چرا ارث پسر از ارث دختر بیشتر است؟
از مسائل مطرح در جامعه که آن را به عنوان یکی از شبهات در ذهن بانوان مسلمان القا میکنند، موضوع ارث زنان در اسلام میباشد که خدای متعال میفرماید: (یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ)۱؛ «خدا درباره ی فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، دوبرابر دختر باشد.»
این پرسش در عصر اهل بیت – علیهم السّلام – نیز مطرح بوده است. «اسحاق بن محمد بن نخعی» میگوید: روزی «ابو بکر فهفکی» از امام عسکری(ع) پرسید: چرا زن بینوای ناتوان یک سهم ارث میگیرد؛ اما مرد دو سهم؟ امام(ع) فرمود:
إنَّ الْمَرْأَةَ لَیسَ عَلَیها جِهادٌ وَ لا نَفَقَةٌ وَ لا عَلَیْها مَعْقُلَةٌ إنَّما ذَلِکَ عَلَی الرِّجال؛ زن وظیفه ندارد به جهاد برود و نفقه بپردازد و دیه بدهد. تمام اینها به عهدهی مردان است.
ابن ابی العوجاء نیز از امام صادق(ع) همین سؤال را کرد و و حضرت همین پاسخ را داد، لذا امام حسن عسکری(ع) در ادامهی همین حدیث فرمود: «بلی، این همان پرسش ابن ابی العوجاء است و پاسخ ما امامان در مقابل پرسشهای واحد، یکی خواهد بود. برای آخرینِ ما همان جریان دارد که برای اوّلین ما و تمام در علم و دانش مساوی هستیم؛ ولی پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان علی(ع) فضیلت خاصّ خود را دارند.۲
در توضیح این کلام نورانی لازم است بدانیم که:
اول اینکه: قانون ارث و تقسیم آن در اسلام، هرگز ملاک ارزیابی انسان نیست. بلکه یک مسئلهی کاملاً اقتصادی عادلانه است؛ چراکه بر اساس آیات و روایات، تفاوتهای حقوقی و حقیقی بین زن و مرد به هیچ وجه به مفهوم افضلیت ارزشی نیست و این مسائل مانع از مالکیت زن از دستاوردهای خودش نمیشود. اگر زن امکان فعالیت اجتماعی، اقتصادی سیاسی و … را نداشته باشد، در حالی که آیات قرآن ناظر به این اوامر و نواهی است و هم به زن، هم به مرد خطاب کرده است. همچنین اگر زن امکان فعّالیت اقتصادی و اجتماعی نداشت، بسیاری از احکام الهی مانند خمس، زکات، حج و … مختص مردان میشد.
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایهی عدالت اجتماعی بنیان شده و در آن مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد مراعات گردیده است. اگر بر نظام حقوق اسلام در ارث دقت شود، سهم زنان که هیچگونه مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند، کاملاً منصفانه و ضامن کرامت و عزّت نفس زن مسلمان است.
پیامبر اکرم(ص) که به مالکیت و اقتصاد نگاه توحیدی داشت، ضمن اینکه برای اصل مالکیت زن حریم قائل شده است و بر خلاف دیگر فرهنگها که زن مملوک بوده، در فرهنگ اسلام زن مالک شده و حقوق اقتصادی و اجتماعی متعددی نیز برای او قائل شده است. زن از منظر اسلام مالکی مستقل از دیگران است که بر دسترنج خودش مالکیت دارد.
دوم اینکه: با توجه به مسئولیتهای بیشتر و سنگینتر مرد نسبت به زن در مسائل اقتصادی (البته در فرهنگ و اقتصاد اسلامی)، به ویژه در موضوع فقه و هزینههای مترتب بر اعضای خانواده و حتی نفقهی پدر و مادرش، باید از سهم بیشتری برخوردار باشد تا بتواند مسئولیت خود را بهتر ایفا کند.
درست است که خدا ارث بیشتر را در اختیار مرد قرار داده است؛ ولی به مردان دستور داده که با همسران خود در هزینهی زندگی به عدالت رفتار کنند و مرد در همان سهم خود زن را شریک گرداند.
علاوه بر اینکه زن در سهم خود هیچگونه تکلیفی برای شراکت با مرد ندارد و میتواند آن را در مصرف شخصی خود صرف کند. بنابراین، آنچه زن از ارث و مهریه نصیبش میشود، پسانداز خود او قرار میگیرد، در حالی که سهم الارث مرد، صرف مخارج زندگی خود و همسر و فرزندانش میشود.
