✅پنج راهکار ساده برای شناسایی و شکست شایعات و فیکنیوزهای کرونایی
1️⃣بر روی لینک های ذیل محتواها کلیک کنید. در اکثر شایعات، لینکهای ساختگی مورد استفاده قرار میگیرند. با یک کلیک ساده به بدون منبع بودن متن پی خواهید برد.❗️
2️⃣اگر در داخل متن به مصاحبه یک فرد با یک رسانه اشاره شده بود،➖ حتما با یک جستجو، منبعی که ذکر شده را بررسی ➖کنید. خواهید دید اصلا چنین متنی در منبعی که گفته شده وجود ندارد.
3️⃣متن های که کلیدواژه های منبع آگاه، منبع مطلع، یک مقام مسوول، جمعی از استادان، گروهی از پژوهشگران و... را نخوانید و باور نکنید. بی منبعی یا منبع نامشخص داشتن، از نشانه های شایعه و خبر جعلی است.💯
4️⃣کلیدواژه های فورا، خواهشاً برای همه بفرستید، توجه توجه و ...در صدر محتوا باید شما را یک قدم از متن فاصله بدهد. شایعات فوریت بخشی ساختگی دارند و احساسات شما را بر می انگیزند تا شما بدون بررسی، متن را برای سایرین ارسال کنید.
5️⃣منبع معتبر را فراموش نکنید.🔺 منبع معتبر یعنی رسانههایی که در قبال مخاطب و محتوا دارای مسولیت حقوقی، اخلاقی و اجتماعی هستند. ✴️پس کانال ها و صفحات شبکه های اجتماعی ناشناس منبع معتبر نیستند چراکه گردانندگان آن را نمیشناسیم و آنها با استفاده از همین ویژگی ناشناسی برای نشر شایعه بهره میبرند.‼️
🔶تروریسم رسانهای ضدانقلاب با جلیقه خبرنگاری +عکس و فیلم
🔵مرور و البته بررسی دقیق خط رسانههایی که با پولهای سعودی و لندنی، آرامش و سلامت مردم ایران را نشانه گرفتهاند، نشان خواهد داد که آنها تکههای دیگر پازل آمریکاییها در انتقامگیری و عقدهگشایی علیه مردم ایران هستند...
❇️ببینید تا هجمه روانی رسانه ای دشمن را باور کنیم.
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
سایت مشرق نیوز
حواسمان باشد کرونا دو چیز است:
1.ویروس
2.جنگ رسانه ای
این بیماری واقعیت هایی داره:
1.شیوع بالا
2.حاد شدن افرادی که مشکل تنفسی و یا بیماری زمینه ای دارند
3.رعایت بهداشت و جلوگیری از انتشار هم به وضعیت جامعه کمک می کنه
اما دو چیز قطعیه که جنگ رسانه ای:
1-ایجاد رعب و وحشت بین مردم و تشدید بیماری
2-حمله به دین و مذهب و قم هراسی
حواسمون به توصیه های بهداشتی پزشکان باشه
و از جنگ رسانه ای دشمن هم غافل نباشیم.
ان شاالله همیشه سلامت و شاد و خوشبخت باشید
و این وضعیت بزودی به سلامت رد بشه.
با چنین اعتیادهایی باید قبل از اینکه غیرقابل کنترل شوند، مقابله کنید. پرنوگرافی هم مثل چیزهای دیگر عادتی اعتیادزا است که خیلی زود از کنترل شما خارج می شود. همچنین خرید فیلم های پورنو، سر زدن به سایت های اینچنینی و شرکت در فعالیت های هرزه نگاری برایتان ممنوع و غیرقانونی است.
