#اصول_دین
#قرآن
 
💯اصل عدل💯 
عدل چهار معنی دارد.
📚 مجموعه آثار ، عدل الهی ، استاد مطهری، ج ۱ ص ۷۸.

✅الف ـ عدل به معنای موزون و متناسب بودن است که نقطه مقابل آن بی تناسبی و ناموزونی است نه ظلم، بنابراین وقتی می گوییم خدا عادل است، یعنی جهان را موزون، متعادل و با نظم و حساب، جریان معیّن و مشخصی خلق کرده که اگر جهان موزون و متعادل نبود بر پا نبود،
زیرا یک مجموعه در صورتی می تواند باقی بماند که شرایط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود و کاملاً متعادل باشد.
عدل به معنای تناسب و توازن، از حکیم بودن و علیم بودن خداوند است; خداوند به مقتضای علم و حکمت عامّ خود می داند که برای ساختمان هر چیزی چه اندازه از مواد تشکیل دهنده آن لازم و ضروری است، همان اندازه در آن قرار می دهد.
 
✅ب. تساوی و نفی هرگونه تبعیض:
رعایت تساوی و نفی تبعیض دو معنا دارد:
۱ ـ یعنی به همه چیز و همه کس به یک چشم نظر شود و هیچگونه استحقاقی رعایت نگردد، برای مثال، معلم همه شاگردان کوشا و تنبل را، به طور یکسان و مساوی نمره بدهد و مورد تشویق یا توبیخ قرار دهد; این نوع عدالت عین ظلم و پایمال کردن و از بین بردن حق افراد است.
۲ ـ رعایت تساوی در زمینه استحقاقهای متساوی، (در این صورت بازگشت این معنا به معنای سوم است که ذکر خواهد شد.) 
✅ج. رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذی حق، حقش را; در مقابل، ظلم عبارت از رعایت نکردن و پامال کردن حقوق دیگران است. 
این معنا از عدل و ظلم از مختصات بشر است و در مورد حق تعالی معنا ندارد; چون کسی بر خداوند حقی ندارد که خداوند حق او را پایمال کند; او مالک علی الاطلاق است، در هر چه هرگونه تصرف کند; با تمام هستی به او تعلق دارد و ملک طلق اوست. از این رو ظلم به این معنا در مورد خداوند تصور نمی شود. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه می فرماید «... حق یک طرفی نیست) هر کسی که بر عهده دیگری حقی پیدا می کند، دیگری هم بر عهده او حقی پیدا می کند، تنها ذات حق تعالی است که بر موجودات حق پیدا می کند و موجودات در برابر او وظیفه و مسؤولیت پیدا می کنند; اما هیچ موجودی بر او حق پیدا نمی کند...». 
✅د. عدل به معنای رعایت استحقاقها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود را دارد; که مقابل آن ظلم به معنای منع فیض و امساک جود از وجودی که استحقاق دارد، است. 
موجودات در نظام هستی از نظر قابلیتها و امکان فیض گیری از مبدأ هستی با یکدیگر متفاوتند; هر موجودی در هر مرتبه ای که هست قابلیت استفاضه استحقاقی خاص به خود دارد. 
ذات مقدس حق تعالی که کمال مطلق و فیاض علی الاطلاق است; فیض و فضل خود را از هیچ موجودی در هر حدّی که امکان تفضّل برای آن موجود باشد، دریغ نمی کند. 
خداوند عادل است و ظلم از او صادر نمی شود زیرا منشأ ظلم سه چیز است: جهل، نفع و نیاز، ترس; کسی ظلم می کند که یا آگاه نباشد و مفاسد آن را درک نکند و یا اگر آگاه است، سودجویی و احتیاجات و طمع های مادّی; یا احتیاجات معنوی، مانند: لذت بردن از اظهار قدرت و نفوذ او را به ارتکاب این عمل قبیح وادارمی کند و یا ترس از دست دادن آنچه که بودنش را به سود خود تشخیص داده، وادارش می کند که دست به جنایت بزند، ولی خداوند که هیچ گونه نیازی درباره او قابل تصوّر نیست، دانا، توانا، غنی بالذات، کمال مطلق و مهربانترین مهربانان است، ظلم و ستم درباره او تصوّر نمی شود.
 
🔰افزون بر آن آیات و روایاتی بسیاری بر ظلم نکردن و عدالت خدا دلالت دارند که به برخی از آیات اشاره می کنیم:
 
🔻الف ـ «انّ الله لایظلم مثقال ذرّة...» (نساء، ۴۰)، در حقیقت خداوند هم وزن ذره ای ستم نمی کند.
 
🔻ب ـ «ان الله لایظلم الناس شیئاً و لکن الناس أنفسهم یظلمون» (یونس، ۴۴)، خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمی کند، لیکن مردم خود بر خویشتن ستم می کنند.
 
🔻ج ـ قرآن در آیه ۴۰ از سوره عنکبوت بعد از یادآوری عذاب اقوام گذشته می فرماید: «...و ما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون» و این خدا نبود که بر ایشان ستم کرد. بلکه خودشان برخود ستم می کردند.
📚 ترجمه استاد فولادوند
 
در قرآن تنها به منزه بودن خداوند از ظلم قناعت نشده بلکه عدالت خداوند نیز اثبات شده است; چنان که در آیه ۱۸ آل عمران می فرماید: «خدا و فرشتگان و دارندگان دانش گواهی می دهند که خدایی نیست جز خدای یکتا که به پادارنده عدل (قسط) است. 

📚 رک. عدل در جهان بینی توحید، محمدی اشتهاردی، عدل الهی شهید مطهری.

#اصول_دین_در_قرآن