بررسی موضوعات مهم و شبهات پرتکرار جوانان

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دشمن» ثبت شده است

باطن های انباشته از حرام

🔻باطن های انباشته شده از حرام

🔹امام حسین (ع) در ظهر عاشورا پس از اینکه برای آخرین بار شروع به صحبت و نصیحت لشکریان عمر سعد کردند و آنهابه هلهله پرداختند تا سخنان ایشان شنیده نشود فرمودند: فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ؛ (باطنهایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مُهر خورده است.) 

🔸 برخی سهوا بطونکم در فرمایش امام  را به شکم ترجمه میکنند و معنای آن را به خوردن مال حرام محدود میکنند اما در حقیقت کلام امام حسین علیه اسلام  از فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ محدود به لقمه نیست بلکه تمام حوزه های باطنی را در برگیرنده هست.

🔹ابتدا باید ورودی های انسان را تعریف کرد و سپس حرام های آن ورودی ها را شناخت تا بتوان به عمق فرمایش نورانی و مهم و راهبردی امام پی برد.

✅ گوش یکی از ورودی های انسان هست که باید از آن مراقبت کرد که هر کلامی را نشنود و پای هر سخنی نشیند. کلام باطل حرامی است که بصورت تکوینی اثر منفی در روح و جان انسان میگذارد.

✅ چشم یکی دیگر از ورودی های انسان است که باید از آن مراقبت کنیم. دیدن هر صحنه ای، هر تصویری و هر شخصی در ما اثرگذار است که در صورت باطل و حرام بودن آن یقینا شاهد تاثیر منفی آن خواهیم بود.

✅ شکم ، بویائی، لامسه، حب و بغض، تفکر و ... نیز ورودیهای دیگر انسان است که هر کدام  باطلها و حرامهای خاص خود را دارد و طبعا اثرات تکوینی خود را بر انسان میگذارد.

🔹تمام لشکریان عمرسعد لقمه حرام خوار نبودند، افراد زیادی درون لشکر حضور داشتند که بسیار متشرع بودند، نیتشان برای نبرد با امام حسین علیه السلام قربه علی الله بود، غسل کرده به میدان آمده بودند و بقین داشتند در لشکر حق حضور دارند...

🔸 اما مشکل اصلی لشکر عمر سعد لقمه حرام نبود بلکه آنان برای گوشهای خود، حب و بغض های خود، چشم خود، فکر خود و ... دروازه بانی قرار نداده بودند که مراقبت کند از ورود کلام باطل، دوست داشتن باطل، فکر باطل، دیدن باطل و ... اکثر آنان از لقمه حرام به مقابله با ولایت نرسیده بودن بلکه از شنیدن حرام، حب و بغض حرام، فکر حرام و... به این مقام و منزلگاه سقوط کرده بودند.

🔹 اگر ما میخواهیم ولایتمدار باشیم و در خط ولایت باقی بمانیم باید بسیار مراقب باشیم که پای منبر چه کسی مینشینیم، چه کسی استاد ما میشود، چه کسی چهارچوب فکر و اندیشه ما را میسازد، چه کسی را دوست تر داریم، چه کسی نگاهمان را به خودش دوخته است و ....

🔸 شنیدن و خواندن سخنان باطل و انحرافی در قلب و عقل و جان ما کاشته میشوند، رشد میکنند و بر گفتار و اندیشه و کلمات و انتخابهای ما اثرگذار میشوند. این اثرگذاری ما را آرام آرام به سمت مقابله و تخاصم با ولایت سوق میدهند و در نهایت عاقبتی شوم را برای ما میسازند.

✅ پس مراقب باشیم و از دروازه های ورودی روح و جانمان به خوبی محافظت کنیم.


▪️چون بسی ابلیس آدم ْروی هست
▪️پس به هر دستی نشاید داد دست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

داستان اندلس

لطفا با دقت بخوانید
✔️✔️✔️

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

دعانویسی

نظرتان در باره دعا نویسی چیه؟

.................

اگر خواسته باشم مختصر و کوتاه بگویم.

دعا نویسی رایج اگه از کتب معتبر و روایی باشه اشکالی نداره
گاهی هم مشاوره و امید دهی انجام می دهند که مشکلی ندارد

اما چیزی که معمولا وجود داره اینه که:

1.کتب غیر معتبر و ادعیه غیر موثق زیاد استفاده می شود.
2.اعمال خرافی و بدعت گونه انجام می شود.

3.در مواردی که خودم "چندین" مورد را از نزدیک دیده و خبر دارم، از سحر و جادو استفاده می کنند. و اعمال حرام مرتکب می شوند.
4.اکثر موارد کار خاصی بلد نیستند حتی تسخیر جن و جادو و کار حرام هم بلد نیستند و گاهی ادعیه را هم درست نمی شناسند و دکان و راه درآمد محض است و بس.

5.تمام ادعیه اثرشان در نوشتن نیست بعضی ادعیه و تعویذات باید همراه داشت و یا نوشته شود و آدابی رعایت شود ولی اکثر ادعیه دعانویسان نوشتنی است.

6.طبق اخبار موثق یهود و صیونیسم در حال ترویج سحر و کهانت هستند. با چاپ کتاب های قدیمی و رواج این تفکر...


7.من از دفتر آقا استفتا کردم گفتند اگر ادعیه از کتب معتبر باشد اشکالی ندارد و نباید نرخ تعیین کنند.
موفق باشید.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

تئوری سوسک در توسعه شخصی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

دستکاری در افکار عمومی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

گوگل از ما چه می داند؟!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی

پاسخ به دو شبهه جدید وهابی ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

مسیح علی نژاد

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

رومینا

⚫️خبر: دختر ۱۳ ساله با دوست پسر ۲۹ ساله اش ازدواج کرد.
🔺واکنش فضای نخبگانی (!) توییتر: #کودک_همسری تا کی؟!

⚫️خبر: دختر ۱۳ ساله که با دوست پسر ۲۹ ساله اش فرار کرده بود توسط پدرش کشته شد.
🔺واکنش فضای نخبگانی (!) توییتر: پدرسالاری تا کی؟!

⚫️خبر: قوه قضاییه از برخورد قاطع و رسیدگی ویژه به پدر دختر ۱۳ ساله خبر داد.
🔺واکنش فضای نخبگانی (!) توییتر: اعدام یک توحش است.

⚫️خبر: طبق قانون اگر پدر قاتل باشد حکمش قصاص نیست و دیه و زندان است. 
🔺واکنش فضای نخبگانی (!) توییتر: فقط قصاص! تبعیض تا کی؟ شورای نگهبان مسئول این قانون است.


🔺 محمد حسین صادقی- ن.ا.امامی🔺

#رومینا_اشرفی

 

یک عده لاشخور هم به هر بهانه ای شروع می کنن به اسلام حمله کنند

اینها با اسلام مخالف نیستند

با خدا مخالفند
 

۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۴
حسین عبداللهی

خط رسانه ای جبهه ضد انقلاب

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

چگونه جنگ شناختی بدبختی را القا می کند؟

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

قصه محمود کریمی و درس هایی برای انقلابی ها

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

خالی

 

 

انسانی که "درونش" خالی باشد از خداوند
خواسته یا ناخواسته متوجه "بیرون" خواهد شد
وقتی متوجه بیرون شد، محو در "تکثر" خواهد شد
وقتی محو تکثر شد، مست "شهوات" خواهد شد
وقتی مست شهوات شد، از "راه" گم خواهد شد
وقتی از راه گم شد؛
تشخیص "حق و باطل" برایش دشوار خواهد شد

....................

