ازدواج موقت یا صیغه و شرایط آن
ازدواج موقت یا عقد موقت که با دو عنوان متعه یا صیغه نیز خوانده میشود، نوعی ازدواج پذیرفته شده در مذهب شیعه بوده که به معنای ازدواج برای مدتی محدود و با مهریهای معین است و با اتمام زمان تعیین شده، رابطه زوجیت به خودی خود منقضی میگردد.
در واقع ازدواج موقت برای افرادی است که تصمیم دارند برای مدت کوتاهی با یکدیگر زندگی کنند. در هنگام ازدواج موقت تعیین مهریه، مدت زمان و حق طلاق همگی بر عهده زن بوده و تنها زن میتواند هنگام عقد موقت هر نوع شرطی را اعلام کند.
در این مقاله به شرایط ازدواج موقت پرداخته ایم.
متعه یا ازدواج موقت
مُتعِه یا نکاح مُنقَطِع یا ازدواج موقت که به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی با مهریه ای معلوم، بین زن و مرد بسته میشود و با پایان آن رابطهٔ زوجیت خودبهخود منقضی میشود. در میان مسلمانان در مورد جواز این ازدواج اختلاف نظر است. اهل سنت، اباضیه و زیدیان آن را حرام و شیعیان امامی آن را مشروع و صحیح میدانند. برخی در تعریف متعه را ازدواج نمیدانند و معتقدند در شریعت اسلام ازدواج دو نوع تعریف نشده است.
متعه یعنی تمتع، درحالیکه هدف از ازدواج، تشکیل خانواده است. همچنین ادعا شده در برخی احکام و روایات شیعه این امر دارای اجر و ثواب می باشد.
متعه در قوانین ایران به پیروی از فقه امامیه به رسمیت شناخته شدهاست، اما در کشورهای اسلامی دیگر و کشورهای غربی چنین نهادی وجود ندارد. همچنین در کشور های مراکش، تونس، عراق، سوریه، و مصر که تحت تاثیر مکاتب تسنن هستند نکاح منقطع پذیرفته نشده است. در این نوع ازدواج زن با قرائت صیغهای، خود را برای زمانی معین و محدود به ازدواج مرد در میآورد.
نظر اسلام درباره صیغه یا ازدواج موقت
فقهای امامیه به مشروع بودنِ ازدواج موقت پس از پیامبر(ص) معتقدند. این نوع ازدواج، در قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته شده و ازدواج موقت در ایران به نام صیغه یا صیغه مَحرَمیت معروف است.
اسلام با تشریع قانون ازدواج موقت، در موارد ضروری و لازم که قانونی بس سهل و دارای مسئولیت های کم می باشد مشکل جوانان را حلّ کرده است و آن ها را از گرایش به سوی فحشاء و زنا و خیانت و بی بند و باری باز داشته است و لذا روایات معتبری از پیشوایان مذهبی اسلام وارد است که ثابت می کند که ازدواج موقت بیشتر برای ارضای غریزۀ جنسی در موارد لازم تشریع گردیده است.
ازدواج موقت یا صیغه از منظر قانون مدنی
از منظر قانونی، حقوق زنان در صیغه با ازدواج دائم متفاوت است و هر کدام از این دو نوع ازدواج احکام خاص خود را دارند. عمده تفاوتها بدین شرح است:
- در عقد موقت اگر زن هنگام خواندن خطبه شرط دریافت نفقه و ارث نداشته باشد، این دو مورد به وی تعلق نمیگیرد
- در عقد دائم کار کردن زن در خارج از خانه، مشمول اجازه شوهر است اما در عقد موقت تا جایی که این امر مزاحم حق شوهر نباشد، نیازی به کسب اجازه از وی نیست
- بر خلاف عقد دائم، در ازدواج موقت نیازی نیست مرد شبها را نزد همسر موقت خود حضور داشته باشد
- عدم وجود مهریه در ازدواج موقت عقد را باطل میکند در حالی که در عقد دائم اجباری به این امر نیست و تنها میتوان مهرالمثل تعیین شود
- در صیغه هر یک از طرفین بدون جلب رضایت دیگری میتوانند از بچهدار شدن جلوگیری کنند در حالی که در ازدواج دائم هر دو نفر باید برای این کار رضایت داشته باشند.
