آیا افرادی را دیده اید تا چند ماه قبل به اعتقادات خود به شدت پایبند بوده اند و اکنون اعتقادات خود را خرافات تلقی می کنند؟
یا با افرادی مواجه شده اید به رهبری جامعه خود عشق می ورزیدند ولی حالا با دید بدبینانه از وی سخن می گویند؟
در یک کلام این افراد مورد اصابت گلوله دشمن در جنگ شناختی قرار گرفته اند بدون اینکه جراحتی در بدن خود احساس کنند.
 

در گذشته دشمن روی جنگ روانی متمرکز بود و اکنون با گسترده شدن فعالیت مردم در شبکه‌های اجتماعی و افزایش دسترسی به اطلاعات، بُعد عمیق‌تری از جنگ به اجرا در آمده است که دارای ویژگی‌ها و تاکتیک‌های ذیل است:


1ـ در جنگ شناختی (Cognitive warfare) اعتقادات، نگرش‌ها و رفتار  نخبگان و عامه جامعه هدف قرار می‌گیرد. به عبارت دقیق‌تر، در جنگ‌ شناختی مدیریت ادراک صورت می‌گیرد  که ترکیبی از طرح‌ریزی، عملیات امنیتی، پوشش و فریب و عملیات روانی است و به تغییر و دستکاری شناخت جامعه نسبت به نظام سیاسی منجر می‌شود.


2ـ از بین بردن سرمایه‌های اجتماعی و معنوی نظام که سال‌ها با نظام همراه و همدل بوده‌اند، یکی از ویژگی‌های این جنگ است؛ برای این منظور دشمن با مستندسازی‌های پیچیده و حیله‌های رسانه‌ای زیرساخت‌های فکری و مذهبی نظام را زیر سؤال برده و اعتقادات گذشته مخاطبان را با تردید روبه‌رو می‌کند.


3ـ پیروزی در جنگ شناختی سبب می‌شود دشمن در کوتاه‌مدت توانایی اثرگذاری بر رفتارهای جامعه را به دست آورد و رفتارهای آنان را در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک به سمت مورد نظر خود سوق دهد.


4ـ تغییر باورهای نظام اسلامی یکی از کارویژه‌های اصلی جنگ ادراک است که در آن باور به اسلام، باور به کارآمدی نظام اسلامی و باور به امکان تداوم نظام اسلامی هدف قرار می‌گیرد و حتی با روش‌های پیچیده درصدد بر می‌آید دوستان انقلاب را نسبت به آینده ناامید و مأیوس کند!
حمله به منبع ادراک به کمک اسلحه اطلاعات اساس جنگ شناختی را تشکیل می‌دهد و راهکار مقابله با آن نیز دفاع از منبع ادراک با کمک اسلحه اطلاعات است؛ در چنین وضعیتی، سانسور و سکوت نمی‌تواند به حل مسائل و مشکلات کمک کند؛ بلکه اصل متقاعدسازی و اقناع مخاطبان را باید در دستور کار قرار دهیم. اکنون یک بار دیگر سخنان مدافعان برجام، سینه‌چاکان CFT و حامیان مذاکره موشکی را به منزله بهره‌های جنگ شناختی مطالعه کرده و تأمل کنید چگونه مردم را علیه منافع خودشان بسیج کردند!