1️⃣ 💢داستان اندلس-1 💢

🔰رم، واتیکان، کاخ پاپ

برّاق بن عمار سردار مسلمان عرب با ایلدفونس از بزرگان مسیحیت گفتگو می کند. دوک ونیز هم با آنهاست.
ایلدفونس به برّاق بن عمار می گوید: ای قهرمان! بدان که پاپ از همه بارون های اروپا دعوت کرده و از آنها درباره بازپس گرفتن اسپانیا از مسلمانان مشورت خواسته است، تو هم باید کمک مان کنی.
برّاق پاسخ می دهد: تو هم بدان که شیر را جز با مکر و حیله نمی توان شکار کرد و آهن را جز با آهن نمی توان کوبید!
دوک ونیز می گوید: اما انبوه سپاه بارون های اروپا در اندک زمانی سپاه مسلمانان را پایمال و نابود خواهد کرد.

برّاق پاسخ می گوید: کار به این آسانی نیست. مسلمانان به دین و آیین خود سخت پایبندند و تا پای جان از شرف ، ناموس و آبروی خویش دفاع می کنند. حتی گاه می شود یک قبیله یا دودمان به خاطر دفاع از ارزش های خود کشته می شوند، اما تن به ذلت نمی دهند. اما از سوی دیگر این را بدان که مسلمانان مردمی بزرگوارند و به همه کس حسن ظن دارند. به همین خاطر می توان از این دو ویژگی مثبت آنان بهره گرفت و آنها را فریب داد و به آنها خیانت کرد.

بنابراین چاره این است که با آنها در سه چیز پیمان ببندید و معاهده امضا کنید:
1.  آزادی در تبلیغ دین
2.  آزادی در آموزش به مسلمانان
3.  آزادی در تجارت با آنها
اگر بتوانید این سه امتیاز را از مسلمانان بگیرید راه پیروزی شما هموار خواهد شد.

 

2️⃣ 💢داستان اندلس-2 💢

1- آزادی شما در تبلیغ دین باعث خواهد شد که کشیشان و مبلّغان بتوانند تعلیمات دینی شما را در میان کودکان مسلمان آموزش دهند. در این صورت حتی اگر کشیشان و مبلّغان نتوانند آیین مسیحیت را به دلهای مسلمانان داخل کنند، حداقل مایه آن خواهند شد که جوانان مسلمان در دین خود سست و بی تفاوت شوند، در نتیجه غیرت دینی که آنان را به رویارویی و مقاومت وا می دارد، از دل آنها بیرون خواهد رفت.

2- اما آزادی در آموزش دانش مایه آن خواهد شد که جوانان مسلمان به خاطر حس طبیعی احترام به آموزگار برای شما و در نتیجه برای مسیحیان و اروپاییان به گونه ای برتری نژادی و فکری معتقد شوند و شما را قوی تر و عالی مقام تر از خودشان بدانند و به همین نسبت علاقه و احترام آنها نسبت به هم میهنان خودشان کاسته شود؟

3- سرانجام، آزادی تجارت و دادوستد شما با مسلمانان، وسیله ای است برای آمیزش و معاشرت شما با آنها. به همین وسیله می توانید از وابستگی و علاقه مسلمانان به پوشاک و دیگر ویژگی های ملی و مذهبی شان بکاهید. حتی از طریق همین معاشرت ها می توانید خوردن مسکرات را که در میان مسلمانان حرام است و کاری زشت و نادرست به حساب می آید رواج دهید. مسلمانان اگر به خوردن مست کننده ها عادت کنند و شرمی که امروز از خوردن مسکرات حس می کنند از میان آنها رخت بربندند و اخلاق آنها به این عمل خو بگیرد، کم کم به سایر کارهای زشت نیز عادت خواهند کرد و مردمی لاابالی و بی قید خواهندشد.
در نتیجه عزت نفس، غرور ملی و احساس برتری مذهبی را از دست خواهند داد، ضعف و سستی بر جسم و روح آنها چیره خواهد شد، فساد و اعمال زشت در میان آنها شایع خواهد گردید، اخلاق آنها به انحطاط خواهد گرایید و رشته امور کشور و کشورداری آنها از هم گسسته خواهد شد؛ زیرا از اول شب تا نیمه شب مست خواهند بود و بامداد را به حالت خماری و کسالت و افسردگی از خواب برخواهند خواست.

🔸🔹🔸به این ترتیب نیروی سیاسی و نظامی آنها مختل خواهد شد و سررشته امور از کف آنها بیرن خواهد رفت. آنگاه می توانید آنها را مانند گوسفند به هر سو که می خواهید برانید یا مانند خرگوش آنها را شکار کنید.
فراموش نکنید که ناز و نعمت بسیار، تن پروری و خوشگذرانی، اسراف در خوردن غذاهای گوناگون و لباسهای رنگارنگ و گرانقیمت فرورفتن در گرداب شهوت ها، گناهان و هتک حرمت ها خواهد توانست مسلمانان را از راه و روش پدران و نیاکانشان بازدارد و روح آزادگی و جنگ آوری را از آنان بگیرد. همین به تنهایی برای سقوط و انحطاط مسلمانان کافی است.
از این سخنان چشم های ایلدفونس از شادی برق می زند و چهره اش از هیجان سرخ می شود. او به خوبی می داند که در شرایط فعلی پیروزی بر مسلمانان بر اندلس کاری آسان نیست، به همین دلیل با نهایت اخلاص و صمیمیت از سردار خیانت کار سپاسگزاری می کند.
 