مراحل
سوال این است که کمپینی که ادعای خودجوش بودن دارد، از کجا چنین هزینههای گزافی را تامین میکند؟ و کدام افراد و نهادها هستند که چنین گسترده و هماهنگ برای چنین کمپین «خودجوش» در رسانههای بینالمللی لابی میکنند؟"
گروه مانیتورینگ - چند روزیست که راه اندازی کمپینی از سوی مسیح علی نژاد خبرنگار ضدانقلاب ساکن انگلیس با پروپاگاندای خبری رسانه های غرب مواجه شده ، ولی زودتر از آنکه پیش بینی میکردند پشت پرده این کمپین برملا شد.
به گزارش بولتن نیوز، طی این پروژه مسیح علی نژاد ضدانقلاب لندن نشین، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی را در قالب پروژه «آزادیهای یواشکی» در فیسبوک، عملیاتی کرد و از مردم خواست تا تصاویر بدون حجاب در اماکن عمومی از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند. پروژهای که به نظر میرسد دارای پشتوانهای سازمان یافته است، به صورتی که خبر ایجاد این کمپین به صورت عجیبی در بسیاری از رسانه های معاند همچون بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا، دویچه وله و … و روزنامه های مطرح غربی مانند لوموند، اشپیگل، گاردین و … منتشر شده است حال آنکه این حجم بازتاب بصورتی است که تنها از فردی مانند مسیح علینژاد برنمیآید.
تشریح دروغ پردازی تئوریسین های کمپین آزادیهای یواشکی
پس از حضور مسیح علی نژاد در شبکه صدای آمریکا، فاز اول دروغ پردازی تئوریسین های این کمپین افشا شد. مسیح علی نژاد که به عنوان میهمان برنامه روی خط به شبکه صدای آمریکا دعوت شده بود عنوان کرد که عکس های بانوان را با اجازه صاحب عکس منتشر کرده و تمامی افراد، با رضایت کامل عکس هایشان را به کمپین ارسال نموده اند ، این در حالی ست که در ادامه طی تماس خانمی به برنامه روی خط پرده اول دروغ بودن این صفحه را افشا کرده و اعلام کرد که عکس خصوصی او را "بدون اجازه" از صفحه شخصی اش سرقت کرده اند و در آن صفحه فیسبوکی به عنوان عکس ارسالی مخاطبان منتشر کرده اند.
سفارشی و تبلیغی بودن این گونه کمپین ها آنقدر غیر واقعی و دور از حقیقت می باشد که حتی با واکنش عناصر ضدانقلاب خارج از کشور مواجه و فاز دوم دروغ پردازی این کمپین را رقم زدند، در این راستا محسن کریمی ضدانقلاب لندن نشین عضو گروهک کنفدراسیون دانشجویان با انتشار پشت پرده تبلیغی این صفحه (تعداد لایک های خریداری شده صفحه فیس بوک) و عدم برخورداری از حامیان واقعی و پشتوانه مردمی، در سایت بالاترین و ایران گلوبال مینویسد:
"آنچه که در چند هفته اخیر در قالب یکی از این کمپینهای دستساز شاهد بودیم کمپین خانم معصومه (مسیح-مسی) علینژاد است که با نام «کمپین آزادیهای یواشکی» از ویژگیهای خاصی برخوردار است از جمله این ویژگیها افزایش 100،000 لایک در فیسبوک در کمتر از 4 روز که مجموع این لایکها 232 هزار لایک است. حال سوال اینجاست: هزینه هر 1000 لایک منطقهای حدودا ً 80 دلار است که اگر انصاف به خرج دهیم و با توجه به دیگر کمپینهای که واقعا مردم از آن استقبال کردند مقایسه کنیم، دو سوم لایکها خریداری شدهاند، که به گفته نزدیکان این صفحه این امری غیراخلاقی نیست و نوعی تبلیغات است ... حال سوال این است بیش از 12 هزار دلار هزینه لایک خریدن برای این صفحه تا به امروز را چه کسی یا کسانی تامین کردهاند؟"
در ادامه کریمی در خصوص سفارشی بودن این کمپین مینویسد: "اما داستان به همینجا ختم نمیشود. بانیان این کمپین مقالاتی را به روزنامههایی همچون لوموند و اشپیگل و میرور و چند ده روزنامه و وبسایت معروف دیگر سفارش دادهاند."
