منظور از اینکه "خدا زن را از دنده چپ مرد (حوّا را از دندهی چپ آدم "ع") آفریده" چیست؟!
منظور، القای یک خرافهی بیاساس است؛ منظور ترویج "اسرائیلیات" در اندیشهها و باورهای مسلمانان است!
الف - در نظر داشته باشید که اعتقادات و باورهای مردمان، از هر دین، مذهب، مکتب و ملیتی، مبتنی بر دو نوع اطلاعات میباشد: اول اطلاعاتِ مستند – و دوم اطلاعات "افواهی"، یعنی همان دهان به دهان که از این به آن نقل شده و هیچ مبنایی ندارد و صرفاً شایعات بیاساس است!
ب – نکتهی دوم که بسیار حائز اهمیت است، این است که بدانیم راه نفوذ، اگر به مستندات نیز بسته شده باشد، به اذهان عمومی باز است؛ هر چند که مستندات و کتب را نیز تحریف کردهاند!
کفار، مشرکین، بتپرستان، طاغوتگرایان و به طور کلّی جُهّالِ متعصب و مستکبر، به هر دینی [از جمله یهودیت و سپس مسیحیت] نفوذ کردند و عمق نفوذ تا حدی بود که کتاب آسمانی را به باورهای شرکآلود تحریف کردند؛ چنان که برای خدا جسمیّت قائل شدند – او را حواس پرت خواندند – پشیمان از خلقت نامیدند – او را پدر خدا و پسر خدا نامیدند و ...؛ این خرافهها در تورات و انجیل امروزی فراوان است.
ج – متأُسفانه، مسلمانان نیز نه تنها از این آفت مُهلک مصون نماندند، بلکه بیشتر از تمامی ادیان، مذاهب و مکاتب، مورد حمله و هجمه قرار گرفتند؛ لذا اگر چه قرآن کریم مصون مانده و تحریف نشده و نمیشود؛ اما نه تنها در آیاتش تفسیر به رأی و تأویل نادرست نمودهاند، بلکه دهها هزار حدیث جعل کردند و از همه بدتر آن که خرافههای بتپرستان، یهودیت و مسیحیت را به فرهنگ مسلمانان نفوذ داده و به آنها القا کردهاند.
این خرافهها، از سادهترین مسئله در زندگی روزمره نفوذ کرده ، تا مهمترین مسائل معرفتی، در خدا شناسی، معاد شناسی، اسلامی شناسی، قرآن شناسی، انسان شناسی و ...!
به عنوان مثال: صبر کردن به هنگام عطسه، علامت روزی دانستن خارش پشت و باسن یا کف دست، به تخته زدن برای چشم نخوردن ...؛ تا عَلَمی که هنگام عزاداری برای سیدالشهداء علیه السلام بلند میکنند و شکل صلیب است و تیغههایش نیز خاج است و از جنگهای صلیبی وارد شده است ...؛ تا معارف و احکام من درآوردی در مذاهب، تا قائل شدن به جبر یا تفویض محض در اندیشههای اشاعره و معتزله، تا حتی جسمیت بخشیدن به خدا در اندیشههای ابن تیمیه و بالتبع وهابیت و ...، همه از همین دسته خرافات نفوذی است که به آن "اسرائیلیات" گفته میشود.
خلقت زن:
"زن"، انسان است و انسان یک نوع خلق شده است.
در قرآن کریم، به یک اصل کلی اشاره دارد که آدم را به شکل "مرد و زن" آفریدیم تا "زوج و زوجه = همسر" یکدیگر گردند و اسباب آسایش یکدیگر را فراهم سازند و برای تحقق این امر، بین آنها محبت، مودت، رحمت و عشق قرار داد؛ و البته فهم این مهمات، تفکر میخواهد:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (الرّوم، 21)
ترجمه: و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند!
