران بــه آرمانهایی از قبیـل عدالت، اســتقال، معنویــت، آزادی، کرامت زن، مردمسالاری دینی، گسـترش رفــاه عمومی و... را بــا اسـتفاده از نزدیکترین و متناسبترین شــاخصههای بین المللــی بــه آرمانهای انقــلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. نکته منحصر به فرد درباره کتاب مذکور این است که ارجاعات آن بــه معتبرتریــن منابــع بین المللــی نظیــر داده هــای اطلاعاتی سازمان ملل، بانک جهانی، ســازمان جهانــی غــذا و کشــاورزی، ســازمان جهانی سـلامت، دفتر برنامه توســعه ملل متحد و دیگر مراجع آماری جهانی مســتند شــده اســت.
براساس این گزارش، کتاب «صعود چهل ساله» در ۳۲۰ صفحه تهیه و تدوین شده و شامل ۹ فصل (استقلال، گسترش عدالت اجتماعی، گسترش برخورداریهای عمومی، عزت و اقتدار، پیشرفتهای زیرساختی، پیشرفت صنعتی، پیشرفت در معنویت، کرامت زن، آزادی و مردم سالاری) است که در ادامه به جزئیات هرکدام از فصول اشاره شده است.
* فصل اول: استقلال (از وابــستگی دوران پــهلوی تـا اســتقلال ایـــران اسلامی، استقلال در کشورهای دنیا)
* فصل دوم: گسترش عدالت اجتماعی (نابرابری، فقر)
* فصل سوم: گسترش برخورداریهای عمومی (امنیت غذایی، آموزش مناسب، بهداشت، دسترسی به آب، دسترسی به برق، دسترسی به سوخت، دسترسی به وسایل ارتباطی، شاخصه توسعه انسانی)
* فصل چهارم: عزت و اقتدار (اقتدار امنیتی، اقتدار نظامی، اقتدار منطقه ای)
* فصل پنجم: پیشرفتهای زیرساختی (حوزه حمل و نقل، علم و فناوری)
* فصل ششم: پیشرفت صنعتی (انرژی، صنعت)
* فصل هفتم: پیشرفت در معنویت (معنویت در دوران پهلوی، معنویت در جمهوری اسلامی، تأثیر جمهوری اسلامی بر معنویت دنیا، بحران معنویت در غرب)
* فصل هشتم: کرامت زن (زن در نگاه سران ایران، بررسی وضعیت زنان، کرامت زن در غرب)
* فصل نهم: آزادی و مردم سالاری (آزادی و مردم سالاری، آزادی و مردم سالاری در انقلاب اسلامی، نقد شاخصهای آزادی در غرب)
متن
یکم: فرهنگسازی؛ و ما ادریک فرهنگسازی
دنیا هر روز دارد روشهای جدیدی را کشف میکند تا بتواند شیوههای آموزش را برای مردم و کاربران عادی سادهتر کند و کاربران را به نحوی آموزش دهد که در فضای مجازی کمتر آسیب ببینند و بیشتر بهرهبردار باشند.
در این میان، دولتی به نام «ایالات متحده آمریکا» وجود دارد که علاوه بر صرف بودجه برای آموزش مردم و ارتقای سواد رسانهای و مجازی مملکت خودش، دارد برای مردم کشور دیگری به نام «جمهوری اسلامی ایران» هم بودجه صرف میکند و برنامه آموزشی میگذارد. البته نه برای اینکه آسیبها را برای مردم ما کم کند، بلکه طبیعتاً برای اینکه فرهنگ خودش را در شبکههای اجتماعی جاری کند و حرفهای خودش را به کرسی بنشاند.
حالا در بحبوحه تلاش دولتها برای تأمین امنیت اخلاقی، روانی و مالی مردمشان، تنها راهکار وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران این است که از مردم کشورمان «خواهش کند» تا فرهنگ استفاده از این شبکهها را رعایت کنند. مردمی که گرچه خودشان تلاش میکنند بهروز بمانند و دانششان را در حوزه فناوری اطلاعات عقب نگه ندارند، اما طبیعتاً نیازمند دریافت یکسری آموزشهای تخصصی و عمومی از سرچشمههای مطمئن دولتی و حاکمیتی هستند.