کریمی در انتهای مقاله خود، به پشت پرده تبلیغی این کمپین اشاره کرده و مینویسد: "میتوانم بگویم که بازتاب خبری این کمپین در روزنامههای معتبر از قد و قامت کل اپوزیسیون خارج بود. بنابراین با شناختی که از سانسور خبری در رابطه با مسائل ایران دارم و نوع این کمپین، مقالاتی که در باب این کمپین کذایی نگاشته شدند 100% سفارشی و آنچنان که از متن آنها برمیآید همگی از ادیت مخصوصی برخوردار هستند که در عالم روزنامهنگاری به آن «رپرتاژ آگهی» میگویند؛ و متعاقبا چون در قالب آگهی است هزینه گزافی باید پرداخت. حال اگر به احتساب این مقالات فقط در لوموند و اشپیگل و فیگارو بپردازیم حداقل 15 هزار دلار دیگر پای ایشان آب خورده. اگر روزنامههایی از قبیل روزنامه مکزیکی و وبسایتهای قدر قدرت خبری و صدای آمریکا و تلویزیون من و تو را به پای روابط بگذاریم و هزینه کمتری در نظر بگیریم، در کل این کمپین برای خانم علینژاد بین 27 تا 30هزار دلار آب خورده.
سوال این است که کمپینی که ادعای خودجوش بودن دارد، از کجا چنین هزینههای گزافی را تامین میکند؟ و کدام افراد و نهادها هستند که چنین گسترده و هماهنگ برای چنین کمپین «خودجوش» در رسانههای بینالمللی لابی میکنند؟"
(پوشش خبری پشت پرده کمپین، در سایت صهیونیستی بالاترین)
اسلامهراسی، پروژه غربی و اسرائیلی که میرود تا از یک دین سراسر رحمانیت با ذکر مصداقهایی استثنا، یک دین سراسر خشونت را معرفی کند، یک تاکتیک رسانهای است که هیچ زمانی جنایت غربیها را فرصت مخابره شدن نمیدهد. یک جنگ رسانهای نابرابر.
شنیده ام صلواتی هست که ثواب ده هزار صلوات را دارد لطفا سند آنرا برایم ارسال نمایید
(اللهم صلی علی سیدنا و نبینا محمد وآله ،ماختلف الملوان و تعاقب العصران ، و کر الجدیدان واستقبل الفرقدان و بلغ روحه و ارواح اهل البیته منی التحیته والسلام)
پاسخ:
( شخصی نزد سلطان محمود سبکتکین رفت و گفت : مدتی بود که می خواستم رسول خدا (ص) را در خواب ببینم و غم خود را برایش بازگو کنم که سعادت مساعدت نمود و در شب گذشته به این دولت رسیدم و جمال با کمال آن حضرت را در خواب دیدم و گفتم: یا رسول الله، هزار درهم قرض دارم و بر ادای آن قادر نیستم، می ترسم که اجل برسد آن بدهی در گردن من باقی بماند؛
آن حضرت فرمود: برو نزد محمود سبکتکین و آن مبلغ را از او بستان، عرض کردم : شاید از من باور نکند و نشان طلبد. فرمود: به او بگو به آن نشان که در اول شب ، سی هزار مرتبه بر من صلوات می فرستد و در آخر شب ، سی هزار مرتبه دیگر بر من صلوات می فرستد؛
سلطان محمود از شنیدن این خواب به گریه آمد و تصدیق کرد و قرض او را ادا کرد و هزار درهم دیگر نیز به او بخشید؛ اطرافیان سلطان تعجب کردند و گفتند: ای سلطان، حرف های این مرد را چگونه تصدیق می کنی و حال آن که ما در اول شب و آخر شب با تو هستیم و نمی بینیم که به فرستادن صلوات مشغول باشی و اگر کسی در تمام اوقات شبانه روز به فرستادن صلوات مشغول باشد، نمی تواند که شصت هزار صلوات بفرستد.
