شما را به خدا جواب این کوروش پرستها را بدهید. میگویند: الله نام بتی در کعبه بوده است و بعدها پیامبر اسلام (ص) آمد و گفت: الله اکبر – یعنی بت بزرگتر و ... .
روز جهانی(!) مجازی کوروش بزرگ
همان روزی که خود کوروش هم از آن اطلاعی ندارد چون بنده خدا چند روز قبل بابل را فتح کرد و منشورش را هم نوشت و رفت. اما به هر حال از نظر برادران کوروش پرست مرغ یک پا دارد و بس. خود کوروش هم الان از قبر بلند شود و شهادت دهد که آقا به جدتون قسم من چند روز قبل بابل را فتح کردم شما از کجا می گویید ۷ آبان بوده، اینها ساز خود را می زنند . تازه بعید هم نیست به خود کوروش هم انگ وطن فروشی و ... بزنند که چرا با آنها مخالفت می کند . راستش ما نفهمیدیم غیر از آقایان کوروش پرست آن هم در سطح اینترنت و یکی دو تا شبکه ی در پیت ماهواره ای چه کس دیگری این روز مجازی را جهانی می داند ؟ نمی دانم اگر خود بان کیمون بیانیه بدهد که روز جهانی کوروش وجود خارجی ندارد اینها را کفایت می کند یا نه؟
راستش وقتی این افراد را می بینم یاد این شعر ابن یمین می افتم:
آن کس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
با جست و جو در اینترنت برای یافتن منبع این دروغ ، اولین سایتی که به چشم می خورد بخش فارسی سایت ویکی پدیا است که در این مورد توضیح می دهد .(+)
همانطور که پیداست ، این روز به پیشنهاد سازمان بین المللی نجات پاسارگاد٬ انتخاب و نامگذاری شده است پس یعنی سازمان ملل و جهانی بودن این روز منتفی است . به عبارت بهتر این روز در هیچ کجا ثبت نشده و هیچ رسمیتی ندارد بلکه فقط توسط این سازمان پیشنهاد داده شده . اما چه کسی این سازمان را بین المللی خوانده هنوز معلوم نیست. در خود سایت مزبور هم هیچ توضیحی درباره اینکه این نهاد، یک نهاد بین المللی است و به ثبت رسیده باشد به چشم نمی خورد. نه آدرسی، نه شماره تلفنی و نه چیزی دیگر در حالی که یک شرکت کوچک هم اینها را دارد چه برسد به یک سازمان بزرگ بین المللی. بگذریم از اینکه ما تا به حال اصلا نام این سازمان را هم نشنیده بودیم.
میزان دروغهایی که کورشپرستان پیرو حقوق بشر و زرتشتیزدگان پیرو راه راستی گفتهاند و میگویند، بیش از آنست که مجدداً نیاز به آوردن نمونه باشد و تاکنون در باره برخی از آنها سخن گفتهایم. اما سؤال اینجاست که اصولاً چه نیازی به این حجم از دروغ وجود داشته و چرا آنان تا این اندازه دروغ میبافند و تاریخ را جعل میکنند؟ یکی از پاسخهای این پرسش، ساده و کوتاه است: چون دستشان از اسناد و منابع تاریخی خالی است. چون هنگامی که اولین دروغهایشان فاش شد، بجای آنکه متنبه شوند و روش شرافتنمدانهتر و بهتری از تحریف و تخریب و نابودی فرهنگ و هویت مردم را در پیش گیرند، برای جبران آن دروغهای برملا شده، دست به ساختن و بافتن دروغهای تاریخی تازه یازیدند. دروغهایی که بصورت تصاعدی و انگلوار به اندازهای فراوان شده و رشد کرده که چونان ریسمانی سفت و سخت و چونان تارهای در هم تنیده بر دست و پای خودشان بسته شده و اینک در نهایت استیصال و درماندگی چارهای ندارند جز آنکه پاسخ هر منتقد منصف و واقعگرا و متکی به منابع را با چماقکشی و هرزهدرایی بدهند. اما این نیز ریسمان سختتر دیگری بر دست و پای آنان خواهد شد و نابودی دروغ را تسریع خواهد کرد. چنانکه امروزه چشمانداز امیدبخش آن از همه سو پیداست و نوید روزهایی را میدهد که مردمان این سرزمین ستمکشیده به دام سلطهگران و عنکبوتهای استتار کرده و ماران خوش خط و خال دیگری نیفتند.