الهی! خالی از نورم مکن، دورم نکن...

.....................

مردم زیادند و پر توقع و خدا یکى است و سریع الرضا.

پس تو او را راضى کن، دیگران چیزى نیستند

«ءَ ارْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ امِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ.»

 

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

تکنیک های جنگ روانی-1

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

جنگ روانی چیست؟

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

جنگ شناختی ـ کرونایی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

هفت گام اساسی برای حمله تبلیغاتی میلیونی به دشمن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

مقابله با جنگ شناختی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

خطرات جنگ شناختی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

وسوسه شیطان

❇️🌼❇️امام صادق علیه السلام

درباره کسی که دچار وسوسه و کثرت شک در نماز شده می فرمایند:
👇👇👇
این خبیث (شیطان) را به شکستن نماز عادت ندهید تا آنکه بر شما طمع بندد
❌⛔️" زیرا با شیطان هر گونه رفتار کنی همان طور عادت می کند"⛔️❌
سپس هر گاه در نماز زیاد شک کردید اعتناء نکنید و نماز خود را نشکنید،

چنانچه این کار را چندین بار انجام بدهید دیگر شک به سوی شما بر نمی گردد.

این خبیث دلش می خواهد که بر شما مطاع و فرمانروا باشد، وقتی دید از فرمانش سرپیچی می کنید می رود و بر نمی گردد.

 

◀️(نکته ای است مهم، آن را دو سه بار بخوانید و در آن دقت کنید.)▶️

📚نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی ص 456 به نقل از طوسى ابوجعفر محمدبن حسن؛ تهذیب الأحکام، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ‌چهارم، 1407 ه‌.ق،‌ ج 2، ص 188.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

خون خوردن

خون خوار

چرا خوردن خون حرومه
این کسایی که شیطون پرست و اینا هستند خون می خورن
خب تو اون کشورای دیگه خون گازدار می فروشن
چرا نمی شه خورد ؟
.
 
 
خون خوردن دو تا اثر داره
1. جسمی
خون ماده آماده ایه برا پرورش انواع میکروبها
همه میکروب هایی که به بدن وارد میشن به خون حمله می کنن
مخصوصا وقتی خون از جریان می افته و می میره 
گلبولای سفید از بین میرن و میکروبا به سرعت زیاد میشن
خون وقتی از جریان می افته آلوده ترین جای بدنه 
 
2. روحی و روانی
تو علم غذا شناسی می گن غذاها تو اخلاق آدم تاثیر داره
از قدیمم می گفتن خون خواری قساوت و سنگدلی میاره
 
روایت هم داریم :
آنها که خون می خورند آنچنان سنگدل می شوند که ممکن است
دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند.
 
وسائل الشیعه ج 16 ص 310
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
حسین عبداللهی

س: چرا در میان جوانان گرایش به کوروش و زرتشت تشدید شده است؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

آزادی های یواشکی

 

سوال این است که کمپینی که ادعای خودجوش بودن دارد، از کجا چنین هزینه‌های گزافی را تامین می‌کند؟ و کدام افراد و نهادها هستند که چنین گسترده و هماهنگ برای چنین کمپین «خودجوش» در رسانه‌‌های بین‌المللی لابی می‌کنند؟"

گروه مانیتورینگ - چند روزیست که راه اندازی کمپینی از سوی مسیح علی نژاد خبرنگار ضدانقلاب ساکن انگلیس با پروپاگاندای خبری رسانه های غرب مواجه شده ، ولی زودتر از آنکه پیش بینی میکردند پشت پرده این کمپین برملا شد.

به گزارش بولتن نیوز، طی این پروژه مسیح علی نژاد ضدانقلاب لندن نشین، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی‌ را در قالب پروژه «آزادی‌های یواشکی» در فیسبوک، عملیاتی کرد و از مردم خواست تا تصاویر بدون حجاب در اماکن عمومی‌ از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند. پروژه‌ای که به نظر می‌رسد دارای پشتوانه‌‌ای سازمان یافته است، به صورتی که خبر ایجاد این کمپین به صورت عجیبی در بسیاری از رسانه های معاند همچون بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا، دویچه وله و … و روزنامه های مطرح غربی مانند لوموند، اشپیگل، گاردین و … منتشر شده است حال آنکه این حجم بازتاب بصورتی است که تنها از فردی مانند مسیح علی‌نژاد برنمی‌آید.

 

تشریح دروغ پردازی تئوریسین های کمپین آزادی‌های یواشکی

پس از حضور مسیح علی نژاد در شبکه صدای آمریکا، فاز اول دروغ پردازی تئوریسین های این کمپین افشا شد. مسیح علی نژاد که به عنوان میهمان برنامه روی خط به شبکه صدای آمریکا دعوت شده بود عنوان کرد که عکس های بانوان را با اجازه صاحب عکس منتشر کرده و تمامی افراد، با رضایت کامل عکس هایشان را به کمپین ارسال نموده اند ، این در حالی ست که در ادامه طی تماس خانمی به برنامه روی خط پرده اول دروغ بودن این صفحه را افشا کرده و اعلام کرد که عکس خصوصی او را "بدون اجازه" از صفحه شخصی اش سرقت کرده اند و در آن صفحه فیسبوکی به عنوان عکس ارسالی مخاطبان منتشر کرده اند.

سفارشی و تبلیغی بودن این گونه کمپین ها آنقدر غیر واقعی و دور از حقیقت می باشد که حتی با واکنش عناصر ضدانقلاب خارج از کشور مواجه و فاز دوم دروغ پردازی این کمپین را رقم زدند، در این راستا محسن کریمی ضدانقلاب لندن نشین عضو گروهک کنفدراسیون دانشجویان با انتشار پشت پرده تبلیغی این صفحه (تعداد لایک های خریداری شده صفحه فیس بوک) و عدم برخورداری از حامیان واقعی و پشتوانه مردمی، در سایت بالاترین و ایران گلوبال مینویسد:

"آنچه که در چند هفته اخیر در قالب یکی از این کمپین‌های دست‌ساز شاهد بودیم کمپین خانم معصومه (مسیح-مسی) علی‌نژاد است که با نام «کمپین آزادی‌های یواشکی» از ویژگی‌های خاصی برخوردار است از جمله این ویژگی‌ها افزایش 100،000 لایک در فیس‌بوک در کمتر از 4 روز که مجموع این لایکها 232 هزار لایک است. حال سوال اینجاست: هزینه هر 1000 لایک منطقه‌ای حدودا ً 80 دلار است که اگر انصاف به خرج دهیم و با توجه به دیگر کمپین‌های که واقعا مردم از آن استقبال کردند مقایسه کنیم، دو سوم لایکها خریداری شده‌اند، که به گفته نزدیکان این صفحه این امری غیراخلاقی نیست و نوعی تبلیغات است ... حال سوال این است بیش از 12 هزار دلار هزینه لایک خریدن برای این صفحه تا به امروز را چه کسی یا کسانی تامین کرده‌اند؟"

در ادامه کریمی در خصوص سفارشی بودن این کمپین مینویسد: "اما داستان به همینجا ختم نمی‌شود. بانیان این کمپین مقالاتی را به روزنامه‌هایی همچون لوموند و اشپیگل و میرور و چند ده روزنامه و وبسایت معروف دیگر سفارش داده‌اند."