سلطان محمود گفت: من از علما شنیده ام که هر که یک بار این صلوات را بفرستد گویا چنان است که ده هزار مرتبه صلوات فرستاده است و من در اول شب سه مرتبه و در آخر شب نیز سه مرتبه این صلوات را می خوانم. پس این شخص که پیغام آن حضرت را آورده درست و راست می گوید و این گریه من از شادی است. این صلوت چنین است:
اللهم صل علی سیدنا و نبینا محمد و آله، ما اختلف الملوان:
خدایا ، درود فرست بر مولای ما و پیامبر ما محمد و خاندانش، تا آن گاه که روز و شب می آیند و می روند،
و تعاقب العصران و کر الجدیدان و استقبل:
و بامداد و شامگاه پی در پی می شوند، و روزان و شبان به دنبال هم می رسند.
الفرقدان و بلغ روحه و ارواح اهل بیته منی التحیه و السلام:
و آن دو ستاره قطبی بزرگ و کوچک روی می آورند؛ و روان او و خاندانش را از سوی من درود و سلام برسان.(1)
ولی در جواب پرسشگر محترم عرض می کنیم که دعای مذکور را فقط در منبع ذیل یافتیم و سند معتبری بر آن نیافتیم،
تمام سند آن یک خواب است که قابل اعتماد نیست. اگر کسی به قصد رجا بخواند مضمونش مضمون خوبی است.
پایگاه اطلاع رسانی مدرسه امیر المومنین آیت ا... مکارم شیرازی
پی نوشت:
1. حقى بروسوى اسماعیل، تفسیر روح البیان، ناشر دارالفکر، چاپ بیروت، سال چاپ بى تا، نوبت چاپ، ج7، ص 234.
آزادگی های یواشکی بعضی از جوانان ازخدا که پنهون نیست ازشما چه پنهون
یکم: فرهنگسازی؛ و ما ادریک فرهنگسازی
دنیا هر روز دارد روشهای جدیدی را کشف میکند تا بتواند شیوههای آموزش را برای مردم و کاربران عادی سادهتر کند و کاربران را به نحوی آموزش دهد که در فضای مجازی کمتر آسیب ببینند و بیشتر بهرهبردار باشند.
در این میان، دولتی به نام «ایالات متحده آمریکا» وجود دارد که علاوه بر صرف بودجه برای آموزش مردم و ارتقای سواد رسانهای و مجازی مملکت خودش، دارد برای مردم کشور دیگری به نام «جمهوری اسلامی ایران» هم بودجه صرف میکند و برنامه آموزشی میگذارد. البته نه برای اینکه آسیبها را برای مردم ما کم کند، بلکه طبیعتاً برای اینکه فرهنگ خودش را در شبکههای اجتماعی جاری کند و حرفهای خودش را به کرسی بنشاند.
حالا در بحبوحه تلاش دولتها برای تأمین امنیت اخلاقی، روانی و مالی مردمشان، تنها راهکار وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران این است که از مردم کشورمان «خواهش کند» تا فرهنگ استفاده از این شبکهها را رعایت کنند. مردمی که گرچه خودشان تلاش میکنند بهروز بمانند و دانششان را در حوزه فناوری اطلاعات عقب نگه ندارند، اما طبیعتاً نیازمند دریافت یکسری آموزشهای تخصصی و عمومی از سرچشمههای مطمئن دولتی و حاکمیتی هستند.
منطقی است در میان سیل هجمههای وارده در شبکههای اجتماعی که عموماً و غالباً سازماندهی شده هستند (مانند شایعات منتشره و ارسال و دریافت محتواهای غیر اخلاقی و...)، «خواهش»، «تمنا» و حتی «التماس» هم تأثیرگذار نباشد! چراکه مردم علیرغم علاقه به حفظ شئونات و امنیت جامعه، در مواقع مورد نیاز، آموزش ندیدهاند که «محتوای صحیح و موثق» از «محتوای غیر موثق» را تشخیص بدهند و بر اساس ذات این شبکهها، اقدام به پخش محتواهایی میکنند که خودشان هم قلباً نمیخواهند و مایل نیستند.
