چرا در زیارتعاشورا این همه لعن وجود دارد؟
پرسش :
چرا به امام حسین ـ علیه السّلام ـ ثار الله میگویند و چه کسی این لقب را به ایشان داده است؟
پرسش:
سوالی برایم پیش آمده در مورد حرمت ازدواج خواهر و برادر. در یکی از نشریات در مورد ازدواج فرزندان حضرت آدم پاسخی داده شده بود که به نظر من جای بحث دارد. اول این که آیا حلال و حرام خدا از ابتدا حلال یا حرام بوده یا نه؟ دوم این که در این بحث، از حرام و حلال تکوینی و تشریعی، یاد شده است. آیا عنوان کردن این موضوع توجیه برخی سوال های بی پاسخ نیست. در روایتی از امام صادق هست که پیامبر عظیم الشأن اسلام، این مساله را رد کرده اند. خواهشمند است شبهه پیش آمده برای اینجانب را رفع کنید؟
این روایت باید در پنج محور کلی مورد بررسی قرار گیرد:
اول: عرضه روایت به قران کریم؛
دوم: بررسی اسناد روایت؛
سوم: بررسی شان صدور و فضای تاریخی این روایت؛
چهارم: بررسی سیره عملی حضرت امیر (ع) در برخورد با زنان؛
پنجم: بررسی متن روایت.
ادامه مطلب ...
سید علی خامنه ای :
رژیم غاصب صهیونیستی در حد و اندازه ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به حساب بیاید . اگر غلطی از آنها سر بزند ، جمهوری اسلامی ایران ، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد .
به این مطلب دقت کنید
به نظرتون این نوشته انتقاد رو منتقل می کنه یا تخریب می کنه ؟!!!!
منکر ایرادات عزاداری نیستیم اما نوع گفتار خیلی مهمه و تاثیر گذار.
.
فرض کنید که بنده می دانم اگر شما نفت بر روی فرش بریزید و به آن کبریت بکشید، فرش می سوزد. آیا در این جا علم من، شما را مجبور کرده است که فرش را آتش بزنید؟ تاثیر علم خدای تعالی در عمل ما نیز چنین است.
یا فرض کنید معلم در اوائل سال تحصیلی می فهمد که فلان شاگرد، با نمرات عالی قبول می شود و فلان شاگرد، در درس ها نمره قبولی نمی گیرد. آیا این علم سبب شده است که یکی نمرات خوب کسی کند و دیگری مردود شود؟
خدا می داند که ما اگر با اراده خود از خانه بیرون برویم و در کوچه به سمت چپ برویم به بازار می رسیم یا اگر به سمت راست برویم به مدرسه می رویم اما اختیار ما نفی نمی شود.
خدای تعالی ما را در سرنوشت خودمان موثر کرده و اجازه داده است که هر راهی را مایلیم، انتخاب کنیم:
إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُور؛[انسان/۳] راه را به او نشان دادهایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.
و با علم حضوری و وجدانی نیز درک می کنیم که هر راهی بخواهیم، می توانیم برویم. مولوی در دفتر پنجم مثنوی به زیبایی فرموده:
مساله اختیار از دسته مسائل سهل ممتنع است. هر کس با اندک درک و فهمی می تواند دریابد که کاملا مختار است و سرنوشتش به دست خودش سپرده شده است. به همین دلیل حتی کودک هم دست خود را از شی داغ به سرعت کنار می کشد.
اما درک مسائل مرتبط بسیار با اختیار، برای عده ای سنگین است و توانایی هضم و فهم کامل آن را ندارند. و بهتر است کسانی که توانایی تحلیل کافی ندارند، به همان علم وجدانی خود اکتفا کنند و خود را وارد مسائلی نکنند که توانایی هضمش را نیافته اند. به همین دلیل است که ائمه بعضی را از ورود در مسائل مرتبط به جبر و اختیار نهی کرده اند:
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ طَرِیقٌ مُظْلِمٌ فَلَا تَسْلُکُوهُ وَ بَحْرٌ عَمِیقٌ فَلَا تَلِجُوهُ وَ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تَتَکَلَّفُوه؛ [بحار الأنوار، ج۱ص۲۱۰] راه تاریکى است در آن قدم نزنید و دریاى ژرفى است در آن داخل نشوید و راز خدائیست براى فهم آن خود را بزحمت نیفکنید.