کریمی در انتهای مقاله خود، به پشت پرده تبلیغی این کمپین اشاره کرده و مینویسد: "می‌توانم بگویم که بازتاب خبری این کمپین در روزنامه‌های معتبر از قد و قامت کل اپوزیسیون خارج بود. بنابراین با شناختی که از سانسور خبری در رابطه با مسائل ایران دارم و نوع این کمپین، مقالاتی که در باب این کمپین کذایی نگاشته شدند 100سفارشی و آنچنان که از متن آنها برمی‌آید همگی از ادیت مخصوصی برخوردار هستند که در عالم روزنامه‌نگاری به آن «رپرتاژ آگهی» می‌گویند؛ و متعاقبا چون در قالب آگهی است هزینه گزافی باید پرداخت. حال اگر به احتساب این مقالات فقط در لوموند و اشپیگل و فیگارو بپردازیم حداقل 15 هزار دلار دیگر پای ایشان آب خورده. اگر روزنامه‌هایی از قبیل روزنامه مکزیکی و وبسایتهای قدر قدرت خبری و صدای آمریکا و تلویزیون من و تو را به پای روابط بگذاریم و هزینه کمتری در نظر بگیریم، در کل این کمپین برای خانم علی‌نژاد بین 27 تا 30هزار دلار آب خورده.

سوال این است که کمپینی که ادعای خودجوش بودن دارد، از کجا چنین هزینه‌های گزافی را تامین می‌کند؟ و کدام افراد و نهادها هستند که چنین گسترده و هماهنگ برای چنین کمپین «خودجوش» در رسانه‌‌های بین‌المللی لابی می‌کنند؟"

کمپین 30 هزار دلاری مسیح علی نژاد برای آزادی های یواشکی

(پوشش خبری پشت پرده کمپین، در سایت صهیونیستی بالاترین)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

مدعیان روشنفکری دینی(نئولیبرال) در قهقرای ابتذال

 

ماجرای به دام افتادن "حسن یوسفی اشکوری" از مدعیان روشنفکری دینی توسط گروهک یا به معنای صحیحتر "فرقه تروریستی مسعود رجوی" با استفاده از یکی از کثیفترین روشهای سازمانهای جاسوسی غربی و کمونیستی، یعنی استفاده از "مامور جنس مونث" و تحت فشار قرار دادن طعمه بیچاره با اسناد و عکسهای تهیه شده از این ارتباطات بوده است.

به دام افتادن اشکوری توسط منافقین

داستان بدام افتادن اشکوری بدین گونه بوده که گویا "فرقه رجوی" چند سال پیش همسر "علی احسانی" از سران تشکیلات (به نام مونا_م) را به عنوان طعمه به سراغ اشکوری نگونبخت فرستاده و پس از به دام افتادن اشکوری، با عکسها و فیلمهای بسیار خصوصی که از ارتباطات این دو تهیه کرده بود، به سراغ اشکوری رفته و وی را وادار به تمکین در مقابل خواستههای سازمان می‌کند. از قرار معلوم در این روند اشکوری بخت برگشته از سال 88 تا امروز عامل "سازمان منافقین" در تشکلهایی مانند گروههای موسوم به "ملی_مذهبی"، "فتنه‌گران"، جریان روشنفکری دینی، "سایت جرس" و ... بوده و طی این سال‌ها فرقه رجوی تلاش می‌کرده اطلاعات مربوط به آنها را دریافت و نقطه نظرات خود را از طریق اشکوری به این تشکل‌ها القاء کند.

با وجود اینکه ممکن است ارتباط نامشروع با یک زن شوهردار توسط یک متفکر به اصطلاح دینی در وهله اول باعث شکل‌گیری علامت سوال در ذهن خواننده شود، ولی عملکرد و استحاله فکری عناصر این جریان به راحتی علامت سوال را از اذهان پاک کرده و صرفا احساسی از تاسف ناشی از مشاهده سقوط این مدعیان به قهقهرای ابتذال در ذهن‌ آدمی بر جای می‌گذارد.

ظهور "حسین دباغ" روشنفکر

جریانات "سکولار" و "لیبرال" که در پوشش "روشنفکری دینی" در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور حضور داشته و همواره در راستای "دین زدایی" در کشور فعالیت می‌کردند، در نهضت "امام خمینی" (ره) ضربه سهمگینی را متحمل شده و بسیاری از ظرفیت‌های خود در عرصه‌های مختلف را از دست دادند. با این حال این جریان از پا ننشسته و این بار با فروکش نمودن شور انقلابی و با استفاده از درگیر بودن ارکان مختلف کشور در "جنگ تحمیلی"، از اوایل دهه 60 به صورت خزنده، ظرفیت‌های جدید و ناشناخته خود را فعال کرد که بارزترین این افراد "حسین حاج فرج دباغ" با نام مستعار "عبدالکریم سروش" بود. این جریان که ابتدا با رویکردی منافقانه خود را روشنفکری دینی می‌نامید در واقع پیش‌برنده اصلی و بسترساز تفکرات "نئولیبرالیستی" در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و همچنین رویکردهای "نئوپوزیتویسیتی" در قلمرو مباحث معرفت شناختی بود. جوهره فکری این جریان به سردمداری سروش را می‌توان در یک کلام دانست که آن "عدم قطعیت حقیقت در تمامی حوزه‌ها و حاکمیت نسبیت بود" به نحوی که در جولانگاه نسبی بودن امور و سلاخی حقیقت، آن چه بر جای می‌ماند تسلط کامل نفسانیات بر حوزه‌های مختلف، بدون هیچ گونه قید و بند دینی، اخلاقی، اجتماعی و ... بود.

 

با شکل‌گیری این جریان به سردمداری سروش در اندک زمانی، بسیاری از همپالگی‌های فکری وی همچون حسن یوسفی اشکوری، "محسن کدیور"، "عطاءالله مهاجرانی"، "محسن مخملباف"، "محسن سازگارا" و ... پرده از چهره منافقانه خود برانداخته و مبلغ این دیدگاه در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، حاکمیتی و ... شدند. جالب اینکه این جریان پرهیاهو با بدست گرفتن ظرفیت‌های رسانه‌ای و تبلیغی، به احدی نیز اجازه نقد این تفکرات را نداده و آن را مصداق حیثیت زدایی از مومن و دافعه غیرمنطقی می‌دانستند!

اما از آنجا که سنت الهی بر رسوایی منافقین قرار داشته، این جریان دین ستیز برای مدت طولانی نتوانست در پشت نقاب روشنفکری دینی پنهان بوده و به تدریج ابعاد "ضد دینی و الحاد" آن بروز کرد. این اتفاق زمانی صورت گرفت که این جریان احساس کرد خروج بیش از این از پیله منافقانه خود، در واقع ورود به عرصه ارتداد است که برای این منظور می‌بایست از حوزه اقتدار حاکمیت اسلامی خارج شده و در دامان دشمنان اسلام، کنه اعتقادات خود را علنی کند.

در این روند، عناصر اصلی این جریان با فرار به خارج از کشور نقاب منافقانه را کنار زده و علنا شمشیر دین‌ستیزی به دست گرفتند.