- فرزند حاصل از ازدواج موقت با فرزند حاصل از ازدواج دائم هیچ تفاوتی نداشته و از تمامی حق و حقوق قانونی خود برخوردار است
- در ازدواج دائم تعیین حق مسکن و محل زندگی بر عهده شوهر بوده و زوجه موظف به تمکین است درحالی که در ازدواج موقت ملاک رضایت و توافق دو طرف بوده و زن هیچ اجباری به ماندن در محلی که مرد تعیین کرده است، ندارد. البته این در حالی است که هنگام خواندن خطبه شرطی در این خصوص بین طرفین تعیین نشده باشد.
سایر قوانین
- بر خلاف ازدواج دائم، در ازدواج موقت زن اجباری به تمکین از مرد نداشته و عموما مسائل به صورت توافقی انجام میگیرد
- در ازدواج دائم یک مرد میتواند با چهار زن به صورت همزمان ازدواج کند در حالی که در صیغه محدودیتی برای مرد وجود ندارد
- در ازدواج موقت پس از پایان زمان تعیین شده، عقد خود به خود باطل است. همچنین مرد میتواند پیش
از اتمام زمان صیغه، مدت باقی مانده را به زن بخشیده و از هم جدا شوند در حالی که در ازدواج دائم
برای جدایی و اتمام پیمان زناشویی میان دو طرف حتما باید صیغه طلاق جاری شود. - در ازدواج دائم پس از سه بار طلاق، باید محلل وجود داشته باشد تا دو نفر بتوانند برای بار چهارم با یکدیگر ازدواج کنند اما در عقد موقت تعدد صیغه ایرادی نداشته و به محلل نیازی نیست
- عقد دائم مسلمان با فرد غیرمسلمان جائز نیست اما در عقد موقت مرد مسلمان میتواند با زنی غیرمسلمان
که اهل کتاب باشد (مانند یهودی و مسیحی) ازدواج کند.
مدت عقد موقت یا ازدواج موقت
متعه (صیغه) شباهتها و تفاوتهایی با ازدواج دارد. مهمترین ویژگی آن تعیین مدتی است که با اتمام آن ازدواج بدون نیاز به طلاق به پایان میرسد. این مدت حداقل و حداکثری ندارد اما برخی معتقدند در صورتی که مدت ازدواج موقت از طول عمر معمول انسان فراتر باشد ازدواج به دائم تبدیل میشود.
مدت عقد را میتوان تمدید کرد، همچنین مرد میتواند از ادامهٔ آن صرفنظر کرده و به اصطلاح مدت باقیمانده را بذل کند و زوجیت را به پایان برساند یا طرفین میتوانند پس از پایان مدت آن را به ازدواج دائم تبدیل کنند.
ویژگی های عاقد
ماده ۱۰۶۴ قانون مدنی :« عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد.»
عاقد به کسی گفته می شود که صیغه عقد ازدواج را جاری می سازد و کسی که صیغه را جاری می سازد باید دارای سه ویژگی باشد:
عاقل باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری میسازد باید عاقل باشد، پس اگر شخص دیوانه، صیغه عقد را جاری سازد عقد باطل است.
بالغ باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را میخواند باید بالغ باشد. به استناد تبصره 1 ماده 1210 قانون مدنی سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. بنابراین چنانچه طفلصغیری صیغه را جاری سازد عقد باطل است.
قاصد باشد: یعنی قصدش از جاری کردن صیغه ازدواج موقت این باشد که در مدت معین، پیمان زناشویی را منعقد مینماید. بنابراین اگر شخصی از روی مزاح و یا در حال مستی، صیغه عقد را جاری سازد این عقد باطل است.
