بررسی موضوعات مهم و شبهات پرتکرار جوانان

ولایت فقیه رو از کجا آوردید؟!

1-    در دوران غیبت امام زمان که  دسترسی به مام معصوم ممکن نیست ،آیا باز هم تشکیل حکومت اسلامی ضرورت دارد؟
از غیبت صغری تا کنون بیش از هزار سال می گذرد وممکن است هزار سال دیگر هم طول بکشدومصلحت اقتضا نکند حضرت تشریف بیاورند درطول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بماند واجرا نشود وهر که هر کاری خواست بکند؟هرج ومرج شود ؟قوانینی که پیامبر اسلام در راه تبیین و تبلیغ انها این همه زحمت کشیدند فقط برای مدت کوتاهی بود؟آیا خداوند بی خیال اجرای احکام در دوره ای از زمان می شود؟چنین چیزی باعقل آدمی  قابل پذیرش نیست!! پس :

اکنون که  دوران غیبت پیش آمده وبناست احکام اجرا شود و استمرار یابد تشکیل حکومت لازم است.عقل هم حکم می کند که تشکیلات لازم است،تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیری کنیم  ونسبت به تجاوز دفاع کنیم . شرع مقدس هم دستور داده باید همیشه دربرابر اشخاصی که می خواهندبه شما تجاوز کنندآماده باشید.برای جلوگیری از تعدیات  وهمچنین دفاع به حکومت و دستگاه قضایی  واجرایی نیاز است. چون این امور به خودی خود صورت نمی گیرد. ونظم می خواهد پس باید حکومت تشکیل داد.برای تشکیل حکومت وادره ی جامعه نیاز به بودجه ومالیات است که شارع مقدس این را نیز مشخص کرده است وآن خمس وزکات وخراج (مالیات)است.

2-این ولایت فقیه در کجای دین آمده ،آیا دلیل قرانی برای اثبات آن هست؟
اتفاقا امام صادق علیه السلام برای اثبات ولایت علما از آیه قران استفاده کرده اند.آن حضرت {درتفاسیر معتبر روایی }می فرمایند:از جمله چیزهایی  به سبب آن کسی مستحق امامت می شود: پاکدامنی  وپاکی از گناه ومعاصی هلاکت باری است  که ادمی را لایق اتش می کندودیگری آگاهی روشن از تمام حلال وحرام ها که مردم به ان نیاز دارندو سوم علم به قران .فردی از امام پرسید : چه دلیلی دارد برای آنکه ویژگی های رهبری وامامت تنها در اموری باشد که فرمودید؟حضرت فرمودند«به دلیل این قول پروردگارکه درباره ی کسانی است که از سوی درایجاد حکومت ادن دارند وآنها را برای ایجاد حکومت اهلیت عطا کرده است. »؛«انا انزلنا التوراه فیها هدی ونور یحکم بها النبیون الذین اسلموا للذین هادوا والربانیون والاحبار »تورات را ما نازل کردیمکه در آن هدایت ونور بود؛انبیا که اسلام آوردند{تسلیم شدند}با آن در بین یهودیان حکم می کردند،وربانیون که مربیان مردم بودند.وعلمابرطبق تورات در بین مردم حکم می کردند.
حضرت در ادامه می فرمایند : پس دسته ی دوم ربانیون غیر از انبیا هستند که مردم را باعلم خود تربیت می کنند ودسته سوم علما یعنی احبار که غیر از ربانیون هستند.

3-می شود ولایت فقیه را به زبان ساده تعریف کرد؟
فقیه یعنی کسی که دین را می شناسد ،راهی را که دین برای مردم ترسیم کرده است تا توانند سعادت وخوشبختی وآزادی وخوشی دنیا وآخرت را بدست بیا ورند اورا می شناید ودر مقابل مردم می گذارد.

ولایت فقیه یعنی حاکمیت آن انسانی که درتفکر وایمان وایدوئولوژی حاکم بر جامعه ی خودش از همه بهتر وارد است .وبهتر می شناسد.یک چنین کسی باید در یک جامعه حکومت بکند.یک چنین انسانی می تواند این جامعه را به فلاح ونجات و تکامل مادی ومعنوی برساند.