منطقی است در میان سیل هجمههای وارده در شبکههای اجتماعی که عموماً و غالباً سازماندهی شده هستند (مانند شایعات منتشره و ارسال و دریافت محتواهای غیر اخلاقی و...)، «خواهش»، «تمنا» و حتی «التماس» هم تأثیرگذار نباشد! چراکه مردم علیرغم علاقه به حفظ شئونات و امنیت جامعه، در مواقع مورد نیاز، آموزش ندیدهاند که «محتوای صحیح و موثق» از «محتوای غیر موثق» را تشخیص بدهند و بر اساس ذات این شبکهها، اقدام به پخش محتواهایی میکنند که خودشان هم قلباً نمیخواهند و مایل نیستند.
دوم: فرهنگسازیهای دولتی؛ دولتیهای فرهنگساز
کارنامه دولت یازدهم در اقدامات ایجابی فضای مجازی چندان درخشان نیست. گرچه دولتهای قبلی هم در این زمینه اقدامی صورت ندادند، اما حداقل این است که اصولاً دولتهای قبلی کاری به کار فضای مجازی نداشتند!
اما با بررسی اقدامات نهادهای ایجابی دولتی، میتوان متوجه شد که نمره دولتیها در فرهنگسازی این حوزه چند است؟
* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: تنها نهادی که ذاتاً وظیفه فرهنگسازی در حوزه فضای مجازی را دارد، وزارت فرهنگ است. این وزارتخانه هم تنها یک بازوی اجرایی به نام «مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال» دارد که از ابتدای تصدی علی جنتی بر این وزارتخانه، تاکنون دو بار مسؤول عوض کرده است و متأسفانه هیچ خروجی ملموسی به جز تعطیلی «نمایشگاههای رسانههای دیجیتال» و تبدیل آن به یک نمایشگاه فناورانه به نام ITDMEX ندارد.
شنیدهها اینطور روایت میکنند که این مرکز هم ماههاست عملاً تعطیل شده و مأموریت خاصی در این حوزه ندارد.
* وزارت ورزش و جوانان: از زمان تصدی دکتر محمود گلزاری به سمت معاونت جوانان این وزارتخانه، یک اتفاق مثبت رخ داده و آن هم تشکیل «کمیته ملی فضای مجازی» است. کمیتهای که انگار میخواهد بهجای فرهنگسازی و اقدامات ایجابی، خودش را درگیر حوزه تصمیمسازی کند. گرچه تشکیل این کمیته ممکن است موازیکاری با مرکز ملی فضای مجازی باشد، اما صرف تشکیل آن، اقدامی است که میتواند «امید» را در دل ناظران این حوزه روشن کند.
* وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات: شخص وزیر ارتباطات با حضور در شبکههای اجتماعی ایرانی مانند کلوب، آپارات، لنزور و تبیان، بزرگترین اقدام ایجابی را انجام داد. آنهم در زمانی که بسیاری از وزرا به سمت فیسبوک و توئیتر مایل بودند و حتی گوشه چشمی به استعدادهای ایرانی نداشتند.
اما بزرگترین اقدام ایجابی این وزارتخانه که ساماندهی طرح «شبکه ملی اطلاعات» و «فیلترینگ هوشمند» بود که به گفته کارشناسان، هر دوی این اقدامات یا تعطیل شدهاند و یا به کندی پیش میروند.
* وزارت کشور: پیش از این، کمیتهای در وزارت کشور، وظیفه بررسی تهدیدها در فضای مجازی و ارائه راهکارهای ایجابی را داشت. کمیتهای که به نظر میرسد در دولت جدید تعطیل شده است و اقدام خاصی را صورت نمیدهد.
سوم: جنگی که بود؛ جنگی که هست
تمام واقعیت این است که اگر باور نداشته باشیم جنگی که چند سال پیش در حوزه نظامی و سخت داشتیم، این روزها به شکل دیگری نمایان شده است، نمیتوانیم برای صفبندیهایش پیش رویمان هم برنامهریزی کنیم؛ چرا که اصولاً صفبندی را قبول نداریم.
آن وقت است که تنها راهکارمان در برابر چشمهای نگران خانوادهها و دلهای درگیر جوانان در فضای مجازی، «خواهش» کردن میشود و سعی میکنیم از راه دور، تنها جوانانمان را ارشاد کنیم و دستشان را برای کمک کردن نگیریم.