در مورد مردان نیز این گونه نیست که بتوانند با هر نوع لباسى از خانه بیرون آیند و نوع پوشش آنها به هر صورتى جایز باشد؛ بلکه مردان نیز در این جهت، با محدودیتهاى خاص خود نسبت به پوشش، روبهرو هستند؛ اما محدوده پوشش آنان، به جهتحضور بیشتر در اجتماع و کارهاى سخت و به جهت اینکه زن، مظهر جمال و زیبایى و مرد، موتورمحرکه اقتصاد در جامعه است، با زنان متفاوت است.
علاوه بر این، همانطور که شهید مطهرى فرمود، میل به خودنمایى و خودآرایى، مخصوص زنان است و از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد، شکار است و زن، شکارچى؛ همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن، شکار است و مرد، شکارچى. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود، مىخواهد دلبرى کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود، اسیر سازد.
در عین حال، اسلام براى مردان نیز پوششى در حد معقول قرار داده است و مردان نیز آزادى بىحد و حصر، در پوشش ندارند. از طرف دیگر، اسلام آنها را بر حفظ نگاه از نامحرم و کنترل شهوت در نگاه، تکلیف کرده است و کنترل نگاه براى مردان، نسبت به زنان، سختتر است. براى توضیح بیشتر، ذکر چند نکته زیر، ضرورى است :
1. بسیارى از فقها فرمودهاند که زن نباید به بدن لخت مرد نامحرم
(به جز سر و صورت و گردن) نگاه کند و این حکم، دلیل قطعى دارد که در جاى خود بیان شده است.
2. ممکن است نگاه زن به بدن مرد نامحرم، حرام باشد؛ ولى پوشش آن از سوى مرد واجب نباشد؛ همان گونه که نگاه مرد به صورت و دستهاى زن از روى شهوت، حرام است؛ ولى پوشش آن از سوى زن، واجب نیست.
اکنون این پرسش پیش مىآید که اگر مردى با این وضعیت بیرون آید و بداند که زنان از روى عمد و لذت، به بدنش نگاه مىکنند، آیا از نظر شرعى مرتکب گناه شده است؟ برخى فتوا به حرمت داده و مردان را از این عمل نهى کردهاند.
اصلىترین مستند و مبناى این حکم، قاعده فقهى «اعانه بر اثم» است که در فقه، کاربرد فراوانى دارد. معناى این قاعده، آن است که هر کس زمینه تحقق و پیاده شدن گناه را براى دیگرى فراهم سازد، خود نیز مانند انجام دهنده آن، گناهکار است. برخى فقها نیز معتقدند که دلیل و قاعده فقهى، «تعاون بر اثم» است و نه «اعانه بر اثم».
آنان مىگویند: اگر مرد با لباس آستین کوتاه بیرون آید، به قصد اینکه زنان به آنها نگاه کنند، شریک گناه گردیده، قاعده فقهى درباره آنها پیاده مىشود؛ اما اگر به این انگیزه نباشد، اشکالى ندارد.
به هر صورت، براى مرد مؤمن، سزاوار نیست که با لباس نامناسب در اجتماع حاضر شود و در مواردى که مفاسد خاصى بر آن مترتب شود، به فتواى فقها، حرام مىباشد؛ اما توصیه مىشود که در جزئیات مسئله، به رساله مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
1. نماز داراى آثار و فواید فراوانى است. یکى از آنها، نهادینه کردن ارزشها و تمرین پیوسته پاکىهاست. یاد خدا، بزرگترین ارزش است و نمازهاى پنجگانه، این ارزش را در قلوب همگان نهادینه مىکند.
حفظ حجاب و پوشش اسلامى براى زنان نیز یک ارزش گرانبها و تعیین کننده است. خداوند متعال، تمرین و یادآورى پیوسته آن را براى زنان، در نماز، واجب کرده است؛ تا همواره بر حفظ آن پایدار باشند.
2. وجود پوششى یکپارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بیشتر مىکند و از پراکندگى خاطر مىکاهد و ارزش نماز را صد چندان مىکند.
3. داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از اینرو، براى مرد نیز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همین ادب حضور در پیشگاه الهى، زمینهساز حضور معنوى و بار یافتن به محضر حق مىشود.
4. حکم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم، تفاوتهایى دارد و با آن، قابل مقایسه نیست؛ به عنوان مثال، پوشاندن روى پا در برابر نامحرم، واجب است؛ ولى در نماز- بدون حضور نامحرم- واجب نیست.