سوال: 

سلام حاج آقا از اینکه با شما آشنا شدم خیلی خوشحالم.

از اول راهنمایی نماز خوندم و واجبات رو انجام دادم،

میتونم بگم واقعا ایمان داشتم به خدا و احکامش.

اما سال سوم راهنمایی زمانی که با اینترنت و موبایل و... لوازم ارتباطی آشنا شدم وضع کمی فرق کرد.

کم کم نسبت به نماز سرد شدم همینطور به گناه آشنا و حتی وابسته شدم.

نه اینکه بگم اعتقادمو از دست دادم، نه ، برعکس

هر چی اطلاعاتم نسبت به دین و خدا بیشتر میشه احساس میکنم علاقم هم به اسلام بیشتر میشه ایمانم قوی تر میشه

و تردید هام از بین میره، ولی متاسفانه از لحاظ عملی خیلی ضعیف و ناتوان شدم خیلی.

در این حد که الان در چهار ماه اخیر کلا به اندازه یک هفته نماز خوندم.

دلم نمیخواد این وضع ادامه پیدا کنه، خیلی تلاش کردم راههای زیادی رو امتحان کردم ولی هر راه فقط یک روز دوام داره نمیدونم چرا.

رک بگم نفسم قدرتمند شده، احساسم به عقلم پیروز شده، با اینکه میدونم راهم اشتباهه ولی چون راه دیگه ای ندارم ادامه میدم...

با علم به گناه ، اونو انجام میدم (دلم نمیخواد ولی اون لحظه بی اراده میشم، و هنوز یک ثانیه از انجام گناه نگذشته احساسم عوض میشه و پشیمون میشم).

به نظر خودم اعتماد به نفسم از بین رفته همین داره منو به تباهی میرسونه.

به نا محرم نگاه نمیکنم، تا حد امکان با بزرگ و کوچیکشون صحبت نمیکنم حتی فامیل. تنها گناه من دروغ

و( ببخشید ببخشید اینو میگم خجالت آوره واقعا روم نمیشه ولی از خدا که پنهان نیست به شما هم میگم بلکه کمکی برسه، منم بشم بنده خدا - با راهنمایی شما) استمنا... استمنا رو تا حدودی ترک کردم،

قبلا خیلی شدید بود و هر دو روز انجامش میدادم ولی تا حدودی کنترلش رو به دست گرفتم و الان حدود دوماهه انجام ندادم.

(شاید الان پیش خودتون بگید این پسر به حدی آلودس که لیاقت مردن هم ندارم ، ولی نمیخوام ادامه بدم، همیشه توبه کردم ولی باز توبه شکستم)

قبل از راهنمایی کردن دوس دارم بهم بگین وضعیت من از نظر اسلام و خدا چه جوریه؟؟  قابل جبرانه؟؟

 

جواب: 

سلام نام خداوند است( السلام المومن المهیمن العزیز الجبار) پس به نام سلام، سلام

 

1.هر چی بودی تموم شده ، حالا می خوای چی بشی؟!  گذشته ها گذشته.

 

سعدیا دی رفت فردا همچنان موجود نیست

 

در میان این و آن فرصت شمار امروز را

 

 

2.هیچ وقت نا امید نباش.

هیچ گناهی نیست که خدا نبخشه. حتی اگه هزار تا گناه انجام داده باشی، اگه (واقعا) پشیمون بشی خدا می بخشه.

از بدترین گناهان کبیره، ناامیدی از رحمت خداست.خدا ما رو برای عذاب کردن نیافریده.

 

3.این گناه ، خیلیا رو بدبخت کرده حواست جمع باشه.

بدترین کاری که این گناه می کنه اینه که اراده رو ضعیف می کنه و آدم رو ناامید و بی رمق می کنه.

 

 

3.باید جدی تصمیم بگیری دیگه انجامش ندی. عمر و جوونی و زندگیت شوخی نیستند.

 

4.از خدا کمک بخواه و به پدر و مادرت بگو برات دعا کنن.

 

5.دیگه دنبال چیزایی که این فکرا رو تقویت می کنه نرو. مثلا:

(1).تو جای خلوت تنها نشین.

(2).تو حموم کامل لخت نشو.

(3).دستشویی رو طول نده.