 

3️⃣ 💢داستان اندلس-3 💢

🔰شراب کرودوبا، نذر جوانان مسلمان

شراب اروپا به آندلس سرازیر می شد تا جوانان مسلمان را فاسد کند. یکی از کشیشان مسیحی این را کافی ندانست، همه انگور تاکستان های کوردوبا را پیش خرید کرد، شراب انداخت و سوگند خورد که آن شراب را جز به دانش آموزان و دانشجویان مسلمان نفروشد، به ویژه به نوجوانان و جوانانی که در مدارس کشیشان درس می خواندند! جوانان مسلمان نیز با تعلیمات جدیدی که یافته بودند از این هدیه بسی شادمان و خشنود شدند. 
در نتیجه:

1.  می خوارگی که تا آن زمان در نزد مسلمانان عملی حرام، شرم آور و ننگین بود (و اگر برخی باده گساری می کردند تنها در مجالس محرمانه و میهمانی های خصوصی بود) از این پس کاری عادی و معمولی و رایج گردید! به ویژه اینکه جوانان مسلمان پیشگام بودند و به همین خاطر باده نوشی یکی از ویژگی های دانش آموختگان و روشنفکران و نوگرایان به شمار می آمد. بنابراین هر که از این کار سر باز می زد او را کهنه پرست مذهبی خشک و متعصب می دانستند.

2.  مسلمانان با نوشیدن شراب لباس وقار و متانت و حیا را از خویش دور کردند و بد مستی و خمارآلودگی به ویژگی های اخلاقی و رفتاری آنها افزوده گشت.

3.  جوانان می خواره و باده گسار، اخلاق و روحیات پدران خود را بی ارزش و حقیر شمردند و نیاکان و پدران خویش را نادان و عقب مانده خواندند.

4.  مدم لباس های پشمین و مویین را که پوشش مجاهدان اسلام  و لباس صبر و تحمل و سعی و کوشش بود، از تن به در آوردند و لباس های حریر و دیبا یعنی جامه تن پروری در بر کردند.

5.  مردم از تعالیم اسلام یه ویژه گردآمدن در مسجد و ادای فریضه نماز که اسا دین اسلام و نگهبان روحیات و معنویات مسلمانان بود غفلت کردند. مساجد به صورتی متروک و کثیف درآمدند و  گهگاه پیرمردان و پیرزنانی از کارافتاده برای نماز در آنجا جمع می شدند. مردمان دیگر را با نماز و مسجد کاری نبود.

6.  در عشرتکده ها و مراکز عیش و نوش، دختران مسیحی (که از سوی کشیشان برای به فساد کشاندن جوانان مسلمان استخدام شده بودند) به دلربایی فرزندان مسلمان مشغول بودند! جوانان مسلمان تا دیری از شب در آن مهمان خانه هایی که محل زنان و دختران بدکاره بود، بی پرده به خوشگذرانی، باده نوشی و رقص و پایکوبی می پرداختند.

7.  خوشگذرانی و تجمل گرایی به اندازه ای رایج شد که درآمد عادی مردم برای گذراندن زندگی آنها کفایت نمی کرد! به علاوه چشم و هم چشمی و رقابت در بهره گیری از تجملات و زینت های زندگی به اندازه ای بالا گرفت که همه می خواستند از نظر خانه مجلّل و تزیینات آن و پوشیدن لباس های گران قیمت و استفاده از زینت آلات برای خانه و خانواده خود از دیگران پیشی بگیرند.

8.  از آنجا که تامین این خواسته ها با درآمدهای مشروع ممکن نبود کارگزاران، حاکمان، امیران و فرمانروایان مسلمان برای تامین خواسته های خود به اخاذی، رشوه و اختلاس از بیت المال مسلمانان پرداختند و فساد اداری رواج گرفت!

9.  طبقات تولید کننده ثروت (یعنی دهقانان، روستاییان، کارگران و صنعت گران) مجبور بودند برای پاسخگویی به حرص و طمع طبقات ممتاز همه دسترنج خود را تقدیم کنند! در نتیجه روز به روز طبقات تولیدکننده، فقیرتر و ناراضی تر و طبقات بالا در گرداب تن پروری، گناه و پرده دری بیشتر غوطه ور می شدند و کشیشان نیز در این میان با همه وسایل ممکن، خوشگذرانی و فساد اخلاقی و اداری را گسترش می دادند و ترویج می کردند.
 

 

4️⃣ 💢داستان اندلس-4💢

🔰نتیجه

این بود سرانجام کار ملتی که فریب بیگانگان را خوردند و چنین خواهد بود سرنوشت دیگران که فریب بیگانگان را بخورند. بررسی این برگ از تاریخ دو نکته اساسی را به ما یادآوری می کند:
اول اینکه: رفتار مسلمانان با مسیحیان و ادیان دیگر چگونه بوده است و متقابلاً مسیحیان با مسلمانان چگونه بوده است! و چه فجایع و جنایت هایی درباره آنان مرتکب شده اند!
دوم اینکه: سلاح اصلی خارجیان برای از میان بردن حکومت مسلمانان در آندلس به طور خلاصه دو چیز بوده:
1-  ترویج می گساری، خوشگذارنی و گناه در میان جوانان مسلمان و فاسد کردن نسل نوپای آن سرزمین و از میان بردن روحیه خودباوری و اعتماد به نفس و ایجاد خودباختگی در آنها.
2-  ایجاد چنددستگی و کینه میان مسئولین و حاکمان مسلمان و تحریک آنها علیه یکدیگر. 

📚الجواهر فی تفسیر القرآن، محمد طنطاوی الجوهری ص 180 تا 183 به نقل از غروب آفتاب در اندلس (بررسی سقوط حکومت مسلمانان در اندلس)، ص 21 تا 24.  ، محمد طنطاوی الجوهری، نشر معارف، چاپ ششم، 1398، قم