در نتیجه کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری می نماید، چه برای خودش چه به وکالت از طرف زوجین یا از طرف یکی از زوجین یا ولی یکی از زوجین، باید دارای شرایط مذکور در ماده 1064 قانون مدنی باشد. لذا اگر دختر و پسری که نابالغ هستند یا عاقل نیستند و یا قصد نداشته باشند، صیغه عقد ازدواج موقت را جاری نمایند، این عقد باطل است.
مهریه در ازدواج موقت یا عقد موقت
در ازدواج موقت نیز مثل ازدواج دائم بایستی مهریه ای تعیین گردد و مقدار آن بسته به توافق طرفین است، اما برخلاف ازدواج دائم که تعیین مهریه را میتوان به بعد از ازدواج موکول کرد یا اصولاً توافقی بر آن نکرد، در ازدواج موقت عدم تعیین مهریه در زمان عقد موجب باطل شدن قرارداد میشود.
در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است، اما در نکاح منقطع، عدم وجود مهر موجب بطلان عقد میشود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریهی زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریهی زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر میشود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج، عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمیکند.
در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج٬ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری میکنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.
نکته دیگر این که پرداخت مهریه در صیغه حتی در صورت عدم نزدیکی نیز بر مرد واجب است. یعنی درصورتی که طرفین مدت نکاح موقت را یک سال تعیین کنند و در این مدت بین آنها نزدیکی صورت نگیرد مرد باید کل مهریه را به زن بپردازد.
اما در صورتی که مرد با زن خود در ازدواج موقت نزدیکی نداشته باشد و مدت نیز به پایان نرسیده باشد و مرد مدت باقیمانده را بذل نماید میبایست نصف مهریه را پرداخت نماید.
شرایط اجرای صیغه
در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.
خود زن و مرد میتوانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد ( از یک ساعت تا چند سال ) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا …) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند.
زن میگوید :
«زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّهِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم» (خودم را به تو تزویج کردم برای مدت معین با مهر معین.)
بعد مرد میگوید:
«قَبِلْتُ» (قبول کردم)
اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است. اما باید لفظی را بگویند که معنیزَوَّجْتُ و قَبِلْتُرا بفهماند. زن در زمان اجرای عقد موقت، در حباله نکاح کس دیگری درنیامده باشد (همسر شخص دیگری نباشد)
همچنین زن هنگامی که می خواهد به عقد مردی در آید، اگر قبلا در عقد دیگری بوده
و طلاق گرفته یا مدت عقد موقتش به سر آمده، مدت عده خود را نیز گذرانده باشد.
شرط دیگر آن است که زن زمانی که در عقد دیگری بوده، با مردی که قصد دارد در آینده
با او ازدواج کند، زنا نکرده باشد؛ زیرا اگر مردی با زن شوهرداری زنا کند برای همیشه آن
زن بر او حرام می شود.
شرایط صیغه دختر ازدواج نکرده
مطابق قانون یکی از اصلیترین شرایط ثبت صیغه دختر ازدواج نکرده، اذن پدر یا جد پدری است. البته برخی از دفترخانهها با توجه به فتوای تعدادی از مراجع تقلید مبنی بر عدم نیاز به اجازه پدر یا جد پدری در ازدواج موقت، صیغه را بدون توجه به این شرط جاری میکنند.
همچنین در صورتی که پدر از دادن اجازه به دلایل غیر موجه امتناع ورزد یا به دفتر ثبت ازدواج موقت مراجعه نکند، دختر میتواند با ارائه شرایط خود از دادگاه مدنی درخواست اجازه ازدواج را داشته باشد. البته این امر هم مستلزم این است که سن دختر ۱۳ سال تمام بوده که یکی از الزامات قانونی جهت جاری شدن صیغه ازدواج موقت است.