اسلام ستیزی عیان مسلک سروش

از جمله اقدامات این جریان در این روند، نفی غیر مستقیم نبوت پیامبر از طریق نفی وحی الهی به ایشان بود. در این راستا سروش در بهمن ماه سال 1386 در مصاحبه با "میشل هوبینگ"، روزنامه نگار هلندی "رادیو زمانه" به انکار عصمت قرآن پرداخته و وحی را تجربه شخصی پیامبر و ساخته ذهن بشری او دانست. تجربه‌ای شبیه شعر شاعران که البته می‌تواند خطاپذیر هم باشد! عبدالکریم سروش که ید طولایی در ثبت آراء و نظریات دیگران به نام خود دارد، در این زمینه نیز با دزدی آرای افرادی چون "نصر حامد ابوزید" عنوان داشت "من فکر نمی‌کنم دانش پیامبر از دانش مردم هم عصرش درباره زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی را که امروز ما در اختیار داریم، نداشته است!"

این روند دین ستیزانه را "اکبر گنجی" با نفی "مهدویت" ادامه داد. اکبر گنجی که پس از فرار از ایران به طور کامل در اختیار "سرویس امنیتی آمریکا" و "پنتاگون" قرار گرفته، در ادامه نظریه پردازی‌های استادش، وجود "حضرت ولیعصر" (عج) را انکار و آن را ساخته و پرداخته شیعیان دانست.

همچنین، اباحه‌گری این جماعت که از استخفاف حجاب شروع شد، در نهایت پستی و پلیدی به لجام گسیختگی در "روابط جنسی زن و مرد" کشیده و در نهایت سر از توجیه "همجنس‌گرایی" درآورد.

در پروژه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه، عبدالکریم سروش تلاش کرده با شکستن تابوهای دینی و فرهنگی نامی ویژه از خود به یادگار بگذارد که کمتر در این عرصه وجود داشته باشد. در این خصوص سروش در فروردین ماه 1391 در جلسه پرسش و پاسخ "دانشگاه تورنتو" اظهارنظرهایی داشت که تاسف بلکه تعجب همگان را نیز برانگیخت. سروش با وقاحت کامل در پاسخ به سوالاتی راجع به همجنس‌گرایی و "زنای با محارم" عنوان داشت "در داخل حوزه دین که تکلیف روشن است، اما بیرون از فضای دینی کمی اوضاع فرق می‌کند... ممنوعیت‌های شرعی برای سن تکلیف است. انسان‌های امروزی مایلند یک انسان حق مدار باشند تا یک حیوان تکلیف گرا؟!"

سروش با نام بردن از حقوق انسان‌ها، همجنس‌گرایی را نیز یک حق می‌داند و به خود اجازه اظهارنظر در رابطه با چنین حقی نمی‌دهد!

سروش مهمترین چالش در ایران را چالش میان اخلاق و حقوق می‌داند. او می‌گوید "بسیاری از مسائلی که در گذشته غیراخلاقی بوده امروز تحت عنوان حق، اخلاقی محسوب می‌شوند". مثال‌هایی که وی برای تائید حرف‌های خود می‌زند بسی شگفت انگیزتر از تئوری پردازی‌های اوست.

وی می‌گوید "در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقا ممنوع بوده، ولی امروز به عنوان یک حق شناخته می‌شود و چنانچه رضایت طرفین باشد، مشکلی ندارد. در گذشته ارتباط یک زن شوهردار اخلاقا مذموم بوده، ولی امروز یک حق محسوب می‌شود. یعنی اگر زنی چنین کاری کند هیچ قانونی حق ندارد گریبانش را بگیرد. حتی اجازه ندارد به اندازه یک جای پارک نامناسب او را جریمه کند. بی اخلاقی در گذشته، امروز به عنوان حق مجاز است!"

از دیگر کسانی که در چارچوب‌های دین ستیزانه اقدام به نظریه پردازی نموده، حسن یوسفی اشکوری است.

 

اشکوری پس از فرار از ایران با توجه به سابقه روحانی بودن به نوعی به عامل مشروعیت بخش در به چالش‌کشیدن و نقض ارزش‌ها و مبانی اعتقادی اسلامی تبدیل شده است. وی همواره یکی از عوامل ثابت در نشست‌های خبری شبکه‌های ضد اسلامی همچون "بی بی سی فارسی" و ... بوده و در فضای مجازی از عناصر بسیار فعال در نفی احکام دینی است.

اشکوری، گرگی در لباس میش

نکته جالب در خصوص حسن یوسفی اشکوری، انطباق کامل افکار و نظریات وی در نفی احکام دینی با عملکرد شخصی او در ابعاد مختلف است.

به عنوان نمونه، اشکوری در هشتم اردیبهشت ماه سال 90، با انتشار مقاله‌ای در سایت "کمیته گزارشگران حقوق بشر"، تقریبا تمامی احکام اسلامی در موضوع خانواده و زنان را به چالش کشیده و آن را متعلق به شرایط اجتماعی و خانوادگی زمان بعثت و موقعیت حجاز می‌داند.

وی در این مقاله آورده است "اگر قبول کنیم در قلمرو زندگی آدمی یعنی امور روزمره، اصل بر تصمیم‌گیری آزاد و مختارانه و مصلحت اندیشانه هر انسانی ولو مومن در هر زمان و مکانی است و دین و شرع مسئولیتی در این زمینه ندارد، حداقل آن است که به تعبیر فقهی میدان مباحات بسیار فراخ خواهد شد و شمار قابل توجهی از احکام شرعی کنونی در این حوزه (حوزه خانواده) بلاموضوع خواهند بود!"

وی اضافه می‌کند "برای تنظیم خانواده سالم و انسانی نیز رعایت عدالت شرط اساسی و گریزناپذیر است. رعایت عدالت نیز برابری زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده در استفاده برابر از تمامی امکانات و امتیازات و حقوق انسانی است... نظام خانواده کهن موضوعیت خود را از دست داده و در حال از دست دادن است و مسلمانان نیز دیر یا زود به این امر تن خواهند داد و بدان اعتراف خواهند کرد".

نکته جالب آنکه پس از چنین مقدمه چینی، اشکوری شروع به انتقاد از احکام اسلامی در تبعیض علیه زنان کرده و با ذکر چند مقدمه همچون؛ نصف بودن "ارث خواهر" نسبت به برادر، "وجوب تمکین زن در مقابل مرد" و ... به این نکته اصلی مورد نظرش یعنی "عدم عدالت در حق چند همسری مرد و عدم وجود این حق برای زنان" اشاره می‌کند.

رفتار اشکوری در ارتباط با خانم (مونا م) همسر آقای علی احسانی نشان دهنده آن است که اشکوری به شدت عامل به باورهای خود بوده و در ارتباط غیر اخلاقی با یک زن شوهردار قبحی نمی‌بیند. فقط بداقبالی اشکوری این بوده که این زن مامور به دام انداختن اشکوری بوده و احتمالا ارتباط وی با او چندان در چارچوب‌های تئوریک اشکوری قابل تعریف نیست، وگرنه این متفکر فاسدالاخلاق احساس بهتری نسبت به توسعه تفکراتش در بستر جامعه می‌یافته است.

 

در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که امروزه ارزش اقداماتی چون خلع لباس افرادی همچون اشکوری عیان می‌شود، چرا که در صورت استمرار رفتار افرادی از این دست در لباس روحانیت، این موضوع می‌توانست فاجعه‌ای عظیم برای جامعه دینی محسوب شود.