البته باید یادآور شد که حساب کورشپرستان از اشخاص بعضاً خوشقلبی که طعمه و قربانی کورشپرستان هستند و مهملات آنان را از روی سادگی و سادهدلی باور میکنند، جداست.
و اما در ادامه ی صحبت های جناب
The first step is always the hardest
۲- دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
The hands that help are holier than the lips that pray
۳- کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم
این جمله متعلق به هنری فرد آمریکایی صاحب کارخانه خودرو سازی فرد می باشد. اصل این جمله هم به این شکل بوده :
Nothing is particularly hard if you divide it into small jobs
بله دوستان! و نتیجه ی این دروغ ها و توهمات انسان را به کجاها که نمی برد. عکس زیر یکی از قربانیان این توهمات را به تصویر کشیده است .
شبکههای اجتماعی:
نکاتی در رد محتوای تصویر فوق (عربها به ما آموختند و ریشهی واژگان غذاء، نفر و پارس) بر اساس مطالعهٔ دقیق لغتنامه و با اطلاعاتی در زمینه زبانشناسی عرب:
۱- باید توجه داشته باشیم
غذا = ادرار شتر
غذاء= خورشت، طعام
بر همین اساس ما در محاوره واژهٔ غذا را اشتباه نوشته و همین سبب
شده این برداشت اشتباه ایجاد شود که «اعراب به ماآموختند که به
خوراک بگوییم غذا که خودشان به ادرار شتر میگویند» پس این رد
است! ما در محاوره اشتباه مینویسیم وگرنه در اصل غذا (ادرارشتر)
و غذاء (خوراک) بوده است!
۲- طبق قوانین زبانشناسی طبیعیست که اکثرمواقع چندمعنا برای یک
لفظ مشترک وضع میشود! دربارهٔ واژهٔ نفر هم این قضیه صادق
است! طبق لغتنامه واحد شمارش شتر و همچنین واحد شمارش دندان
نفر میباشد و همچنین به تعداد افراد بالای ۱۰ نفر اطلاق میشود و به
۳تا۱۰ تن اطلاق میشود! پس ارتباطی به اعراب پیدا نمیکند! ضمنا قابل
یادآوریست نام چندین ایل از قبایل اصیل ایرانی نفر بوده است! پس
این لفظ ریشه در زبان خودمان دارد!
۳- در جایی از این مطلب آمده است «اعراب به ما آموختند بجای
واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است» این جمله
بسیار مضحک به نظر میرسد چرا که نویسنده کوچکترین آگاهی
به این مساله نداشته که در زبان عربی اصلا حرف (پ) وجود ندارد!!!
۴- کتاب «ریشههای تاریخی امثال و حکم» نوشتهٔ مهدی پرتوی آملی
که به بررسی تاریخی ریشههای ضربالمثلهای ایرانی پرداخته شده،
علت رواج این جمله (شاهنامه پایانش خوش است) را این میداند که
در گذشته هر کس «شاهنامه» میخواند و به ستایش سلطان محمود
غزنوی میرسید، از همت سلطان در تحسین «شاهنامه» خوشحال
میشد؛ اما با پایان یافتن «شاهنامه» و فهمیدن حقناشناسی
سلطان محمود در قبال فردوسی و کتابش، متوجه اشتباه خود
میشد. این روایت بعدها به ضربالمثل تبدیل شد و عاقلان به
هر کس که دست به کار نابخردانهای بزند و اصرار بر ادامهٔ آن
داشته باشد، میگویند: شاهنامه آخرش خوش است!
پس در واقع این جمله که
«اعراب به ما آموختند شاهنامه آخرش خوش است»،
بیاساس بوده و هیچ سندیت تاریخی ندارد!
پس دوستان، آگاهی بر اساس علم و تحقیق را جدی بگیریم تا گرفتار اندیشههای راسیسمی و نژادپرستانه نشویم!