انواع صیغه های موقت
انواع صیغه های موقت عبارتند از :
-
صیغه موقت : این نوع صیغه به این معنی است که زن و مرد برای ازدواج خود زمان تعیین میکنند
و تا زمانی که مدت تعیین شده به اتمام نرسد، آنها زن و شوهر بوده و پس از آن به یکدیگر نامحرم میشوند. -
صیغه ۹۹ ساله : تفاوت این نوع صیغه با صیغه موقت در مدت زمانی است که تعیین میشود.
در صیغه ۹۹ ساله زمان تعیین شده برای اتمام زمان صیغه ۹۹ سال عنوان میشود و آن هم به این
دلیل است که برخی از فقها تعیین زمان بیشتر را برای صیغه نادرست دانسته و آن را منجر به
ابطال صیغه میدانند. -
صیغه دائم : صیغه دائم در واقع همان ازدواج دائم بوده که از جهات گوناگون با ازدواج موقت
متفاوت است که چندین نمونه از تفاوتهای آن عبارتند از : تفاوت در زمان، نفقه، مهریه، ارث و…
در نکاح موقت برخلاف ازدواج دائم نفقهای بر عهده شوهر نیست و از این باب نمیتوان شوهر را ملزم به پرداخت نفقه نمود؛ مگر این که طبق توافق طرفین یا شرط ضمن عقد نفقه بر عهده مرد قرار گیرد.
در مقابل در صیغه زن موظف به تمکین به شکلی که در ازدواج دائم مطرح است نمیباشد. یعنی زن در ازدواج موقت برای خروج از خانه نیاز به اذن شوهر ندارد، حق تحصیل و انتخاب شغل را خواهد داشت و برای داشتن این حقوق نیازی به طرح شرط ضمن عقد ندارد.
به تصریح مادهی ۱۱۱۳ قانون مدنی: « در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر این که شرط شده باشد یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه٬ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها میتواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
ارث در نکاح منقطع
در ازدواج موقت ارث وجود ندارد. بنابر این با فوت هر یک از طرفین، طرف مقابل از او ارثی نمیبرد. البته اگر صیغه منجر به تولد فرزند شود آن فرزند از پدر و مادر خود ارث میبرد.
در مورد وضعیت ارث در ازدواج موقت اختلاف نظر زیادی وجود دارد و چهار دیدگاه متفاوت مطرح است.
زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند مگر اینکه در هنگام عقد شرط توارث کنند. با توجه به اصل «المسلمون عند شروطهم» و برخی احادیث هم آن را تأیید کردهاند. این نظر را شیخ طوسی، محقق حلی، شهید اول و شهید ثانی داشتهاند.
زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و شرط توارث هم باطل است. با توجه به اینکه ارث یک حکم شرعی است و اثبات آن به دلیل نیاز دارد. برخی احادیث هم از این دیدگاه پشتیبانی میکند. اکثر فقهای متأخر این نظر را داشتهاند و برخی این را نظر مشهور دانستهاند.
زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند مگر اینکه شرط عدم توارث کنند. شریف مرتضی این نظر را داشتهاست.
زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و شرط عدم توارث هم باطل است.
در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ قانون مدنی که گفته « زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما این که آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست. برخی حقوقدانان چنین شرطی را با توجه به اصل صحت صحیح ولی برخی سکوت قانون را به معنی نبود این امکان میدانند و تغییر در مقررات ارث را با توجه به اینکه به منافع افراد دیگر و مصلحت اجتماعی مربوط است از طریق قرارداد ممکن نمیدانند.
لذا مفهوم ماده فوق آن است که در نکاح منقطع، زوجین از هم ارث نمیبرند.
آیا فرزندان حاصل از عقد موقت از ارث بهرهمند می شوند؟
فرزندان حاصل از ازدواج موقت، مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج، حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند، یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته میشوند، پدر موظف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث میبرند.