همچنین، امیدواریم این آخرین نمونه از انحرافات عملکرد این آقایان به اصطلاح روشنفکر دینی بوده و نام دین بیش از این‌‌ آلوده به اعمال این دین ستیزان نگردد، چرا که مجوزهایی که سروش در اعمال غیر اخلاقی صادر کرده، بسی پست‌تر و رذیلانه‌تر از تئوری‌های اشکوری بوده است.

سلطه استکبار بر تفکرات سروش و پیروانش

نکته دیگری که در بررسی چرایی رویکرد نظری و عملی افرادی همچون سروش و اشکوری و ... می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، همراهی و همگرایی این جریان با نظام سلطه بین‌المللی در قداست زدایی از ارزش‌های دینی و انسانی و کمک به سیطره امیال شهوانی و خواسته‌هایی شیطانی است.

ریشه این موضوع را نیز نه تنها در اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیک که در نزاع قدرت در عرصه بین‌المللی می‌بایست جستجو کرد، به نحوی که سیطره فرهنگی غرب بستری برای گستره سلطه این تفکر بر تمامی ابعاد حیات انسانی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... است.

در نگاه کلان‌تر، بهره گیری از ظرفیت‌های غیراخلاقی و مقابله با ارزش‌های دینی و الهی توسط جهان غرب، بخشی از نزاع بین خیر و شر در جهان است که در یک سمت آن دین‌مداران و خداجویان و در طرف دیگر آن نظام ظالمانه بین‌الملل با سردمداری آمریکا و صهیونیسم بین الملی قرار دارند.

 

نزاعی که پس از قرن‌ها کشاکش می‌رفت تا در قرن بیستم میلادی با پیروزی تاریکی بر نور و غلبه شیطان بر انسان پایان یابد، ولی از آنجا که سنت و مشیت الهی در نهایت غلبه نور بر تاریکی و حقیقت بر ظلمت است، خداوند مردی از نسل خوبان را برانگیخت تا با احیای شعارهای انبیای الهی پیروزی حق بر باطل را رقم زند.

در این روند امروزه استکبار جهانی به سردمداری شیطان بزرگ تمامی ظرفیت‌های تکنولوژیکی، فکری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را بسیج کرده تا حرکت خمینی کبیر به پیروزی نهایی نرسد.

در این میان جریان روشنفکری به اصطلاح دینی که زاییده تفکرات لیبرالیستی و نئولیبرالیستی غربی است، پیاده‌ کننده نظام فکری دشمن و توجیه کننده تفکرات و رفتارهای دین ستیزانه در پوشش تفکر و عمل دینی گردیده است.

در واقع می‌توان گفت عملکرد روشنفکری دینی بخشی از هجمه ناتوی فرهنگی دشمن علیه جهان اسلامی و ارزش‌های انسانی است که می‌کوشد با همراهی امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب هویت دینی جوامع اسلامی را به مسلخ بکشاند.

در این زمینه جالب توجه خواهد بود اگر بدانیم که امروزه 4000 کانال ماهواره‌ای هرزه نگاری به صورت مجانی و شبانه روزی در فضای ماهواره‌ای کشور ایران فعالند، در حالیکه تقریبا در تمامی کشورهای غربی این شبکه‌ها از نیمه شب به بعد دارای برنامه بوده و تماما به صورت کابلی و در ازاء دریافت هزینه اقدام به پخش برنامه می‌کنند.

همچنین، نگاهی به برنامه‌های مختلف شبکه‌های ماهواره‌ای از شبکه‌های خبری همچون بی بی سی فارسی گرفته تا شبکه‌های به اصطلاح اجتماعی و خانوادگی همچون "من و تو"، "فارسی وان"، "جم تری وی" و ... نشان می‌دهد که همگی این شبکه‌ها در راستای تخریب کیان خانواده، دین زدایی و القاء تفکرات "سکولار" و "پلورالیستی" به شدت در حال فعالیتند.

در این روند آنچه قابل مشاهده است، تلاش مزدوران فکری و فرهنگی همچون سروش، اشکوری، کدیور، گنجی، مهاجرانی و ... در تئوریزه کردن فساد و مشروعیت بخشی به لجام گسیختگی اخلاقی است.

متاسفانه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه که از اوائل دهه 60 تاکنون ادامه داشته، نتیجه‌ای بسیار تلخ در فضای سیاسی و اجتماعی کشور رقم زده و آن فروغلتیدن بخشی از عناصر و جریانات سیاسی کشور در منجلاب بی‌دینی و تقابل علنی آنها با نظام دینی حاکم بر کشور بود، که بارزترین مصداق آنها را می‌توان تلاش‌های میدانی و بی پرده این جریانات برای براندازی حکومت دینی در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دانست.

آنچه در وقایع سال 88 رخ داد، کنار زدن پرده تزویر و نفاق از چهره بخش عمده‌ای از جریان سیاسی موسوم به اصلاح طلبان و قرار گرفتن آن‌ها در مقابل نظام دینی برخاسته از خون صدها هزار شهید بود، فتنه‌ای که طی آن محصول استحاله فکری روشنفکری نئولیبرال، تحت عناوینی همچون تفکر اصلاح طلبی، گروهک‌های التقاطی موسوم به ملی_ مذهبی، جریانات به اصطلاح دمکراسی‌خواه، جریانات و عناصر وابسته و مزدور به اصطلاح حقوق بشری و ... همگی ضمن اینکه با شمشیر عریان در مقابل حکومت دینی قرار گرفتند، بلکه توانستند از حمایت‌های تمامی دشمنان اسلام اعم از نظام سلطه بین المللی، گروهک‌های ضد انقلاب خارج نشین، امپراطوری رسانه‌ای دشمن و ... بهره مند گردند.

البته آنچه در نهایت تعیین‌کننده بین نزاع حق و باطل در این عرصه شد، دست خداوند قهار بود که از آستین ملت بیرون آمده و طومار دشمنان دین خدا را در هم پیچید.

در پایان امیدواریم که خداوند متعال همواره ما را در پناه رحمت خود حفظ نموده و از فروافتادن در ورطه شیطان حفظ نماید، چرا که مجازات رویگردانان از رحمت الهی، تسلط شیطان بر تمام ابعاد فکری و رفتاری آنان (به اذن الله) خواهد بود.

و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطنا فهو له قرین. (و هر که از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او می‌گماریم که همدم او گردد.( (زخرف آیه 36)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

اسلام هراسی در رسانه های غربی

نحوه اسلام‌هراسی در رسانه‌های غربی؛ «CNN» برای نمونه

اسلام‌هراسی، پروژه‌ غربی و اسرائیلی که می‌رود تا از یک دین سراسر رحمانیت با ذکر مصداق‌هایی استثنا، یک دین سراسر خشونت را معرفی کند، یک تاکتیک رسانه‌ای است که هیچ زمانی جنایت‌ غربی‌ها را فرصت مخابره شدن نمی‌دهد. یک جنگ رسانه‌ای نابرابر.