پس، ابتدا برای حضرت آدم علیه السلام، که اولین بشر و مذکر بود، چنین نمود و زن را آفرید، همانگونه که آدم را آفرید، تا همدم و مونس و همسر او گردد، مضافاً بر این که امکان زاد و ولد و تکثیر بشر ایجاد شود. پس ابتدا یک مرد و سپس یک زن، و هر دو به شکل مستقل و از خاک آفریده شدند:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (الحجرات، 13)
ترجمه: اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
در قرآن کریم نه تنها نفرمود که زن را از دندهی چپ مرد خلق نمودم، بلکه فرمود: از همان خاکی که آدم را آفریدم، حوّا را نیز آفریدم و همه را از یک "نفس واحد – جان واحد" آفریدم.
خلقت زن در ادیان، مذاهب و مکاتب:
در اغلب ادیان، مذاهب و مکاتب، "زن" نه تنها یک موجود اضافی نسبت به مرد، بلکه بسیار پست و مزاحم است و همین انحرافات افراطی، سبب پیدایش "فمینیسم" و جریانها جسنیتی تفریطی شده است.
- افلاطون میگوید: «انسان در اول دو جزء نبود بلکه در اثر ارتکاب گناه، مورد غضب خداوند قرار گرفت و به دو جزء نر و ماده تقسیم گردید». (زن در آینه تاریخ، علی اکبر علویقی، ص 10).
- خرافهی خلقت زن از دندهی چپ آدم، ابتدا با نفوذ به تورات، به یک باور دینی مبدل گردید:
«خدا، پس آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی روح حیات دمید و آدم نفس زنده شد... خدا گفت : خوب نیست که آدم تنها باشد. پس برایش معاونی موافق وی بسازم ... برای آدم معاونی موافق وی یافت نشد و خداوند خدا خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت و یکی از دندههایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود، زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد و آدم گفت : همانا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم ...» ( تورات، سفر پیدایش، باب دویم، آیات -7 18-19-20- 21-22-23-24، و باب سیّم آیه 20)
- در مسیحیت، کاتولیکها، معتقدند که روح مرد با روح زن فرق دارد و تنها مریم در میان زنان دارای روح معادل با مردان است و روح بقیه زنان حالتی بین انسان و حیوان دارد.» (همان، 37)
اگر چه این خرافهها در اندیشههای جاهلانه و بتپرستانهی ایران باستان نیز وجود داشت، اما از خرافههای یونان باستان، سپس تحریفات تورات و انجیل (اسرائیلیات)، به اندیشهی مسلمانان نیز نفوذ کرد و حتی در کتب شیعی نیز روایاتی نقل شد که گاه در بررسی شخصیت راویان، میبینیم که یهودی الاصل بوده، سپس اسلام آورده و حتی مفسر، محدث و راوی نیز شدهاند!
چند روایت صحیح:
- طبق روایتی که از امام باقر علیه السلام در تفسیر «عیاشی » نقل شده است، آفریده شدن حوا از یکی از دندههای آدم به شدت تکذیب شده و تصریح شده که حوا از باقیمانده گل آدم آفریده شده است.» - باقیماندهی گِل، یعنی از همان گِل – (تفسیرنمونه، ج 3، ص 245)
- ابومقدام گوید: از امام باقر (ع) پرسیدم: خدا از چه چیز حواء (ع) را آفرید؟ فرمود: دیگران چه میگویند؟ گفتم معتقدند خدا حوا را از دنده چپ آدم خلق کرد، فرمود: دروغ میگویند. آیا خداوند ناتوان بود که حوا را مستقل بیافریند؟! گفتم که فدایت گردم ای پسر رسول ، پس حوّا چگونه خلق شد؟ فرمود که پدرم از پدرش و جدش، تا برسد به رسول خدا (ص) نقل کرده است که خدا مشتی خاک از زمین برداشت با دست راست خود - که هر دو دست او راست است - آن را به هم زد و از آن آدم را بیافرید و از باقی آن حوا را خلق کرد. [مقصود از دست راست (یمین)، همان یُمن و خیر و برکت میباشد]. (مجلسی، 11/16 - العیاشی، 1 /216)
بنابراین، حضرت حوّا علیها السلام، به عنوان "بشر با جنسیّت زن" نیز مانند حضرت آدم علیه السلام، به عنوان "بشر با جنسیت مرد"، از خاک و به صورت مستقل آفریده شد.
چه جالب ، الان وقت ندارم..ولی یه شبه ای برام پیش اومده بعدا باهاتون مطرح میکنم