(4).به بدنت نگاه نکن و بی دلیل دست نکش.

(5).اگه عکس یا فیلم یا هر چیز دیگه ای از قبل داری سریع از بین ببر.

(6).وقتی حتی 10 درصد احتمال خطر کردی فرارکن.

(7).لباس زیر نباید تنگ باشه.

 

6.خصوصیت این مریضی اینه که تو رو دنبال خودش می کشونه،

باید یه جا محکم و جدی جلوش وایسی، بعد هر بار که سراغت اومد، وقتی نه بگی، هر بار اراده ات تو نه گفتن قوی تر میشه.

یه جا باید این نه اول رو شروع کنی.

 

7.باید مبارزه معکوس انجام بدی. یعنی : بجای چیزای بد، چیزای خوب بذاری. مثلا:

(1).چشمت که به دیدن تصاویر بد عادت داشته رو، با خوندن قرآن و دیدن طبیعت و نگاه به پدر و مادر و ... پرکنی.

(2). گوشِت رو به صداهای خوب آشناکنی و ...

 

8.هم ترس داشته باش و هم امید. نه خیلی خوش خیال باش نه خیلی ناامید. بین خوف و رجا زندگی کن.

 

 9.باید حتما ورزش کنی. ورزش همگانی و نمی دونم پیاده روی و اینا نه، باید ورزش نیمه سنگین انجام بدی، حسابی خودت رو خسته کنی.

باشگاه اسم بنویس و منظم برو مثل درس و امتحان جدی بگیر. این دو تا فایده داره.

(1).خسته میشی و توان اضافیت کم میشه.

(2).ارادت قوی میشه.

 

10.هر روز هر چی حال داشتی قرآن بخون. ترجمه اش هم بخون و فکر کن

 .(1).هم چشمت پر میشه.

(2).هم چیز یاد میگیری.

(3).هم می فهمی خدا تو نامه اش بهت چی گفته.

(4).همم ثواب میبری.

 

11.هیچ وقت از آفریدگار خودت ناامید نشو.

 

آگاه باش خلقت عالم ز بهر توست                   غیر از خدا هر آنچه که خواهی شکست توست

 

حدیث قدسی داریم از خود خدا، میگه: تصور کنید کسی با اسبش که تو خورجین اسبش آب و غذا داره تو بیابون تنهایی سفر می کنه. خسته میشه میگیره می خوابه.

بعد که از خواب پامیشه می بینه اسب و آب و غذا نیست.

دنبالش می گرده همه جا همه طرف تو بیابون میره.

اما اسبش رو پیدا نمی کنه دم غروب تشنه و گشنه بی رمق می افته رو زمین.

داشته جون می داده، یهو اسبش رو می بینه. این آدم چقدر خوشحال میشه.

خدا می گه وقتی بنده من بعد از اینکه بخاطر گناه با من قهر کرده به سمت من میاد و منو صدا میزنه من از اون تشنه بیشتر خوشحال میشم از اینکه بنده ام رو تو این حالت می بینم.

 

12.درباره گذشته ات هم نمی خواد فکرکنی.

خدا تو سوره فرقان آیه 68 تا 70 میگه: کسی که توبه کنه و ایمان بیاره و کار خوب انجام بده، خدا گناهاشو می بخشه و اونا رو به خوبی تبدیل می کنه.

مثلا هزار تا منفی داشته، خدا یه خط وسط منفیا می کشه، همشونو مثبت می کنه.

 

13.من خودم سعی می کنم دروغ نگم.

شاید یه وقت اشتباه بشه یا ندونم از دهنم در بره اما بصورت عادی به هیچ عنوان دروغ نمی گم. ما حرف می زنیم،تا ارتباط برقرار کنیم. اما دروغ سلب ارتباط می کنه.

 

14.به قول آقای خامنه ای:

بیایید هر روز 17 دقیقه با خدا در سکوت قدم بزنیم.

من می گم: هر روز 24 ساعته، 17 رکعت نماز آرومم که بخونی میشه 17 دقیقه.

با وضو و آماده شدن، بگیر کلا میشه؛ یک ساعت.

یعنی 23 ساعت هر کار دیگه ای داری انجام بده، یک ساعت رو بذار برا نماز.