خبرگزاری فارس: نحوه اسلام‌هراسی در رسانه‌های غربی؛ «CNN» برای نمونه


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

دشمنان امام زمان

دشمنان امام زمان عجل الله تعال فرجه الشریف چه کسانی اند؟
 

۱. منحرفان فکری (یا بعبارتی مسلمانان صهیونیست)

یکی از گروه‌هایی که با امام زمان جنگ می‌کند، گروهی است که قرآن را با اندیشه باطل خود تفسیر می‌کند . در روایات آمده است: «آزاری که آنان هنگام ظهور به امام زمان می‌رسانند ، بیش از آزاری است که پیامبر از مردم نادان زمان خود دید؛ چون افرادی پیامبر را آزار دادند که سنگ و چوب را می‌پرستیدند ، اما کسانی که با حضرت ولی‌عصر جنگ می‌کنند ، کسانی هستند که کتاب خدا را در برابر آن حضرت تفسیر می‌کنند»

۲. بتریه (یا بعبارتی عالمان نادان)

امام صادق علیه‌السلام فرمود: « چهارهزار از حاملان قرآن و پشمینه‌پوشان معروف به زیدیه، از بیعت با آن حضرت، خودداری می‌کنند و می‌گویند: آمدن امام حسین در این زمان، سحری عظیم است. پس هر دو سپاه، درمقابل یک‌دیگر قرار می‌گیرند، امام زمان آنها را موعظه می‌کند و سه‌روز به آنان مهلت می‌دهد. پس از پایان‌گرفتن مهلت، امام زمان دستور جنگ با آنان را صادر می‌کند»امام باقر علیه‌السلام نیز فرموده‌اند: «وقتی حضرت مهدی علیه‌السلام به کوفه می‌رود، شانزده‌هزارنفر از بتریه که خود را قاریان قرآن و فقهای دین می‌دانند، ولی نفاق و دورویی سرتاپای آنها را فراگرفته است، درحالی که اسلحه بر دوششان است، نزد آن
حضرت می‌آیند و می‌گویند: ای فرزند فاطمه! برگرد که هیچ‌نیازی به تو نداریم. اینجاست که حضرت مهدی علیه‌السلام، شمشیرخواهد کشید و در روز دوشنبه از بعدازظهر تا شب، همه آنها را در پشت شهر نجف به قتل خواهد رساند»

۳.مرجئه (منحرفین از اسلام)

سومین گروه ازدشمنان امام زمان که حضرت هنگام ظهور با آنان جنگ می‌کند و همه آنها را به قتل می‌رساند، کج‌اندیشان مرجئه هستند که بر اثر عقاید انحرافی خود، فرسنگ‌ها از اسلام فاصله می‌گیرند و عظیم‌ترین گناهان را بی‌پروا انجام می‌دهند.بشیر می‌گوید: « درسفری که به مدینه داشتم، همین‌که به در خانه امام باقر علیه‌السلام رسیدم، قاطر زین شده‌ای بر در خانه آن حضرت یافتم، بدین‌جهت برای ملاقات با آن حضرت، پشت درخانه نشسته، منتظر بیرون‌آمدن وی شدم؛ همین‌که امام بیرون آمد، سلام کردم. آن حضرت از قاطر پیاده شد، به‌سوی من آمد و فرمود: اهل کجاهستی؟ عرض کردم: اهل عراق. فرمود: کدام شهر؟عرض کردم: کوفه. فرمود: چه کسی دراین سفر تو را همراهی می‌کرد؟ گفتم: گروهی از محدّثه. فرمود: محدّثه چه کسانی‌اند؟ عرض کردم: مرجئه. فرمود: وای برآنها! اگر فردا قائم ما قیام کند، به چه کسی پناه خواهند برد؟
عرض کردم که آنان می‌گویند: در آن روز، همه مشمول عدل او قرار می‌گیریم و با شما برابر هستیم. فرمود: «هر کس توبه کند، خداوند توبه‌اش را می‌پذیرد و هر کس نفاقی در درون داشته باشد، او را از رحمت خود دور خواهد کرد و هر کس ایده باطلش را در آن روز اظهار کند، خداوند خونش را خواهد ریخت».
سپس فرمود:«قسم به آنکه جانم در قبضه اوست، امام زمان آنها را خواهد کشت، همان‌گونه که قصّاب، گوسفند خود را می کشد».
عرض کردم که آنان می‌گویند: هنگامی که امور بر حضرت مهدی علیه‌السلام سامان گرفت، وی قطره خونی را نخواهد ریخت. حضرت فرمودند: قسم به آنکه جانم در دست اوست! چنین چیزی نخواهد بود تا ما و شما، خون و عرق را از پیشانی‌مان پاک گردانیم و سپس به پیشانی خود اشاره نمود».

۴. گروه‎هایی از اهل کتاب

مسیحیان و یهودیان، هنگام ظهور، ابتدا مقابل حضرت صف‎آرایی کرده، آماده جنگ می‌‎شوند، ولی نزول حضرت عیسی علیه‌السلام و نماز‌خواندن ایشان پشت سر امام مهدی علیه‌السلام و نیز آشکار‌شدن الواح اصلی تورات، توسط امام زمان علیه‌السلام باعث می‌‎شود عده زیادی از اهل کتاب، دین اسلام را بپذیرند. همچنین برخی صلح کرده و گروهی نیز به جنگ می‌‎پردازند. در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام آمده است: «زمانی که حضرت مهدی علیه‌السلام قیام کند، بعد از شام به‌ سمت روم لشکری می‌‎فرستد که آنها مجبور به درخواست امان و صلح می‌‎شوند».دلیل مخالفت و مقاومت برابر مهدویت، ناشی از عدم درک درست از دین و حقیقت انسانیت، دنیا‌طلبی، روحیه لجاجت و تعصب است. شایان ذکر است که هیچ یک از مخالفان و معاندان، در ستیز و رویارویی با امام دوازدهم علیه‌السلام موفق نخواهند شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

فرهنگ‌سازی در شبکه‌های اجتماعی؛ با خواهش و تمنا؟

یکم: فرهنگ‌سازی؛ و ما ادریک فرهنگ‌سازی
دنیا هر روز دارد روش‌های جدیدی را کشف می‌کند تا بتواند شیوه‌های آموزش را برای مردم و کاربران عادی ساده‌تر کند و کاربران را به نحوی آموزش دهد که در فضای مجازی کم‌تر آسیب ببینند و بیش‌تر بهره‌بردار باشند.

در این میان، دولتی به نام «ایالات متحده آمریکا» وجود دارد که علاوه بر صرف بودجه برای آموزش مردم و ارتقای سواد رسانه‌ای و مجازی مملکت خودش، دارد برای مردم کشور دیگری به نام «جمهوری اسلامی ایران» هم بودجه صرف می‌کند و برنامه آموزشی می‌گذارد. البته نه برای این‌که آسیب‌ها را برای مردم ما کم کند، بلکه طبیعتاً برای این‌که فرهنگ خودش را در شبکه‌های اجتماعی جاری کند و حرف‌های خودش را به کرسی بنشاند.

حالا در بحبوحه تلاش دولت‌ها برای تأمین امنیت اخلاقی، روانی و مالی مردم‌شان، تنها راهکار وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران این است که از مردم کشورمان «خواهش کند» تا فرهنگ استفاده از این شبکه‌ها را رعایت کنند. مردمی که گرچه خودشان تلاش می‌کنند به‌روز بمانند و دانش‌شان را در حوزه فناوری اطلاعات عقب نگه ندارند، اما طبیعتاً نیازمند دریافت یک‌سری آموزش‌های تخصصی و عمومی از سرچشمه‌های مطمئن دولتی و حاکمیتی هستند.