دوم: فرهنگسازیهای دولتی؛ دولتیهای فرهنگساز
کارنامه دولت یازدهم در اقدامات ایجابی فضای مجازی چندان درخشان نیست. گرچه دولتهای قبلی هم در این زمینه اقدامی صورت ندادند، اما حداقل این است که اصولاً دولتهای قبلی کاری به کار فضای مجازی نداشتند!
اما با بررسی اقدامات نهادهای ایجابی دولتی، میتوان متوجه شد که نمره دولتیها در فرهنگسازی این حوزه چند است؟
* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: تنها نهادی که ذاتاً وظیفه فرهنگسازی در حوزه فضای مجازی را دارد، وزارت فرهنگ است. این وزارتخانه هم تنها یک بازوی اجرایی به نام «مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال» دارد که از ابتدای تصدی علی جنتی بر این وزارتخانه، تاکنون دو بار مسؤول عوض کرده است و متأسفانه هیچ خروجی ملموسی به جز تعطیلی «نمایشگاههای رسانههای دیجیتال» و تبدیل آن به یک نمایشگاه فناورانه به نام ITDMEX ندارد.
شنیدهها اینطور روایت میکنند که این مرکز هم ماههاست عملاً تعطیل شده و مأموریت خاصی در این حوزه ندارد.
* وزارت ورزش و جوانان: از زمان تصدی دکتر محمود گلزاری به سمت معاونت جوانان این وزارتخانه، یک اتفاق مثبت رخ داده و آن هم تشکیل «کمیته ملی فضای مجازی» است. کمیتهای که انگار میخواهد بهجای فرهنگسازی و اقدامات ایجابی، خودش را درگیر حوزه تصمیمسازی کند. گرچه تشکیل این کمیته ممکن است موازیکاری با مرکز ملی فضای مجازی باشد، اما صرف تشکیل آن، اقدامی است که میتواند «امید» را در دل ناظران این حوزه روشن کند.
* وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات: شخص وزیر ارتباطات با حضور در شبکههای اجتماعی ایرانی مانند کلوب، آپارات، لنزور و تبیان، بزرگترین اقدام ایجابی را انجام داد. آنهم در زمانی که بسیاری از وزرا به سمت فیسبوک و توئیتر مایل بودند و حتی گوشه چشمی به استعدادهای ایرانی نداشتند.
اما بزرگترین اقدام ایجابی این وزارتخانه که ساماندهی طرح «شبکه ملی اطلاعات» و «فیلترینگ هوشمند» بود که به گفته کارشناسان، هر دوی این اقدامات یا تعطیل شدهاند و یا به کندی پیش میروند.
* وزارت کشور: پیش از این، کمیتهای در وزارت کشور، وظیفه بررسی تهدیدها در فضای مجازی و ارائه راهکارهای ایجابی را داشت. کمیتهای که به نظر میرسد در دولت جدید تعطیل شده است و اقدام خاصی را صورت نمیدهد.
سوم: جنگی که بود؛ جنگی که هست
تمام واقعیت این است که اگر باور نداشته باشیم جنگی که چند سال پیش در حوزه نظامی و سخت داشتیم، این روزها به شکل دیگری نمایان شده است، نمیتوانیم برای صفبندیهایش پیش رویمان هم برنامهریزی کنیم؛ چرا که اصولاً صفبندی را قبول نداریم.
آن وقت است که تنها راهکارمان در برابر چشمهای نگران خانوادهها و دلهای درگیر جوانان در فضای مجازی، «خواهش» کردن میشود و سعی میکنیم از راه دور، تنها جوانانمان را ارشاد کنیم و دستشان را برای کمک کردن نگیریم.