اما مساله اینجا است که با توجه به عدم ثبت ازدواج موقت در محضر در اکثر موارد، جاری شدن صیغهی آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بیشناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
عده در ازدواج موقت
بر اساس نظر مشهور مدت عدهٔ ازدواج موقت، دو بار پاک شدن از قاعدگی پس از پایان متعه است. برای اشخاصی که با وجود یائسه نبودن قاعده نمیشوند، این مدت ۴۵ روز است. اما اگر شوهر در اثنای ازدواج موقت بمیرد، بر اساس نظر مشهور عده همانند ازدواج دائم سه ماه و ده روز است.
وضعیت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است. مطابق مادهی ۱۱۵۲ قانون مدنی عدهی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غیر باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر این که زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است. عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله، تا زمان وضع حمل است. زن یائسه و زنی که با همسر خود نزدیکی نداشته نیازی به نگاه داشتن عدهی انقضا یا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عدهی وفات٬ در همهی موارد باید رعایت شود.
مطابق مادهی ۱۱۵۴ قانون مدنی :« عده وفات چه در دائم و چه در منقطع٬ در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر این که فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.»
پایان ازدواج موقت
طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد. (ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی)
در نکاح موقت چیزی به نام طلاق وجود ندارد. بنابراین لازم نیست طرفین برای جدا شدن از یکدیگر به دادگاه مراجعه کنند. نکاح موقت صرفا بعد از تمام شدن مدت یا بخشش مدت از طرف مرد به پایان میرسد و زن حقی برای پایان دادن به مدت ندارد؛ مگر این که زن وکالت در بذل مدت را از مرد دریافت نماید. در غیر این صورت هیچ راهی برای زن وجود ندارد تا از همسر خود جدا شود. بنابراین بانوان باید با آگاهی از این مورد نسبت به ازدواج موقت اقدام نمایند.
صیغه به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح٬ بذل مدت از طرف شوهر و انقضای مدت معینشده منحل میشود. فسخ نکاح میتواند بر مبنای وجود عیوبی مشخص در زن یا مرد٬ یا عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده یا عقد بر آن واقع شده انجام گیرد.
عیوبی نظیر جنون٬ خصاء٬ عنن و عدم توانایی بر انجام عمل جنسی در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.
عیوب موجود در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد میکنند (چنانچه عیوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشده باشند ) نیز عبارتاند از:« قرن٬ برص٬ جذام٬ افضاء٬ زمینگیری٬ نابینایی از هر دو چشم.» چنانچه هر یک از طرفین پیش از عقد به وجود عیب مزبور در طرف دیگر عالم باشد، حق فسخ نخواهد داشت.
شوهر میتواند در هر زمانی از صیغه٬ مدت باقی مانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند٬ چه زن به این امر راضی باشد چه نباشد. همچنین با انقضای مدت تعیین شدهی ازدواج موقت عقد منحل میشود. تنها راهی که به زن اختیار انحلال ازدواج موقت را میدهد٬ شرط ضمن عقد یا وکالتنامه مبنی بر داشتن حق بذل مدت از سوی شوهر است.
جرم صیغه مرد متاهل
مطابق قانون، مردان برای ازدواج مجددا نیاز به اجازه همسر خود دارند اما این امر تنها در مورد ازدواج دائم صدق میکند و ازدواج موقت را شامل نمیشود.
بر همین اساس مردان میتوانند بدون کسب اجازه از همسر خود ازدواج موقت داشته باشند و دادگاه و قانون هیچ گونه جزایی برای این افراد در نظر نگرفته است.
یکی از دلایل آن هم این امر عنوان شده که چون مرد در ازدواج موقت اجباری به پرداخت نفقه ندارد پس توانایی مالی مرد در ازدواج موقت اهمیتی نداشته و همین امر محدودیتهای موجود را از میان میبرد.
نتیجه گیری
بطورکلی در مادهی ۱۰۷۵ قانون مدنی٬ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتاند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافهی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.
اما این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر (حداقل به اندازهی نکاح دائم) زنان را در شرایط نا امنی قرار میدهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوء رفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.