منطقی است در میان سیل هجمه‌های وارده در شبکه‌های اجتماعی که عموماً و غالباً سازماندهی شده هستند (مانند شایعات منتشره و ارسال و دریافت محتواهای غیر اخلاقی و...)، «خواهش»، «تمنا» و حتی «التماس» هم تأثیرگذار نباشد! چراکه مردم علی‌رغم علاقه به حفظ شئونات و امنیت جامعه، در مواقع مورد نیاز، آموزش ندیده‌اند که «محتوای صحیح و موثق» از «محتوای غیر موثق» را تشخیص بدهند و بر اساس ذات این شبکه‌ها، اقدام به پخش محتواهایی می‌کنند که خودشان هم قلباً نمی‌خواهند و مایل نیستند.

دوم: فرهنگ‌سازی‌های دولتی؛ دولتی‌های فرهنگ‌ساز
کارنامه دولت یازدهم در اقدامات ایجابی فضای مجازی چندان درخشان نیست. گرچه دولت‌های قبلی هم در این زمینه اقدامی صورت ندادند، اما حداقل این است که اصولاً دولت‌های قبلی کاری به کار فضای مجازی نداشتند!

اما با بررسی اقدامات نهادهای ایجابی دولتی، می‌توان متوجه شد که نمره دولتی‌ها در فرهنگ‌سازی این حوزه چند است؟

* وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: تنها نهادی که ذاتاً وظیفه فرهنگ‌سازی در حوزه فضای مجازی را دارد، وزارت فرهنگ است. این وزارتخانه هم تنها یک بازوی اجرایی به نام «مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال» دارد که از ابتدای تصدی علی جنتی بر این وزارتخانه، تاکنون دو بار مسؤول عوض کرده است و متأسفانه هیچ خروجی ملموسی به جز تعطیلی «نمایشگاه‌های رسانه‌های دیجیتال» و تبدیل آن به یک نمایشگاه فناورانه به نام ITDMEX ندارد.

شنیده‌ها این‌طور روایت می‌کنند که این مرکز هم ماه‌هاست عملاً تعطیل شده و مأموریت خاصی در این حوزه ندارد.

* وزارت ورزش و جوانان: از زمان تصدی دکتر محمود گلزاری به سمت معاونت جوانان این وزارت‌خانه، یک اتفاق مثبت رخ داده و آن هم تشکیل «کمیته ملی فضای مجازی» است. کمیته‌ای که انگار می‌خواهد به‌جای فرهنگ‌سازی و اقدامات ایجابی، خودش را درگیر حوزه تصمیم‌سازی کند. گرچه تشکیل این کمیته ممکن است موازی‌کاری با مرکز ملی فضای مجازی باشد، اما صرف تشکیل آن، اقدامی است که می‌تواند «امید» را در دل ناظران این حوزه روشن کند.

* وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات: شخص وزیر ارتباطات با حضور در شبکه‌های اجتماعی ایرانی مانند کلوب، آپارات، لنزور و تبیان، بزرگ‌ترین اقدام ایجابی را انجام داد. آن‌هم در زمانی که بسیاری از وزرا به سمت فیس‌بوک و توئیتر مایل بودند و حتی گوشه چشمی به استعدادهای ایرانی نداشتند.

اما بزرگ‌ترین اقدام ایجابی این وزارت‌خانه که ساماندهی طرح «شبکه ملی اطلاعات» و «فیلترینگ هوشمند» بود که به گفته کارشناسان، هر دوی این اقدامات یا تعطیل شده‌اند و یا به کندی پیش می‌روند.

* وزارت کشور: پیش از این، کمیته‌ای در وزارت کشور، وظیفه بررسی تهدیدها در فضای مجازی و ارائه راهکارهای ایجابی را داشت. کمیته‌ای که به نظر می‌رسد در دولت جدید تعطیل شده است و اقدام خاصی را صورت نمی‌دهد.

سوم: جنگی که بود؛ جنگی که هست
تمام واقعیت این است که اگر باور نداشته باشیم جنگی که چند سال پیش در حوزه نظامی و سخت داشتیم، این روزها به شکل دیگری نمایان شده است، نمی‌توانیم برای صف‌بندی‌هایش پیش رویمان هم برنامه‌ریزی کنیم؛ چرا که اصولاً صف‌بندی را قبول نداریم.

آن وقت است که تنها راهکارمان در برابر چشم‌های نگران خانواده‌ها و دل‌های درگیر جوانان در فضای مجازی، «خواهش» کردن می‌شود و سعی می‌کنیم از راه دور، تنها جوانان‌مان را ارشاد کنیم و دست‌شان را برای کمک کردن نگیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲
حسین عبداللهی

هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند

پس از موفقیت خیره کننده آلبوم "دهاتی "ممنوعیت هایی برای شادمهر عقیلی وضع شد ،که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محاق قرار داد و پس از دو سال آلبوم به صورت غیر رسمی منتشر شد پس از این اتفاقات شادمهر عقیلی به کانادا م ...
صراط: ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم وقوع اتفاقاتی چون جنگ و انقلاب و قطب بندی های سیاسی پر رنگ در فضای اجتماعی از دلایل عمده ی مهاجرت است، البته از دلایل شخصی هم نمی توان غافل شد وجود مشکلات شخصی دلیل کافی برای خیلی از مهاجرت ها بوده است مهاجرت وقتی که برای یک هنرمند اتفاق می افتد به سبب آنکه آن شخص دارای شهرت است ،ابعاد گسترده تری دارد این به کنار ،بعد مهمتر داستان سرمایه گذاری است که نهاد های مختلف بر روی شخص انجام داده اند تا به جایگاه قابل توجهی رسیده است و حالا به هر دلیل سرمایه هدر می رود. 
 
شاید کمی "مدیریت فرهنگی "بتواند از فرار سرمایه ها جلوگیری کند و بالطبع روند مخالف سازی را کند و کندتر کند در یا دداشت پیش رو چند چهره ی شاخص هجرت کرده را زیر ذره بین برده ایم در بازی دو سر باخت "مهاجران فرهنگی "آنهایی که می روند نه تنها جایگاه ممتاز داخلی را از دست می دهند بلکه برای حفظ موقعیت خود مجبور به تن سپردن به هر رسانه ای می شوند ،در زیر دو مجری ،دو خواننده و دو بازیگر به عنوان مشتی نمونه ی خروار بررسی کرده ایم.قابل ذکر است این یادداشت فقط از جنبه ی فرهنگی به موضوع پرداخته است و واضح است که مواضع سیاسی نامبردگان به هیچ وجه مورد قبول نیست. 
 
فرشید منافی 
قبل از مهاجرت: ستاره ی سابق رادیو جوان فرزند :پدری اردبیلی و مادری رشتی است ،او که به پشتوانه ی پدر گوینده اش ،در رادیو جوان ترکتازی می کرد در سال ۱۳۸۹ به پراگ در جمهوری چک مهاجرت کرد ،منافی در رادیوی ایران و با برنامه ی "روی خط جوانی "به شدت محبوب شده بود، آنقدر که اپراتور مخابراتی ایرانسل کل تیزر هایش را به حنجره ی آشنای او سپرده بود ،منافی درست در زمانی که در آستانه ی جهش شغلی قرار داشت رفتن را به ماندن ترجیح داد. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
 بعد از مهاجرت : منافی در شبکه ی "رادیو فردا "وابسته به ارگان  ضد انقلاب صدای آمریکا ،پنج شب در هفته اجرای برنامه ی رادیو پس فردا را بر عهده دارد و گهگاهی هم تیزر های تبلیغاتی برخی از شبکه های لندن نشین را برعهده می گیرد ،واضح است که کار در رسانه ای چون رادیو فردا نمی تواند کاملا مستقل و خارج از خواسته های گردانندگان آنها باشد ،منافی هم در همان چهارچوب ها فعالیت می کند ،بماند که دایره ی مخاطبین رادیو فردا با رادیوی ایران قابل مقایسه نیست.هر چقدر که منافی در اجراهایش پخته و حرفه ای عمل کند موفقیت داخلی برای او قابل تکرار نیست. 
 