4-اینکه می گویند«طرح بحث ولایت فقیه از ابداعات امام خمینی است وپیش از ایشان کسی این بحث رامطرح نکرده»درست است؟
ولایت فقیه  جزءمسلمات فقه شیعه است. اینکه بعضی نیمه سوادها می گویند امام ولایت فقیه را ابتکار کرد و دیگر علما آن را قبول نداشتند؛ناشی از بی اطلاعی است .امام بزرگوار این نقش ولایت فقیه را از متن فقه سیاسی اسلام واز متن دین فهمید واستنباط کرد . همچنان که در طول تاریخ شیعه وتاریخ فقه شیعی در تمام ادوار ،فقهای ما این را از دین فهمیدند وشناختند وبه آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن  فرصت پیدا نکردند اما این را جزء مسلمات فقه اسلام شناختند ودانستند؛وهمین طور هم هست.

**شیخ طوسی
در کتابهای خود به ویژه نهایه،مهم ترین ارکان جامعه ی دینی  یعنی ؛فتوا،جهاد،قضاوت،اقامه حدودو....راحق فقیه دانسته حتی قبول ولایت از جانب سلطان جائررانیز برای انان واجب می شمرد.صدور حکم میان مردم ،اقامه ی حدود وقضاوت میان کسانی که با یکدیگر اختلاف دارند جایز نیست مگر از سوی کسی که از طرف سلطان حق؛اجازه داشته باشد چنین کارهایی در زمانی که خودشان(ائمه معصومین)امکان انجام آن را ندارند،بدون تردید به فقیهان شیعه واگذار شده است.

**آیت الله بروجردی
در مجموع از نظرعقلی ونقلی برمی اید که فقیه عادل در کارهای مهمه عمومی که مورد ابلای مردم است،از طرف ائمه اطهار منصوب است وهمان طور که ما روشن کردیم واجمالا اشکالی هم به آن وارد نیست .در اثبات آن احتیاجی به مقبوله ی عمربن حنظله نمی باشد ودر نهایت اینکه مقبول نیز از شواهد این مطلب است.
ایت الله بروجردی سپس اعتقاد خود را چنین ابراز می دارد :امامان معصوم علیهم السلام می دانستند که اغلب شیعیان در زمان حضور،و جمیع آنها در زمان غیبت امکان دسترسی به آنها را ندارند پس آیاامکان دارد انهارا از رجوع به طاغوت ها وقاضیان جورمنع کنند وبا وجود این خود نیز کسی را برای رجوع در این امور معین نکنند؟ما قطع ویقین می یابیم که اصحاب امامان معصوم علیه السلام از انان درباره ی کسی که مرجع شیعه در این مسائل باشد پرسیده وامامان ع نیز در جواب انها کسانی را برایشیعیان تعیین کرده اند که در صورت عدم تمکن از دسترسی به امامان به هنگام نیاز به انها مراجعه کنند. نهایت اینکه این پرسش وپاسخ ها از کتابهای روایی موجود ساقط شده وبه جز روایات عمربن حنظله وابو خدیجه بدستمان نرسیده است..پس مراد از حکما در «قد جعلته علیکم حکما»در مورد کلیه ی امور اجتماعی است که از وظایف اشخاص خاصی نیست وشارع مقدس نیز به سستی درانها رضایت نمی دهدولو اینکه درعصر غیبت یاعدم امکان دسترسی به امامان باشد.البته تصدی این امور اختصاص به قاضی هم ندارد.اگرچه شغل قضاوت معمولا وعرفا با تصدی سایر امورمبتلابه جامعه ملازم بوده است.

**فخرالمحققین
 نظر شرع مقدس قضاوت و ولایت برحکم، برای کسی است که صلاحیت فتوا دادن در مورد قوانین شرعی بر اشخاص معینی  از انسانها را داشته باشد که حکم اویا برای اثبات حق وحقوقی ویا برای استیفای حقوق مستحقی است. شروع اعمال این ولایت همزمان با تحقق ریاست در امور دین ودنیا است.

**محمد بن مکی {شهید اول}
در صورت حضور حاکم شرع لازم است اجازه ی ایشان کسب شود چراکه بر همه ی مناصب شرعی ولایت دارند.

دیگر علمای بزرگ شیعه از جمله محقق ثانی،شیخ انصاری،صاحب جواهرو...نیز سخنانی مشابه داشته اند که مجال بسط آن نها نیست.

اعتقاد

امام خمینی

امام زمان

ایران

جمهوری اسلامی

حکومت

رهبری

شبهه

مقام معظم رهبری

ولایت فقیه

۹۸/۱۰/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">