علاوه بر این، در شرع مقدس اسلام، تکالیفی بر عهدهی مرد گذاشته شده است که مستلزم صرف مال میشود. مانند هزینههایی که مرد باید در راه جهاد بپردازد و یا جایی که یکی از بستگان، به صورت خطایی مرتکب قتل یا جرحی شود، مرد به عنوان عاقله در پرداخت دیه مقتول مسئولیت دارد، در حالی که زن در این زمینهها هیچ مسئولیتی ندارد.۳
گرچه به ظاهر، سهم مرد دو برابر سهم زن است؛ اما در عمل بهرهی واقعی او از ثروتهای جامعه به مراتب کمتر از زن است؛ زیرا مرد در مقابل ارث زیادتری که میگیرد، مسئولیت های مالی سنگینتری نیز بر دوش دارد. در یکی کلام میتوان گفت: علت تفاوت ارث زن و مرد، ایجاد توازن و تعادل میان حقوق و تکالیف هر یک از آنان است.
یک مثال روشن
اگر فرض کنیم مقدار موجودی ارث ۶۰ سهم باشد (که دختر ۲۰ سهم و پسر ۴۰ سهم میبرد)؛ چون دختر تعهدی ندارد، ۲۰ سهم خود را پس انداز میکند و برای مخارج زندگی از سهم پسر که ۴۰ بود، بهرهمند میشود، پس نیاز خود را از سهم مرد تأمین کرده و سهم خود را ذخیره دارد. بنابراین، دختر در گرفتن ۲۰ سهم میگیرد؛ ولی در بهرهگیری از ارث رسیده به شوهرش (۴۰ سهم) استفاده میکند.
در نتیجه سهم واقعی زنان از نظر مصرف و بهرهبرداری بیشتر از سهم واقعی مردان است، و این تفاوت به خاطر آن است که معمولاً قدرت آنها برای تولید ثروت کمتر است و این یک نوع حمایت منطقی و عادلانه میباشد که دین اسلام از زنان به عمل آورده و سهم حقیقی آنها را بیشتر قرار داده، اگر چه در ظاهر سهم آنها نصف است.
حقوق اقتصادی بدون توقع مسئولیت
از منظر اسلام انجام کارهای منزل وظیفهی شرعی و فقهی زن نیست؛ بلکه وظیفهی اخلاقی و برای حفظ خانواده است و خدا برای زنان در برابر تکالیفی همچون: تولید مثل، تربیت نسل، مدیریت داخل خانه و … حقوقی نیز قرارداده است که از جمله، مردان را مسئول حمایت و تأمین عزتمندانه از زنان کرده است. با اینکه زن مسئولیت اقتصادی ندارد؛ اما حقوق اقتصادی دارد؛ یعنی تا وقتی ازدواج نکرده است، باید تحت حمایت مالی پدر و خانوادهاش قرار گیرد و بعد از ازدواج این مسئولیت بر دوش شوهر است و اگر هیچ کدام از این حامیان مالی نبودند، بر حکومت اسلامی و بیتالمال است که این گونه زنان را به لحاظ اقتصادی تأمین کنند و نباید زن به بیگاری و استثمار کشیده شود. در هر صورت، مالکیت مستقل زن بدون مسئولیت اقتصادی، حقّ اوست.۴
با توجه به ساختار وجود زنان و قدرت جسمی مردان، خدا بر عهدهی مردان مسئولیت دفاع از زن در مقابل مسائلی که به قوای بدنی زن آسیب میزند، قرار داده است؛ ولی زن هرگز مسئول دفاع از مرد (چه از لحاظ اجتماعی و چه اقتصادی، نظامی، و غیر) را قرار ندارد و معنای آیهی شریفهی (الرِّجالُ قوّامونََ عَلی النّساء)۵؛ همین مسئولیت است، نه تفوق صرف و رابطهی خشک کارگر و کارفرما، به این جهت اگر در مورد برخی موضوعات ارث برای مردان سهم بیشتری قرار داده است، به خاطر کمک به ایفای مسئولیت آنان برای حمایت از زنان است، نه برای تضعیف جنس زن در مقابل مرد.
«یونس بن عبد الرحمن» از امام رضا(ع) پرسید: وقتی شخصی میمیرد و فرزندان او از جهت رابطهی نسبی مساوی هستند؛ چرا ارث پسر بیشتر از ارث دختر است؟ در حالی که فرزند دختر از پسر ضعیفتر و در تولید ثروت عاجزتر است؟!
حضرت در پاسخ فرمود: برای اینکه خدا مدیریت اقتصادی خانواده (و مسئولیت دفاع عزتمندانه از زن) را به دست مرد سپرده و از این لحاظ آنان بر زنان تسلط دارند و هزینهی زندگی را بر عهدهی آنان نهاده است و زنان از ثروت مردان بهرهبرداری خواهند کرد.۶
ارث مرد همیشه دو برابر نیست!