محمد حسینی 
قبل از مهاجرت: با وجود "سید محمد حسینی "تلویزیون کم کم یک شومن تراز اول پیدا کرده بود ،وجود او در هر مسابقه ای برند آن مسابقه شناخته میشد ،همچنین زوج هنری که او در کنار احمد زاده ساخته بود ،محبوبیت زیادی داشت :حسینی پس از اتفاقات سال ۸۸ و موضع گیری هایی رادیکال به دبی مهاجرت می کرد .اجراهای پر انرژی و ادبیات شوخ و شنگ او در کنار اکت فعالانه اش مقابل دوربین از او چهره ای محبوب ساخته بود. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
بعد از مهاجرت: حضور در دبی و تلاش برای اجرا در شبکه ای خصوصی آغاز سقوط او بود پس از ناکامی در دبی حسینی برای ماندن در عرصه ی اجرا دست به هر کاری زد: حضور او در رادیکال ترین شبکه های ایرانی و فارسی زبان نظیر: کانال یک و اجرا در شبکه ی ورشکسته ای همچون :پارس رفته رفته خاطرات خوب مردم از او را محو کرد اگر منافی فقط مواضع سیاسی داشته است ،حسینی با هجوم به اعتقادات راه برگشتی نگذاشته است و در این میان افسوس بزرگی می ماند هم برای سیمای ایران و هم برای خود او که جایگاه ممتازش را با بعضا لودگی در شبکه های دست دوم عوض کرده است. 
 
شادمهر عقیلی 
قبل از مهاجرت : پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در ایران "شادمهر "به نوعی تین ایج ترین گزینه بود :هم نوازنده بود و هم خواننده ،بازیگری هم می کرد برخی فیلمها فقط به صرف حضور او ساخته میشدند ،اما قرار نبود اوضاع به همبن منوال باقی بماند .روزهای سختی در راه بودند پس از موفقیت خیره کننده آلبوم "دهاتی "ممنوعیت هایی برای شادمهر عقیلی وضع شد ،که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محاق قرار داد و پس از دو سال آلبوم به صورت غیر رسمی منتشر شد پس از این اتفاقات شادمهر عقیلی به کانادا مهاجرت کرد. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر 
 بعد از مهاجرت : عقیلی با انتشار آلبوم "آدم فروش "به نوعی  شتابزده و احساسی پاسخ نامهربانی ها را داد ،او در چند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبوم های داخلی اش را تکرار کند به رغم اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپ سازی و بهره گرفتن از المان های موسیقی تجاری باید موفق تر میشد اما مطابق انتظار پیش نرفت ،شادمهر عقیلی هر چند که امروز جایگاه بالاتری نسبت به روزهای ابتدایی مهاجرت دارد اما باز هم به جایگاه روز های (پر پرواز) نرسیده است. 
 
محسن نامجو 
قبل از مهاجرت: از عجایب روزگار است خواننده ای که روزگاری از حوزه ی هنری مجوز آلبوم "ترنج "را گرفته بود حالا میهمان تندروترین شبکه های لس آنجلسی باشد، نامجو که با خلق موسیقی تلفیقی متفاوت و با تسلطش بر موسیقی ردیف و دستگاهی و آشنایی کامل با موسیقی غربی موفق شده بود نوع خاصی از موسیقی را در ایران ارائه کند پس از اجرای اهانت آمیزی که از یکی از آیات شریفه ی قرآن داشت در محدودیت قرار گرفت و مهاجرت کرد او که تا چند سال پیش صدایش از تیتراژ سریال های تلویزیونی شنیده میشد حالا بازگشتش نیاز به یک معجزه دارد. 
 

هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر
 
 بعد از مهاجرت : به هر حال داستا ن مهاجران موزیسین با مهاجران مجری کمی متفاوت است مجری  گری  در ذات خود وابسته تر از خوانندگی است، از همین رو نامجو در کانادا و آمریکا متوقف شد و به فعالیت هایش ادامه دهد ،هر چند که ورود او به دنیای سیاست و موضع گیری های نسنجیده جایگاه هنری اش را هر از چند گاهی به مخاطره انداخته است اما او هر گاه فقط به موسیقی پرداخته است ،مخاطب خاصی را همراه خودش کرده است ،افسوس که همکاری با چهره های معلوم الحال و استفاده از اشعاری سخیف هنر او را دچار افت کرده است. 
 
مینا لاکانی 
قبل از مهاجرت: بازیگری که در ایران موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره ی فجر شده بود و در تلویزیون حضوری مستمر داشت در سال ۱۳۹۰ از ایران خارج شدو به امریکا مهاجرت کرد ،لاکانی در تلویزیون جایگاه مناسبی داشت حضور او در سریال هایی همچون :تاوان ،ترانه ی مادری و روز های اعتراض و همچنین حضورش در عرصه ی تئاتر نشان از موقعیت مناسب او در عرصه ی هنر داخلی داشت. 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر
بعد از مهاجرت: لاکانی با حضور در شبکه ای که شناسنامه اش برای همگان روشن است و با بیان حرف هایی که راه بازگشتش را مسدود کرد به نوعی به حیات هنری اش در داخل کشور پایان داد ،حضور در عرصه ی بازیگری در سینمای غرب برای یک بازیگر ایرانی بسیار دشوار است و تا امروز لاکانی موفق به عرض اندام در دنیای هنری خارج از کشور نشده است . 
 
شبنم طلوعی 
قبل از مهاجرت : بازیگر تئاتر ،نویسنده ،بازیگر سینما و تلویزیون و همسر سابق کوروش تهامی ،در تلویزیون با کارهایی همچون:کارگاه شمسی و مادام و همسفر و بدون شرح ،شناخته شده بود .حضور سینمایی او قابل توجه بود با کارهایی مثل :بودن یا نبودن و یا خانه ای روی آب،طلوعی که فارغ التحصیل مدرسه فیلمسازی باغ فردوس است در نمایش های متعددی به مانند :شب هزار و یکم از بیضایی و یا شازده احتجاب از علی رفیعی ایفای نقش کرده است او همچنین با نگارش چند داستان کوتاه و انتشار یک کتاب در عرصه ی نویسندگی هم فعال بوده است. 
 
 
هنرمندانی که مهاجرت کردند و سوختند +تصاویر

بعد از مهاجرت : اینکه چرا طلوعی رفتن را به ماندن ترجیح داده است بر ما نیز پوشیده است اما فعالیت های او در خارج از کشور و در کشور فرانسه به جز بازی در چند اثر سینمایی که عمدتا ساخته ی کارگردانان ایرانی مقیم فرانسه بوده است و ساخت یک یا دو مستند نکته ی قابل ذکر دیگری نداشته است. 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۳
حسین عبداللهی