گذشته از این ارث دختر و زن همیشه نصف مردان نیست؛ بلکه موارد متعددی در فقه اسلامی وجود دارد که طایفههایی از زنان مساوی و یا حتی بیشتر از مردان ارث میبرند. به عنوان نمونه:
- سهم الارث پدر و مادر میّت: اگر شخص متوفّی فرزند داشته باشد، پدر و مادر وی به طور مساوی یک ششم (سدس) ارث میبرند و چهار قسمت آن را فرزند دختر یا پسر به تنهایی ارث میبرند.
- اگر وارث میّت فقط یک دایی یا یک خاله باشد، تمام مال به او میرسد و اگر هم دایی و هم خاله باشد و همه پدر و مادری، یا پدری، یا مادری باشد، مال به طور مساوی بین آنان قسمت میشود.۷
- اگر وارث میّت فقط یک خواهر یا یک برادر مادری باشد که از پدر میت با میت جدا است، تمام مال به او میرسد و اگر چند برادر مادری یا چند خواهر مادری باشند، مال به طور مساوی بین آنان تقسیم میشود.۸
- در صورتی که متوفّی یک پدر و یک دختر داشته باشد، پدرش فقط یک ششم ارث میبرد و وارث تمام ماترک، دختر است.
- اگر فرزندان متوفی در زمان حیاتش مرده باشند و از آنها فرزندی مانده باشد؛ یعنی متوفی دارای نوه باشد، نوهی پسری سهم پسر را به ارث میبرد و نوهی دختری سهم دختر را، پس اگر نوهی پسری متوفی، دختر باشد، و نوهی دختری پسر، به آن دختر که نوهی پسری است، دو برابر آن پسری که نوهی دختری است، ارث تعلق میگیرد.
بنابراین، سؤال را به صورت کلّی نمیتوان طرح کرد که چرا همیشه ارث زن نصف مرد است؛ زیرا در مواردی ارث زن و مرد مساوی و در مواردی ارث زن از مرد بیشتر است و فقط در برخی موارد ارث زن از مرد کمتر است، پس بهتر است سؤال را اینطور مطرح کنیم: چرا در برخی موارد ارث زنان نصف مردان است.
جواز وصیت به نفع دختر
هرگاه در اثر شرایط خاصّی حمایت بیشتر از زن یا دختر ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتّخاذ تدابیری که در شرع مقدّس آمده است، میتواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورده. بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد، میتواند در ایّام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید یا اینکه از محل، ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد.
علامه جعفری(ره) و پرسش دانشمند فرانسوی
علامه جعفری(ره) در پاسخ به پرسش «روژه گارودی» دانشمند معروف فرانسوی در موضوع تفاوت زن و مرد میگوید: «بدان جهت که عمدهی گردونهی اقتصادی با نیروی عضلانی و فکری مردها به حرکت درمیآید و در این مسیر همواره مردها هستند که تحت فشار عوامل خرد کنندهی اقتصاد، انرزژیهای فکری و عضوی خود را مستهلک مینمایند و از طرفی دیگر مخارج عالیه به طور اکثریت به عهدهی مردهاست؛ لذا سهمیهی ارث مرد در چند مورد (نه در تمام موارد) از زن بیشتر است. از طرفی دیگر، زن به جهت عوامل جنسی خود نمیتواند در تولید و دیگر جریانات اقتصادی شرکت فعّال کند، مخصوصاً از جهت ضرورت تربیت عاطفی و احساساتی کودکانه و نوجوانان، مخارج او باید از ناحیهی مرد تأمین شود که در اصطلاح فقه اسلامی آن را نفقه میگویند.»۹
پینوشتهاـــــــــــــــــــــــ
- نساء/آیهی ۱۱.
- الکافی/محمد بن یعقوب کلینی/تهران/نشر اسلامیه/چاپ چهارم/۱۴۰۷ ق/ص۸۵.
- برای اطلاعات بیشتر به تفسیر آیهی ۱۱ و ۱۲ سورهی نساء در تفاسیر معتبر رجوع شود.
- نساء/آیهی ۷ و ۳۲.
- همان/آیهی ۳۴.
- الکافی/شیخ کلینی/ج۷/ص۸۵/باب کیف صار للذکر سهمان و للانثی سهم/ح۱.
- به احکام ارث در رسالهی مراجع بزرگوار و توضیح المسائل امام خمینی/احکام ارث رجوع شود.
- همان.
- افق حوزه/۲۷ آبان ۱۳۸۶/شماره ۱۶۷؛ منبع: ماهنامه مبلغان/معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزههای علیمیه/جمادی الأولی ۱۴۳۵ هجری قمری/شماره ۱۷۵/صص ۱۰۳-۹۹، با کمی تغییر و ویرایش.
بسیار جالب بود.ممنونم